Wednesday, May 15, 2024

حضرت بهاءالله و عرفا


 مقاله ای از موژان مؤمن

عنوان: عرفان و جامعه بهائی

ترجمه: حوریوش رحمانی



قسمت دوم 


حضرت بهاءالله و عرفا


شواهد فراوانی در دست است که حضرت بهاء الله در طول حیات خود با بسیاری از عرفای اسلام یعنی صوفیان مصاحبت و ارتباط نزدیک داشته اند. آشکارترین این شواهد به دوران بغداد مربوط می گردد، هنگامی که حضرت بهاءالله به علّت بروز اختلاف بین بابیان، بغداد را ترک فرمودند و روش زندگی درویشانه را برای خود انتخاب نموده در کوههای سلیمانیه اقامت گزیدند. دیری نپائید که ایشان به عنوان شیخ صوفیان شهرت یافتند و رهبر خالدیه (فرقه نقشبندیه) در شهر سلیمانیه از ایشان دعوت کرد که در تکیه آنها اقامت گزینند. در طی اقامت در آنجا حضرت بهاءالله کتاب "فتوحات مکّیه" شیخ محیی الدّین عربی را که از آثار معروف عرفانی است تفسیر و تشریح فرمودند. همچنین قصیده ورقائیه را به سبک قصیده طائیه ابن فارض، عارف مشهور به رشته نظم در آوردند. گر چه بابیان بغداد موفّق شدند که حضرت بهاءالله را ترغیب به بازگشت به بغداد نمایند، ولی ایشان ارتباط خود را با صوفیان کردستان که گاهگاهی برای ملاقات ایشان به بغداد می آمدند حفظ کردند. ایشان نه تنها با فرقه نقشبندیه بلکه با قادریه نیز در تماس بودند. در طی اقامت در بغداد، چهار وادی را برای یکی از رهبران صوفی کردستان که در سلیمانیه ملاقات کرده بودند به نام شیخ عبدالرّحمن طالبانی کرکوکی، بزرگ خاندان معروف طالبانی در کردستان و رهبر صوفیان قادری کردستان نازل فرمودند. همچنین رساله هفت وادی را برای شیخ محی الدّین یکی از صوفیان قادری که به عنوان شیخ صوفیان در گیلزاردا جانشین پدرش شده بود نازل فرمودند. در این رساله،حضرت بهاءالله احاطه کامل خود را به اصطلاحات و مفاهیم اهل تصوّف آشکارا به ثبوت رسانده اند. در طی سالهای بعد نیز حضرت بهاءالله با صوفیان اعم از شیخ یا مرید در تماس بودند. چنانچه حاج رضا قلی صفا، شیخ معروف صوفی از فرقه نعمت اللّهی در استانبول به حضور حضرت بهاءالله مشرّف شد. همچنین صوفی مشهور، حاج محمّد علی پیر زاده در اسکندریه در کشتی به حضور حضرت بهاءالله رسید و حاج محمّد علی سیّاح در عکّا به زیارت حضرت بهاءالله نائل گردید. بسیاری از مأموران دولت عثمانی گرایش صوفیانه داشتند و جمعی از آنان به لحاظ خصوصیّات روحانی که در حضرت بهاء الله مشاهده می نمودند احترام خاصّی برای ایشان قائل بودند. از جمله آنها سلیمان پاشا، یکی از صوفیان قادریّه بود که هنگام اقامت حضرت بهاءالله در ادرنه، سمت فرماندار ادرنه را داشت. همچنین حضرت بهاء الله به حضرت عبدالبهاء دستور دادند که در پاسخ به درخواست صفوت پاشا، تفسیری بر حدیث "کنت کنزاً مخفیاً" که از احادیث اسلامی مورد علاقه اهل تصوّف می باشد بنگارند.


در بین کسانی که در زمان حضرت بهاءالله به شرف ایمان نائل شدند بسیاری بودند که یا صوفی بودند و یا گرایش صوفیانه داشتند. در بین این گروه خطاّط نامدار میرزا محمّد حسین مشکین قلم که یکی از صوفیان نعمت اللّهی بود، سلیمان خان که بعداً به جمال افندی معروف شد و احمد یزدی که لوح احمد عربی به نام وی نازل گردید و چندین نفر از همراهان حضرت بهاء الله از جمله درویش صدق علی، میرزا محمّد علی اصفهانی و حاج محمّد خان بلوچ را میتوان نام برد. بسیاری دیگر از پیروان بلند پایه حضرت بهاء الله یا به صوفیگری علاقه نشان میدادند و یا مدّتی به لباس درویشان در آمده بودند. از جمله این عدّه ملاّ محمّد علی زرندی، نبیل اعظم و ملاّ محمّد قائنی، نبیل اکبر بودند. همچنین تعدادی از درویشان صوفی ایرانی به دیانت بهائی ایمان آوردند که حتّی بعد از ایمانشان به زندگی درویشی خود ادامه دادند. حاج قلندر همدانی همین که به دیانت بهائی ایمان آورد درویش وار آواره دیار شد و با ملاقات با دراویش دیگر، آنان را به طریق ایمان رهنمون گردید. او چندین بار به عکّا رفت که یکبار با درویش بهائی دیگری به نام صدق علی قزوینی همراه بود(۱) حاج عبدالکریم قزوینی جوانی بیست ساله از یک خانواده ثروتمند بود که بر اثر ملاقات با حاج قلندر، هم به دیانت بهائی ایمان آورد و هم زندگی درویشی را برای خود برگزید، همه ثروت خود را رها کرد و با نام صوفیانه عارف علی، راهی دیار شد. پس از چندی اسماعیل نامی به عنوان شاگرد به او پیوست و نام صوفیانه حاج طیفور را برای خود برگزید. این دو در قلمرو عثمانی سفر میکردند تا به عکّا رسیدند. حضرت بهاء الله به حاج عبدالکریم لقب حاج مونس عطا فرمودند(۲) در بغداد این دو نفر با درویش دیگری به نام حاج توانگر ملاقات کردند و او و چند نفر از همراهانش به دیانت بهائی ایمان آوردند(۳) باین طریق آئین بهائی تدریجاً در بین دراویش گسترش یافت. به طوریکه در یک مورد شش نفر درویش به عکّا رفته به حضور حضرت بهاءالله مشرّف شدند.


۱- فاضل مازندرانی، ظهور الحق جلد ۶، صفحه ۷۱۱

۲- همانجا صفحه ۵۵۴

۳- همانجا صفحه ۵۵۵


https://t.me/tolo_e_carmel



No comments:

Post a Comment