Tuesday, October 23, 2012

همایش نیرنگ و اعتراف بهائی ستیزان در جمهوری اسلامی ایران



همایش نیرنگ و اعتراف بهائی ستیزان در جمهوری اسلامی ایران

 

http://www.velvelehdarshahr.org/node/283


در ۱۷ مهر ماه ۱۳۹۱ نماینده ولی فقیه حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمد شاهچراغی در استان سمنان و امام جمعۀ سمنان در همایش "محفل نیرنگ"(جریان شناسی فرقه ضاله بهائیت و انجمن منحرفه حجتیه) که به همّت اداره کل اطلاعات استان برگزار شد، همچون گذشته(۱) بار دیگر اعتراف و تصریح نمود «معامله با پیروان فرقه‌های ضاله باطل است». و آقای علیرضا خلخالی معاون سیاسی امنیتی استانداری سمنان نیز در همین همایش گفت: «متأسفانه در گذشته برخی از فعالان اقتصادی از روی ناآگاهی با پیروان فرقه های ضاله معامله می كردند اما امروزه با كمك مجمع امور صنفی مانع از این فعالیت ها شده ایم.» وی روشنگری، آموزش، كار فرهنگی و روش های نرم را در مقابله با فعالیت و تبلیغ بهائیت و دیگر فرقه های ضاله روشی مناسب عنوان کرد و گفت: «البته هر جا نیاز به روش و ابزار سخت نیز باشد،كوتاه نمی آییم.» امام جمعه سمنان همچنین با بیان این ‌كه «این فرقه‌های منحرف، خطرناك‌اند» افزود: باید با كار فرهنگی و از راه و مجرای قانونی با این فرق و به خصوص با فرقه ضاله بهائیت كه مراجع عظام تقلید آن‌ها را كافر می‌دانند مبارزه و آنها را منزوی كرد.»(۲)
این اظهارات در حالی بیان می شود که چند سال است برخلاف ادعای امام جمعۀ محترم مبنی بر استفاده از «راه و مجرای قانونی» برای مبارزه با بهائیان، بهائیان سمنان، مانند بسیاری از بهائیان در نقاط مختلفۀ ایران، به شکلی کاملاً غیر قانونی مورد انواع ستم بوده و هستند؛ از قبیل: حبس و زندان و تبعید، پلمپ مغازه ها، محرومیت از تحصیلات عالیۀ، شعار نویسی علیه بهائیان بر در و دیوار شهر و حتی بر تابلوی اعلانات ادارات دولتی، پرتاب چندین بار بمب و مواد آتش زا به خانه ها و مغازه های بعضی بهائیان، مواردی ممانعت از دفن متوفیان بهائی، تخریب گلستان جاوید بهائیان(قبرستان بهائی)، تخریب خودروی شخصی بعضی بهائیان، انتشار فهرستی تحریک برانگیز از اسامی بسیاری از بهائیان در ادارات شهر، و سایر حرکات ایذایی.(۳)
و همۀ اینها در حالی است که مسؤولین رژیم ایران در مجامع بین المللی بدروغ و نیرنگ و ریا مدعی شده و می شوند که بهائیان در ایران از حقوق شهروندی برخوردارند. حتی آقای محمد جواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه ایران در سازمان های جهانی حقوق بشر ادعا می کنند بهائیان در ایران آزادند و: «بسیاری از بهائیان دارای فعالیت های اجتماعی، علمی و اقتصادی هستند»(۴)
علاوه بر اعترافِ فوق از نمایندۀ محترم ولی فقیه و معاون سیاسی امنیتی استانداری سمنان، آقای علیرضا خلخالی معاون سیاسی امنیتی استانداری سمنان اعتراف ضمنی دیگری نیز کرده اند که نشان می دهد علل همۀ ستم هایی که سال هاست بر بهائیان وارد شده و می شود، صرفاً عقیدتی بوده و هست. چنانکه تأکید می کنند همه دستگاه های اجرایی استان باید بر مبنای اعتقادات و بعنوان یك وظیفه شرعی و نه یك وظیفه اداری با فرقه ضاله بهائیت مبارزه كنند.(۵) و این دقیقاً یعنی ظلم بر شهروندان ایرانی بهائی به روشی غیر قانونی و صرفاً بر اساس تعصّبات شرعی و مذهبی!
این اعترافات همه افشاکنندۀ طرحی است که حدود پنج سال پیش به صورت پایلوت و آزمایشی در سمنان به اجرا درآمد تا پس از دریافت بازخورد آن، در دیگر شهرهای ایران نیز علیه بهائیان به همان شکل صورت گیرد. توضیح آن که عملیات و حملات فوق علیه «بهائیان سمنان وقتی شعله گرفت که در آذر ماه سال ۱۳۸۷ (اواخر ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹) یک مجموعه سمینار و گردهم‌آیی ضدّ بهائی در سطح وسیع برای عموم مردم در شهر سازمان‌دهی شد. پس از آن خانه‌های حدود ۲۰ بهائی مورد حملۀ مقامات قرار گرفت که مطالب مربوط به آئین بهائی، کامپیوتر‌ها و تلفن‌های همراه را توقیف کردند. ۹ بهائی که خانه‌های‌شان مورد یورش قرار گرفت، همه به اتهامات کاملاً دروغین و صرفاً در زمینۀ عمل به آئین بهائی دستگیر شدند.»(۶)
همایش "محفل نیرنگ" که در ۱۷ مهر ماه ۱۳۹۱ در سمنان برگزار شد در حقیقت مرور و مشاهدۀ نتایج سمینارها و همایش های بهائی ستیزانه ای است که در آذر ماه سال ۱۳۸۷ برگزار شد. این همایش دست مریزادی است که مسؤولین جمهوری اسلامی ایران در سمنان بر عملکرد خود علیه بهائیان در این سال ها داشته اند. مشابه این قبیل عملیات در شهرهای دیگر ایران هم با شدت و ضعف متفاوت اجرا شده و هم اکنون نیز ادامه دارد.(۷)
اگر چه مسؤولین جمهوری اسلامی ایران به خاطر اعتقادات بهائیان بر ایشان ظلم می کنند و آنان را ضاله و گمراه می دانند و قصد نابودی ایشان را دارند، امّا بهائیان معتقدند:

"ضدّیت با هر حقیقت الهی که جدیداً ظاهر می شود سنّت تاریخ است و در هر عصری تکرار می شود. واقعیّت دیگری که تاریخ با همان استمرار به آن شهادت داده آن است که هیچ عاملی نمی تواند مانع پیشرفت عقیده ای گردد که وقت و زمان آن فرا رسیده است. وقت آزادی عقیده، توافق علم و دین - خرد و ایمان - آزادی زنان، دوری و بیزاری از هر نوع تعصّب، احترام متقابل افراد و دول مختلف و در حقیقت عصر وحدت و اتّحاد تمامی نوع بشر فرا رسیده است. آمال و آرزوهای عمیق مردم ایران البتّه با مستلزمات و مقتضیات این اصول تحوّل انگیز جهانی حضرت بهاءالله مطابقت دارد."(۸)
حامد صبوری
۲۸/۷/۱۳۹۱



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱) http://news.persian-bahai.org/story/109
(۲) http://www.ghatreh.com/news/nn11338226/%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D9%81%D...
http://semnan.isna.ir/Default.aspx?NSID=5&SSLID=46&NID=8032

(۳) برای دیدن توضیح کامل در مورد ستم های مزبور از جمله رجوع شود به:
برای دیدن توضیح کامل در مورد ستم های مزبور از جمله رجوع شود به:
http://www.agahee.org/document/semnan/index.php

و نیز با جستجوی واژۀ «سمنان» در این آدرس:
http://news.persian-bahai.org/?type=search

(۴) http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2011/06/110629_l21_bahaii_larijani.shtml
(۵) http://semnan.isna.ir/Default.aspx?NSID=5&SSLID=46&NID=8032

(۶) http://news.persian-bahai.org/story/368
(۷)از موارد اخیر آن یورش مأمورین اطلاعات به منازل حدود سی نفر از بهائیان گرگان و مینودشت و دستگیری حدود بیست نفر در 26 مهر ماه 1391 می باشد.
http://www.hra-news.org/263/best/13898-1.html

http://www.edu-right.net/from-anywhere/human-rights/1117-gorganbahai

(۸) http://www.uhjmessages.org/payam/2007-09-09.html
برگرفته از سایت ایران گلوبال: http://www.iranglobal.info/node/11215
 






Tuesday, October 16, 2012

فیلم " باغبان" و جایزه بهترین مستند جشنواره بیروت


فیلم " باغبان" و جایزه بهترین مستند جشنواره بیروت

 

باغبان فیلمی است بدون فیلمنامه متعارف، بدون بازیگر و پر از حرف های فلسفی درباره "شناخت آدمی از جهان پیرامون

http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2012/10/121008_l44_makhmalbaf_gardner_movie.shtml
 --------------------------------------------------------------------------------


'باغبان' محسن مخملباف، جرم‌های تازه یک فیلمساز

حسن صلح جو

بی بی سی

به روز شده:  10:57 گرينويچ - سه شنبه 16 اکتبر 2012 - 25 مهر 1391

http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2012/10/121008_l44_makhmalbaf_gardner_movie.shtml





باغبان مخملباف
"باغبان" آخرین اثر محسن مخملباف برای نخستین بار در شانزدهمین جشنواره فیلم پوسان و دوازدهمین دوره جشنواره بیروت به نمایش در آمد و جایزه بهترین مستند این جشنواره را به دست آورد.
فیلم "باغبان" روایت سفر پدر و پسری فیلمسازست که برای تحقیق درباره یک دین، "آیین بهایی"، به اسراییل و به باغ های بهایی سفر می کنند و با یک باغبان بهایی و چند بهایی دیگر آشنا می شوند . آنان در این سفر از دیدگاه موافق و مخالف دین، به طرح پرسش هایی درباره نقش و تاثیر دین در زندگی بشر و رابطه آن با قدرت و گسترش نفرت در جهان می پردازند. پدر هنوز امیدوار است که دینی پیدا شود که بتواند راهی برای پیشبرد صلح و مهربانی در جهان ارایه دهد ولی پسر همه ادیان را عامل خشونت و جنگ می داند. پدر خوش بین به دین، مفتون خشونت پرهیزی باغبان و باغش می شود و پسر دین گریز تلاش می کند پدر را از فرو افتادن به ورطه دینی دیگر باز دارد. اما پدر که آداب باغبانی آموخته، دوربینش را می کارد و به آن آب می دهد. تقابل این دو نسل، پدر و پسر، و جدل و گفت و گوی آنها عامل اصلی پیش برنده فیلم باغبان است.
این فیلم تلاشی ست برای طرح سوالاتی دربارۀ "رهایی انسان از خشونت و ناامیدی." این که سهم دین در تولید و بازتولید خشونت در جهان چیست؟ و این که "اصلا آیا خداوند در زمین به این بزرگی، جا کم داشته که دو دین بزرگ، یهودیت و اسلام، را در فاصله یک کوچه از همدیگر به وجود آورده؟" آیا می توان گفت که نسل جوان "تکنولوژی" و همۀ ملزوماتش را یک دین جدید می داند؟
محسن مخملباف که سال هاست خارج از ایران زندگی می کند و بعد از حوادث مربوط به آخرین انتخابات ریاست جمهوری، ناگهان در قامت یک فعال سیاسی به مخالفت گسترده با مقامات ارشد جمهوری اسلامی پرداخت، در یک سال گذشته در سکوت کامل مشغول ساخت این فیلم بوده است. او بعد از سال ها سکوت در عرصه فیلمسازی بار دیگر نشان می دهد که همان فیلمساز پیش بینی ناپذیری است که به هر فیلم به عنوان یک کشف می نگرد و سینما را وسیله ای برای طرح پرسش های ذهنی آدمی جست وجو گر می داند و نه وسیله ای صرفا سرگرم کننده.
محسن مخملباف پیش از این در چند کشور فیلم ساخته بود ولی فیلمسازی در اسرائیل تجربه ای بسیار متفاوت است. او که در سال های اخیر به علت مخالفت با آیت الله خامنه ای تحت فشار بوده، روزهای سختی را پیش رو خواهد داشت.
جرم های تازه مخملباف
"باغبان در اورشلیم، حیفا و عکا ساخته شده است. بیت‌المقدس یا اورشلیم یا هر نام دیگری که براین شهر بگذارند، کانون مهم ترین ادیانی است که الهی خوانده می شوند. حیفا و عکا هم برای بهاییان شهرهایی مقدس اند. "
آقای مخملباف علاوه بر همه اتهامات پیشینش در جمهوری اسلامی، اکنون با دو اتهام بسیار بزرگ دیگر هم روبروست. او به عنوان یک ایرانی به اسراییل سفر کرده، کشوری که جمهوری اسلامی وجودش را به رسمیت نمی شناسد و سفر به آن را برای شهروندان ایرانی ممنوع کرده؛ افزون بر این، فیلمی ساخته درباره ادیان با محوریت "آیین بهایی"، دینی صد و هفتاد ساله که زادگاهش ایران بوده و حدود هفت میلیون پیرو درسراسر جهان دارد اما حکومت ایران آن را "فرقه ای ضاله" می داند و پیروانش را معمولا به اتهام " ترویج" این آیین مورد آزار و اذیت قرار می دهد.
آیین بهایی با وجود شهرتی که در در دنیا دارد و به رغم این که از ایران برخاسته، در زادگاهش ناشناخته مانده و به علت تبلیغات و تهدیداتی که قبل و بعد از انقلاب علیه ان صورت گرفته، کمتر کسی با مبانی اش آشنایی دارد. حالا در این فیلم محسن مخلمباف به عنوان یک پدر از نسل سنتی تر و نسلی که هنوز به آرمان ها امید دارد، به این آیین یا دین ایرانی پرداخته تا ببیند آیا هنوز می توان برای رفع خشونت در جهان به باورهای یک دین دل بست یا نه. این فیلم به هیچ دینی توهین نمی کند، با احترام از مذاهب یاد می نماید و محسن مخملباف فیلمساز به کمک تکنیک فاصله گذاری، خودش را از شخصیت "محسن مخملباف" بازیگر که به باغ بهایی ها سفر کرده و مجذوب باورهای باغبان بهایی شده، جدا می کند. در عین حال، میثم به عنوان نماینده نسل جوانی که در پی جهانی عاری از خشونت است، سوالاتی اساسی در مورد نقش و جایگاه ادیان در جهان امروز مطرح می کند.
گرچه در غرب ساختن فیلم درباره یک گروه یا یک آیین و سفر به کشوری دیگر به این منظور عادی و رایج است ولی چنین کاری برای یک فیلمساز ایرانی جرم مهمی به شمار می رود.
"گرچه در غرب ساختن فیلم درباره یک گروه یا یک آیین و سفر به کشوری دیگر به این منظور عادی و رایج است ولی چنین کاری برای یک فیلمساز ایرانی جرم مهمی به شمار می رود. "
فیلم باغبان در اورشلیم، حیفا و عکا ساخته شده است. اورشلیم مرکز مهم ترین ادیان جهان، اسلام، یهودیت و مسیحیت است. مسجدالاقصی، قبله اول "مسلمانان" و محل معراج پیامبر اسلام در اورشلیم قرار دارد. دیوار ندبه، چسبیده به مسجد الاقصی و جایی است که به باور "یهودیان" از آخرین بقایای هیکل سلیمان تشکیل شده و محل دعا و منبع الهام برای یهودیان در اسراییل و سراسر جهان به شمار می رود. مسلمانان هم معتقدند که پیامبر اسلام، در سفر خود به معراج، مرکبش را به این دیوار بسته است. یک کوچه آن طرف تر هم کلیسایی وجود دارد که به باور " مسیحیان " محل به صلیب کشیده شدن و به معراج رفتن مسیح است. این همه یعنی آن که بیت المقدس یا اورشلیم یا هر نام دیگری که براین شهر بگذارند، کانون مهم ترین ادیانی است که الهی خوانده می شوند. حیفا و عکا هم برای بهاییان شهرهایی مقدس اند. "عکا" آرامگاه بهاءالله، پیامبرتبعیدی آیین بهایی در دوره قاجار و "حیفا" آرامگاه سیدعلی‌محمد باب است که خود را قائم آل محمد می نامید. او آیین بابی را بنیان گذاشت و به باور بهاییان به "ظهور" بهاءالله بشارت داد. در سال ۲۰۰۸ میلادی این دو آرامگاه و باغ ها و ساختمان های مرکز جهانی بهایی در حیفا و عکا در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شدند. محسن و میثم مخملباف برای طرح پرسش هایی درباره دین در جهان معاصر دوربینشان را برداشته و به اورشلیم، حیفا و عکا رفته اند.
ردپای محسن مخملباف قبلی
فیلم در نگاه اول هیچ شباهتی به آثار قبلی محسن مخملباف ندارد. شاید اگر مقایسه ای در کار باشد بتوان "باغبان" را به "گبه" نزدیک تر دید تا فیلم های دیگرش. باغبان فیلمی است بدون فیلمنامه متعارف، بدون بازیگر و پر از حرف های فلسفی درباره "شناخت آدمی از جهان پیرامون."
ساختار
مخملباف
"باغبان" در برخی بخش ها ساختاری مستندوار و دربخشی دیگر ساختاری فرا واقعی دارد
"باغبان" در برخی بخش ها ساختاری مستند وار و در بخشی دیگر ساختاری فرا واقعی دارد. این فیلم به لحاظ تصویری حاصل چند مصاحبه با پیروان آیین بهایی، تصاویر آرشیوی و همچنین صحنه هایی از باغ های بهایی در"حیفا " است. گفت و گو و جدل پدر و پسر در لابه لای این تصاویر وجه دراماتیک و پیش برنده فیلم است. فیلمی که قصه ندارد و نباید در آن انتظار هیچ فراز و فرود دراماتیکی را داشت. سه دوربین یا زاویه دید در فیلم وجود دارد. دوربین و نگاه پدر(محسن)، دوربین و نگاه پسر (میثم) و دوربین و نگاه فیلمساز (مخملباف).
فیلمساز با یک فاصله گذاری روشن و مشخص در آغاز و پایان فیلم وارد ماجرا و بحث در باغ های بهایی می شود و با یک فاصله گذاری مشخص هم از آنجا خارج می شود.

اما نگاه محسن مخملباف همان نگاه سینماگر شاعر است که در این تصاویر در پی صدای آب، باغ، نوازش گل و بلبل، پرنده، سیب و آیینه و دریاست. در همین ساختار او با رویکردی فرم گرایانه به خلق تصاویر فراواقعی اما در عین حال بسیار ساده ای می پردازد که در ذات خود شاعرانه اند.
فیلم ریتم کندی دارد. ریتمی که مورد اعتراض پسر هم هست. اما پدر- فیلمساز در پی تعمق در زوایای روح بشر است و برای این درک صبوری می کند. اتفاقی که در فیلم هم می افتد.
پلی به عرفان و سیب و آیینه
از شیخ نجیب الدین علی ابن بزغش شیرازی، عارف قرن نهم پرسیدند که سر توحید به مثالی روشن کن؛ گفت "دو آیینه و یک سیب." فیلم به روشنی در بخش هایی تلاش دارد که تصویری از شرایط ایده آل انسانی باشد و به کارگیری آیینه های برابر هم در باغ، تمثیلی از همین وضعیت است. آدم هایی با آیینه هایی روبه روی هم، سرشار از زیبایی ها.
بازی‌ها
فیلم باغبان
فیلم تلاش دارد که تصویری از شرایط ایده آل انسانی باشد و به کارگیری آیینه های برابر هم در باغ، تمثیلی از همین وضعیت است
اگر در این فیلم دنبال بازیگر بگردید، کاملا مایوس خواهید شد. در اولین جدل بین پدر و پسر، پسر از پدر انتقاد می کند که چرا برای فیلم بازیگر مشهوری نیاورده و پدر می گوید که به "انسان" فکر می کند. می گوید هنرپیشه لازم ندارد و سینما باید "انسان" را نشان بدهد. با این همه در فیلم آدم هایی هستند که خودشان را "بازی" می کنند. پدر و پسر هم پیش از آن که در نقش های خود بازی کنند به طرح پرسش های خود می پردازند.
تصویر
فیلم تداوم همان انقلاب دیجیتال در صنعت سینماست. این که "تو حرفی برای گفتن داشته باش؛ وسیله مهم نیست." د راین فیلم دیگر از آن لشکر آدم های پشت صحنه و در صحنه خبری نیست. همه عوامل، دستیاران و تدارکات حذف شده اند. دوربین های بزرگ، دکور ها، گریم ها، وسیله های حرکتی دیده نمی شوند و فیلم در دو نفر خلاصه شده است. محسن و میثم مخملباف در فیلم با دوربین کوچکشان سعی می کنند تصاویر زیبا و "کارت پستالی" از باغ های پر گل و گیاه بهایی ارائه کنند. تصاویر و میزانسن هایی که در سینما طرفداران و جذابیت های خودش را دارد.
جایگاه باغبان در کارنامه محسن مخملباف
"حال در ابتدای چهارمین دهه‌ فیلم‌سازی به نظر می‌رسد که مخملباف به سبکی خاص گرایش یافته:‌ سبکی سرشار از ایجازهای شاعرانه و نماد سازی های هندسی با رنگ و گل و نور و فرم ها و البته سینمایی بدون قصه و پر از سوال های فلسفی برای بشر امروز."
کارنامه‌ فیلمسازی مخملباف بسیار متنوع است. نام او در سال‌های نخستین پس از انقلاب به عنوان یک هنرمند انقلابی با فیلم‌هایی مثل "توبه‌ نصوح" و "استعاذه" بر سر زبان‌ها افتاد. اندکی بعد "دستفروش" تحسین منتقدان و جشنواره‌های بین‌المللی را برانگیخت. در اواخر دهه‌ شصت، مخملباف با آفرینش "نوبت عاشقی" و "شب‌های زاینده رود" مغضوب حکومت و محبوب مخالفان شد. پس از آن بود که تماشاگران از "هنرپیشه" و "ناصرالدین شاه آکتور سینما" و منتقدان از "گبه" استقبال کردند. سرانجام عرصه چنان بر او تنگ شد که ایران را ترک کرد و به فیلم سازی در افغانستان "سفر قندهار"، تاجیکستان "سکوت" و "سکس و فلسفه"، و هندوستان "فریاد مورچه‌ها" پرداخت.
حال در ابتدای چهارمین دهه‌ فیلم‌سازی به نظر می‌رسد که مخملباف به سبکی خاص گرایش یافته:‌ سبکی سرشار از ایجازهای شاعرانه و نماد سازی های هندسی با رنگ و گل و نور و فرم ها و البته سینمایی بدون قصه و پر از سوال های فلسفی برای بشر امروز. باغبان ادامه همین رنگ آمیزی های تصویری و سوالات مناقشه برانگیز است.
در کارنامه محسن مخملباف "باغبان" بدون تردید بحث برانگیزترین فیلم اوست. خودش می گوید "باغبان" گامی در جهت شکستن سانسور علیه آیینی با ریشه های "ایرانی" است. اما او که این بار پر سر و صداتر از همیشه نظرش را مطرح کرده روزهای سختی در پیش دارد. مخالفانش در ایران او را متهم خواهند ساخت که فیلمی برای تبلیغ یک "فرقه ضاله" ساخته و بنیان اسلام را هدف گرفته و موافقانش خواهند گفت که این فیلم تلاشی است برای یافتن راهی برای دعوت به صلح و زیبایی در جهانی که بوی جنگ می دهد.




 --------------------------------------------------------------------------------


به آقایان محسن و میثم مخملباف برای خلق چنین اثر زیبایی و دریافت جایزهٔ طلایی فستیوال فیلم بیروت:
شادباش گفته و سپاسگزاریم.
The 12th annual Beirut International Film Festival presented the Gold Aleph Best Documentary











------------------------------------------------------------------------------------------------------------





    • Mahtab Parsa https://www.facebook.com/photo.php?fbid=422128521170023&set=a.188246911224853.44005.100001186352423&type=1&theater


       


       Starts With Research Of A Religion, Ends With A Poem Which Chants Peace.


      An Iranian film maker and his son travel to Israel to investigate a world religion with 7 million followers, which originated in Iran a hundred and seventy years ago. Youth from all over the world come to Haifa, the center of this religion, to serve. Those who serve in the gardens that surround the holy places develop peace loving attitudes through their interactions with nature.

      The father, as he accompanies a gardener from Papua New Guinea, finds similarities between the teachings of this religion, which was born in Iran, and with the positive ideas promoted by people like Mandela and Gandhi. He starts to question, that if the Iranian people had adopted a peaceful religion, maybe Iran would not be pursuing nuclear weapons today. He shares this idea with his son, who is also investigating religion, but the son strongly believes that all religions tend to bring about destruction. As a result of these arguments, father and son separate from one another and pursue their own paths.

      This film shows two completely different views on religion. The director's camera tries to portrait the example of two different generations of Iran through this story.

      In The Gardener, Mohsen Makhmalbaf, with his son Maysam, has adopted a new definition; “Cinema is a conversation.” The film is also devoted to their sacred ritual for longing desire for peace. The Makhmalbaf family, currently in exile, might take risks to deliver their message through the film. So, it is recalling the meaning of ‘courage’ as well.


      Mohsen Makhmalbaf has written over 30 literary and story books and directed 27 films, (feature, documentaries and short films) in ten different countries in Asia and Europe. The subject of Makhmalbaf’s works is human and his agonies and dreams.

      He has been awarded Honorary Doctorate in Literature by St Andrews University in Scotland 2010, Honorary Degree of Doctorate of Cinema from Nanterre University in France 2010 as well as more than 40 international awards. He has been appointed as the Dean of the Asian academy in 2006 in Busan film festival. Apart from his influence on the Iranian cinema, he has been supporting the Afghan and Tajik cinema for more than a decade.

      http://www.persianicons.org/culture/art/cinema/the-gardener-starts-with-research-of-a-religion-ends-with-poem-which-chants-the-peace/#axzz28OcMGgHP

      http://m.biff.kr/ehtml/01/03_view.asp?m_idx=7370&c_idx=38&sp_idx=0

      http://www.makhmalbaf.com/news.php?lang=1&n=69

      http://koreajoongangdaily.joinsmsn.com/news/article/article.aspx?aid=2960112

      http://www.mline-distribution.com/lineup.php?idx=122

      http://www.youtube.com/watch?v=KY757gVjOgU

      The Beirut Golden Award goes to the Gardener
      http://www.al-monitor.com/pulse/originals/2012/al-monitor/beirut-film-festival-interview.html?fb_action_ids=424574380925437&fb_action_types=og.recommends&fb_source=aggregation&fb_aggregation_id=288381481237582

      http://youtu.be/q0w5S6HR9o4

      By: Mahtab Parsa



      -----------------------------------------------------------------------------------------------------


      سفر مخملباف به اسرائیل و تبلیغ بهائیت 


      ...به گزارش بازتاب در این فیم که فاقد فیلمنامه و خط مشخص داستانی است محسن مخملباف به اتفاق پسرش میثم در نقش دو فردی هستند که برای جستجوی دینی که انسان را از خشونت برهاند به اسرائیل سفر می کند ودر آن سفر مخملباف جذب آئین بهائیت شده اما پسرش دین را عامل خشونت می داند و با اصل پیروی از دین مخالف است.

      عنوان باغبان برگرفته از نام شخصیت بهایی فیلم که یک باغبان است می باشد و این فیلم مملو زا منظره های زیبای باغهای بهائیان در اسرائیل است.

      محسن مخملباف که ابتدای انقلاب با فیلمهای افراطی نظیر دوچشم بی سو و توبه نصوح سرشار از شورانقلابی بود اکنون تبدیل به مبلغ صریح بهائیت و مدافع اسرائیل شده است.

      http://www.entekhab.ir/fa/news/80249
      ----------------------------------------------
      در باغبان، مخملباف مبلغ بهاییت میشود


      عنوان باغبان برگرفته از نام شخصیت بهایی فیلم که یک باغبان است می باشد و این فیلم مملو زا منظره های زیبای باغهای بهائیان در اسرائیل است و عملاً یک آگهی تبلیغاتی برای بهاییت ساخته و با این حساب نباید انتظار داشت دیر یا زود مخملباف به فرقه ای که به تازگی بر اثر استشمام بوی اسکناس آشنا شده، نپیوندد.

      http://www.baztab.net/fa/news/!