کیان ثابتی
یکشنبه 11 ژانویه 2015
قتل ۹ شهروند
بهایی و حمله فیزیکی به ۵۲ شهروند بهایی در ایران،
پرونده ده ساله ای است که روزبروز قطورتر می شود. در تازه ترین برگ این پرونده،
نام یک یک زن بهایی ساکن شیراز به میان آمده است: «لیلا (آرزو) کارگر حاجی آبادی».
خبر نخستین بار در شبکه های اجتماعی مجازی منتشر شد. خانواده جان باخته، از همان
ساعات ابتدایی پس از فوت دخترشان از ابراز هر گونه اظهار نظری خودداری کردند و نظر
خود را تابع نظر مسئولین ذی ربط دانستند ولی به دستور اداره اطلاعات فارس از تحویل
جسد مقتول به خانوادهاش به دلیل «خبررسانی و متهم کردن اداره اطلاعات در فیس بوک»
به مدت ۹ روز خودداری شد. یکی از نزدیکان خانواده کارگر
حاجی آبادی در گفت و گو با ایران وایر به تشریح جزییات این رویداد پرداخته است.
- خبرهای متعدی منتشر شد درباره خانم کارگر، اینکه
مسموم شده، به قتل رسیده اند، ماجرا چه بود؟
خانم کارگر، مجرد و ۴۲
ساله بود. او به احکام و دستورات آیین بهایی بسیار پایبند بود و اطلاعات وسیعی در
مورد این دیانت داشت. هر روز صبح برای پیاده روی و دعا خواندن به پارک نزدیک
منزلشان میرفت. در اوایل انقلاب که منزل سید علی محمد باب در شیراز مصادره شد
تعدادی از درختان آن محل را به پارک مزبور منتقل کرده بودند به همین دلیل او برای
خواندن دعا به آنجا میرفت. صبح روز سه شنبه ۹
دی ماه طبق روال هر روزه، لیلا برای قدم زدن به پارک میرود. حدود ساعت ۱۰
صبح به منزل زنگ میزند و به مادرش میگوید که ساعت ۴
به خانه برخواهد گشت، چون با یک خانم خوش صحبت آشنا شده و با وی مشغول حرف زدن
است. وقتی مادرش از وی میپرسد در مورد چی با هم حرف میزنید. لیلا سرپوشیده به
مادرش میفهماند که در مورد مسائل اعتقادی صحبت میکنند. حوالی ساعت ۲
بعد از ظهر لیلا با حال جسمانی خراب در حالیکه به سختی قادر به تکلم بوده، به منزل
بازمی گردد. مادرش، اورژانس خبر میکند و او را به بیمارستان منتقل میکنند. در
اورژانس از وی میپرسند که چه خورده است، پاسخ میدهد فقط یک آب میوه از دست خانمی
که تازه آشنا شده گرفته و نوشیده است. تلاش پزشکان بیمارستان ثمری نداشته و پس از
چند ساعت، در بیمارستان فوت میکند. همان روز، پزشکان بیمارستان در آزمایش های
مختلف که میگیرند متوجه آلوده شدن خون وی به مقادیر زیادی سم آلومینیوم فسفید
(قرص برنج) میشوند و این مطلب را به خانواده کارگر هم میگویند ولی مشخص نیست چرا
پس از فوت لیلا کارگر، در گزارش پزشکی علت مرگ را نامعلوم و منوط به کالبد شکافی،
اعلام میکنند.
- گویا پس از فوت، جسد بیش از یک هفته در
سردخانه نگهداری شد و به خانوادهشان تحویل داده نشد. آیا تحویل ندادن جسد بهاییان
در شیراز مسبوق به سابقه است؟
تا جایی که من به خاطر میآورم تاکنون در شیراز
سابقه نداشته که جسد بهاییان برای تشییع جنازه تحویل خانوادههایشان داده نشود
البته آقای ضرغامی بودند که چون تازه بهایی شده بود به زن و بچهشان جسد را تحویل
ندادند تا در قبرستان بهاییان دفن شود ولی فامیلهایشان جسد را تحویل گرفتند و
گفتند ایشان مسلمان بوده و باید در قبرستان مسلمانان دفن شود. اما جسد خانم کارگر
را به این بهانه تحویل خانواده ندادند که تا زمانی ایشان، مطالب پخش شده در فیس
بوک را در رابطه با به قتل رساندن یا دست داشتن اداره اطلاعات یا ارگان های دیگر
در این جریان را حذف یا تکذیب نکنند، جسد تحویل داده نخواهد شد.
- بحث سرقت یا موارد منکراتی هم در شبکههای
اجتماعی، مطرح شده است ...
هیچ کدام از فرضیههایی که در صفحات فیس بوک
آمده است، درست نیست. خانم کارگر با هیچ فردی، مشکل مالی و حساب و کتاب نداشت. اگر
او با فردی مشکلی داشت حتما خانوادهاش اطلاع داشتند. وی دختری ساده و محبوب برای
همه بود. این ادعا هم که بعضی در فیس بوک قتل خانم کارگر را مورد منکراتی معرفی
کردهاند به نظرم طرح چنین ادعایی فقط برای منحرف کردن افکار است، چون آرزو همیشه
حجاب و لباس مناسب میپوشید و هیچگاه در عمرش اخطاری برای پوشش یا حجابش نگرفته
بود. بهانه دزدی هم منتفی است چون او برای پیاده روی به پارک میرفت و آن پارک هم
به منزلش نزدیک بود، حدود بیست دقیقه فاصله دارد. او احتیاجی به بردن پول با خودش
نداشت. در ضمن آرزو بعد از برگشتن به خانه هم از سرقت پول یا وسایلش صحبتی نکرده و
خانوادهاش هم مدرکی دال بر دزدی از وی پیدا نکردهاند. از سوی دیگر، دزدی با بیهوش
کردن فرد و در جاهای خلوت و دور از چشم مردم صورت میگیرد نه در شلوغترین ساعت
روز آن هم در پارک عمومی و بدون بیهوش کردن... آرزو وقتی به منزل برمی گردد فقط از
نظر جسمانی احساس ضعف و ناتوانی داشته ولی در هوشیاری کامل بوده است.
- خانواده خانم کارگر از طرف ارگان یا افراد
خاص برای خبررسانی تهدید شدهاند؟
طی چند سال گذشته موارد مختلف تهدید یا ضرب و
شتم بهاییان در شیراز صورت گرفته که ضاربان هیچگاه پیدا نشدند. مثلا چند سال پیش ۹
شهروند بهایی در شیراز از طرف افرادی که خود را «سربازان گمنام امام زمان» معرفی
کرده بودند، تهدید به اعدام انقلابی شدند، حتی ضاربان یکی از این ۹
نفر را هم میدزدند و بنزین رویش میریزند ولی قبل از اینکه فرد مزبور آتش بگیرد
مجبور به فرار میشوند. یا حدود یک سال پیش، بهایی دیگری در شیراز پس از ربوده شدن
به قتل رسید. خانواده وی ابتدا اعلام میکنند که آن فرد به قتل رسیده اما پس از ۲۴
ساعت ناگهان حرف خود را تکذیب کردند و گفتند سکته کرده است. این درحالی بود که فامیل
های مقتول در صفحات فیس بوکشان نوشتند که وی به قتل رسیده ولی خانواده مقتول تهدید
شدهاند که خبر را رسانهای نکنند. اما در این مورد اخیر، شاید خانواده کارگر به
طور مستقیم تهدید نشده باشند ولی عدم تحویل جسد بخاطر پخش خبر در فیس بوک و اجبار
به نوشتن تکذیبیه توسط خانواده کارگر، خودش یک نوع تهدید محسوب میشود. پدر مرحومه
لیلا کارگر، مسلمان و بازنشسته نیروی انتظامی است، به همین دلیل این خانواده بسیار
آسیب پذیر هستند. چند روز پیش، آقای شیر حسین کارگر حاجی آبادی (پدر) بر صفحه فیس
بوک دخترش نوشت به مدت بیست و چهار سال در نیروی انتظامی به ایران خدمت کرده و هیچ
گونه گرایش سیاسی یا وابستگی جناحی ندارد و تابع نظام جمهوری اسلامی است. وی دخترش
را نیز این گونه معرفی میکند که «دخترم آرزو کارگر دختری خانه دار و مظلوم بود. هیچ
گونه گرایش سیاسی نداشت و همیشه خود را پایبند قوانین جمهوری اسلامی و ملزم به رعایت
قانون میدانست. او هیچ گونه مشکل شخصی یا خانوادگی نداشت» او سپس از همه خواسته
تا پیش از اظهار نظر رسمی مسئولان از هر گونه اظهار نظر شخصی و شایعه پراکنی
خودداری کنند.
- ماجرا تاکنون از طرف پلیس یا قوه قضاییه پیگیری
شده است؟
پس از ۹ روز جسد
او را در بعد از ظهر روز چهارشنبه ۱۷ دی ماه به
خانوادهاش تحویل دادند و مراسم تشییع جنازه برگزار شد. اما تا این لحظه، گزارش
کالبد شکافی به خانواده کارگر داده نشده. با توجه به اینکه در جریان قتل، هیچ سرقتی
صورت نگرفته و خصومت شخصی هم درمیان نبوده، خانم کارگر هم پیش از مسمومیت در حال
گفتگو با شخصی ناشناس در رابطه با دیانت بهایی بوده؛ ظن انگیزه مذهبی بودن این
قتل بالاست ولی چون تاکنون هیچ اقدامی از سوی مسئولین در جهت شناسایی عاملان
احتمالی صورت نگرفته، نمیتوان اظهار نظر قطعی کرد.
ممنون که یاد لیلای مظلوم را زنده کردید
ReplyDelete