Friday, October 12, 2012

نظر افراد برجسته در مورد دیانت بهائی



نظر افراد برجسته در مورد دیانت بهائی

 http://www.aeenebahai37.info/node/2618





دیوید ستار جوردن

دیوید ستار جوردن[1] 
عبدالبهاء محقّقاً شرق و غرب را متّحد خواهد ساخت، زیرا او طریقی عرفانی را با قدم عملی می‌پیماید. 


ویلیام سالزر

ویلیام سالزر[2] (گزیده‌ای از مجلّه رویکرافت Roycroft Magazine) 
در حالی که پیروان فرقه‌ها در مورد آئین‌ها به بحث و جدل مشغولند، نهضت بهائی به سرعت پیش می‌رود.  این امر با قدم‌های بلند پیشروی می‌کند. این امر عبارت از امید و پیشرفت است.  نهضتی جهانی است و مقدّر است اشعۀ نورانی روشنگری‌اش را در سراسر کرۀ ارض منتشر سازد تا جمیع اذهان فارغ و آزاد گردد و هر ترسی به کلّی از میان برود.  محبّان امر بهائی بر این باورند که فجر یوم جدید را – یومی بهتر – یوم حقیقت، عدالت، آزادی، بلندی همّت و علوّ طبع، صلح عمومی، و اخوّت جهانی را مشاهده می‌کنند؛ روزی که یکی برای همه فعالیت کند و همه برای یکی. 
  
بوگدان پوپوویچ (دانشگاه بلگراد، یوگسلاوی) 
تعالیم بهائی دارای پیامی حاوی خوش‌بینی مطلوبی است – ما همیشه باید علیرغم هر آنچه که هست خوش‌بین باشیم؛ حتّی وقتی وقایعی گویای عکس قضیه است باید خوش‌بینی خود را حفظ کنیم.  بهائیان می‌توانند امیدوار باشند، زیرا در این تعالیم قوّتی نهفته است که آرامش، صلح و روحانیتی والاتر را به نوع بشر می‌بخشد. 


لوتر بوربنک

لوتر بوربنک[3] 
از اعماق قلبم و با تمام وجود با نهضت بهائی، که سالها است به آن علاقمند شده‌ام، موافقم.  دیانت صلح دیانتی است که ما به آن نیاز داریم و همیشه نیاز داشته‌ایم، و در این امر بهائی دیانت صلح بیش از هر امر دیگری واقعیت دارد. 
  


پروفسور یون نوگوچی

پروفسور یون نوگوچی[4] 
مطالب زیادی دربارۀ عبدالبهاء شنیده‌ام که مردم او را آرمانگرا می‌خوانند، امّا من مایلم او را واقع‌گرا بخوانم، زیرا هیچ آرمان‌گرایی‌ای، وقتی قوی و واقعی باشد، بدون پشتیبانی و تأیید واقع‌بینی وجود ندارد.  هیچ چیز واقعی‌تر از کلمات او دربارۀ حقیقت نیست.  کلمات او ساده همچون نور خورشید است؛ باز هم مانند نور خورشید، عمومی و همه‌گیر است ... هیچ مربّی‌ای، به نظر من، امروز مهم‌تر از عبدالبهاء نیست. 
  
پروفسور ریموند فرانک پایپر[5] 
این آثار بهائی ترکیب تکان دهنده‌ای از زیبایی شاعرانه و بینش مذهبی دارد.  من، مانند هر کس دیگری، تحت تأثیر جامعیت آنها قرار گرفته‌ام.  در نظر من آنها دارای قدرتی خارق‌العاده برای کنار زدن حجاب‌هایی هستند که ذهن مرا تیره و تار ساخته است و دیدی جدید نسبت به حقیقت و حیات به من می‌بخشد. 


آنجلا مورگان 
  
آنجلا مورگان[6] 
خط آنجلا 
(خط آنجلا)

یکی از دلایلی که با نهایت امتنان تفسیری از دین را که به امر بهائی شهرت دارد ستایش می‌کنم و احساس وابستگی و نزدیکی عمیقی با پیروان آن دارم این است که در این ظهور امدادی غیبی از ساحت الهی را به سوی عالم انسانی که در حال سقوط و هبوط است مشاهده می‌کنم؛ نیروی محرّکۀ تمام عیاری از مرکز مشعشع و درخشان حیات می‌بینم. 
هریک از پیروان این دیانت که با او ملاقات داشته‌ام مانند شاهدی زنده بر جلال و جبروت موجود در قلب این عالم وجود بر من اثر گذاشته است.  هر یک از آنها به نظر می‌رسید مشحون از جلال و شکوه روحی آنچنان عظیم است که، با اقدامی از عشق مفرط به دیگر افراد بشر، از جمیع مرزها عبور کرده و در این برهه از زمان بر این عالم روان شده است. 
  
آرتور مور Arthur Moore 
آرامش دوست داشتنی [کوه] کرمل، که هنوز عرفای ادیان گوناگون را به سوی خود جذب می‌کند، بر حیفا سیطره دارد.  بر روی قلّۀ آن دروزی‌ها در دو روستا سکونت دارند؛ در پای آن هیکلیون آلمانی ساکنند که خیابانشان به جایی منتهی می‌شود که اکنون مِلک بزرگ و زیبای طبقه طبقۀ بهائیان ایرانی در دامنۀ آن قرار دارد.  در اینجا مرقد باب و عبدالبهاء، در باغی زیبا قرار دارد و محلّ زیارت زائرین بین‌المللی است.  روزهای یکشنبه و تعطیلات شهروندان حیفا از هر دین و آئینی که باشند برای آسایش و احساس آرامش به جایی می‌آیند که رمس پیامبر جوان شیرازی قرار دارد که حدود صد سال پیش موعظه می‌کرد که جمیع نفوس انسانی امّتی واحدند و جمیع ادیان حقّ هستند و حصول برابری مردان و زنان و ولادت اوّلین مجمع اتّفاق ملل را پیش‌بینی کرد. 


پروفسور دکتر یان ریپکا

پروفسور دکتر یان ریپکا[7] 
بهائیان ایران با عزمی جزم در دیانت خویش مستقیم و محکمند.  ثبوت و رسوخ آنها ریشه در غفلت ندارد.  خصیصۀ فطری ایرانی سبب می‌شود که آنها همه چیز را تا حدّی بزرگ، اندکی مبالغه‌آمیز مشاهده نمایند و اختلافات آنها با اسلام حاکم بر کشور نظر آنها را اندکی نسبت به آن ناخوشایند می‌سازد.  هر چیز دیگری در شخصیت‌های آنها منبعث از تعالیم آنها است؛ آنها به حدّ شگفت‌انگیزی آمادگی دارند به دیگران کمک کنند و از ایثار و فداکاری مسرور می‌شوند؛ وظایف رسمی و حرفه‌ای خود را در کمال وفاداری و امانت انجام می‌دهند. از مدّتها قبل مسألۀ زن شرقی را حلّ کرده‌اند: فرزندان آنها با کمال دقّت تربیت می‌شوند.  گاهی اوقات آنها را ملامت می‌کنند که حس وطن‌پرستی ندارند.  مسلّماً، امر بهائی که به طور اخصّ مانند آئین شیعه ایرانی است، نمی‌تواند چنین باشد؛ امّا دیانت بهائی مانند آئین مسیحی حبّ وطن را منع نمی‌کند ... آیا اروپائیان به اندازۀ کافی وطن‌پرست نیستند!  طبق تجربیات من، بهائیان از این نظر به نحوی بسیار غیرمنصفانه مورد انتقاد برادران مسلمان خود قرار می‌گیرند.  در طیّ قرون متمادی آئین شیعه سنّت ملّی عمیقی را پدید آورده است؛ با توجّه به این مطلب امر جهانی بهائی نبرد سختی را در پیش خواهد داشت.  با این همه، فقدان نفرات زیاد با شور و شوق و روح باطنی جامعۀ بهائی ایران جبران شده است.  جامعۀ جهانی بهائی صفات و سجایا را به نحوی عالی پرورش می‌دهد که ارزش تقلید توسّط پیروان سایر ادیان را دارد؛ آری، حتّی کسانی که اکنون دشمنان امر بهائی‌اند. 
تجربه‌ای که در غرب حاصل شده، در نظر من به طور کامل در شرق ایرانی مورد تأیید واقع شده است.  امر بهائی بلاتردید ارزش فرهنگی وسیعی دارد.  آیا تمامی کسانی که اخلاقیات عالی آنها را ستودم و هنوز هم می‌ستایم، می‌توانستند بدون این دیانت به مدارج عالیه‌ای برسند که به این نحو رسیده‌اند؟  خیر، هرگز!  آیا این امر فقط بر نوین بودن تعالیمش و در تازگی یکدل‌ترین و صمیمی‌ترین پیروانش مبتنی است؟ 



 ادوارد بنش[8] 
1-                از زمان سفرم به لندن برای شرکت در اوّلین کنگرۀ نژادها در ژوئیه 1911، که برای اوّلین مرتبه مطلبی را دربارۀ نهضت بهائی و خلاصه‌ای از اصول آن برای صلح شنیدم، باعلاقۀ تمام آن را دنبال کرده‌ام.  در طیّ جنگ و بعد از جنگ آن را پی گرفتم.  تعالیم بهائی یکی از قوای روحانی است که اکنون برای تقدّم روح در نبرد علیه قوای مادّی مطلقاً ضروری است ... تعالیم بهائی یکی از بزرگ‌ترین ابزارها برای مظفّریت نهایی روح و عالم انسانی است.
2-                امر بهائی یکی از قوای عظیم اخلاقی و اجتماعی در کلّ جهان امروز است.  بیش از همیشه متقاعد شده‌ام که با بحران‌های دائم‌التّزاید اخلاقی و سیاسی در عالم، ما باید تعاون و تعاضد بین‌المللی بیشتری داشته باشیم.  نهضتی مانند امر بهائی که راه را برای سازمان‌دهی جهانی صلح هموار می‌کند لازم است. 



[1]  دیوید ستار جوردن (19 ژانویه 1851 – 19 سپتامبر 1931) ماهی‌شناس، مدرّس، متخصّص در بهسازی نژادی و فعّال در زمینۀ صلح. او رئیس دانشگاه ایندیانا و رئیس مؤسّس دانشگاه استنفورد بود – م

[2]  ویلیام سالزر (18 مارس 1863 – 6 نوامبر 1941) سیاستمدار و حقوقدان امریکایی معروف به پلین بیل سالزر Plain Bill Sulzer.  او سی و نهمین فرماندار نیویورک و مدّتی طولانی نمایندۀ نیویورک در کنگره بود – م

[3]  لوتر بوربنک Luther Burbank (7 مارس 1849 – 11 آویل 1926) گیاه‌شناس، بُستان‌کار و پیشرو در علم کشاورزی.  او بیش از هشتصد گونه و نوع گیاه را در طول 55 سال فعالیت خود پرورش داد.  آنچه که بوربنک آفرید شامل میوه‌ها، گلها، غلات، علوفه و سبزی‌ها بود.  او کاکتوس مخصوص تغذیه گاو نیز پرورش داد – م

[4]  یون نوگوچی Yone Noguchi یا یونیجیرو نوگوچی Jonejirō Noguchi (8 دسامبر 1875 – 13 ژوئیه 1947) نویسندۀ متنفّذ ژاپنی شعر، افسانه، مقالات، و نقد ادبی به هر دو زبان انگلیسی و ژاپنی.  او پدر مجسّمه‌ساز ایسامو Isamu نوگوچی بود – م

[5]  پروفسور ریموند فرانک پایپر Professor Raymond Frank Piper (1888-1962) استاد فلسفه دانشگاه سیراکیوز و دارای آثاری در زمینه‌های دین، اخلاقیات، فلسفه و زیبایی‌شناسی – م

[6]  آنجلا مورگان Angela Morgan (1873-1957) مؤلّف، شاعر و روزنامه‌نگار امریکایی.  در بخش عمده‌ای از زندگی پربار و سودمندش، یعنی از سال 1914 تا 1940، اشعارش، مقالاتش، و داستان‌های کوتاهش در اکثر مجلّات عمدۀ آن زمان به چاپ رسید – م

[7]  یان ریپکا Jan Rypka (28 مه 1886 – 29 دسامبر 1968) مستشرق برجستۀ چک، مترجم، استاد ایران‎شناسی و ترک‌شناسی در دانشگاه چارلز در پراگ.  یان ریپکا در سال 1934 در مراسم هزارۀ فردوسی در طهران حضور یافت – م

[8]  ادوارد بِنِش Eduard Beneš (28 مه 1884 – 3 سپتامبر 1948) رهبر نهضت استقلال چکسلواکی، وزیر امور خارجه و دومین رئیس جمهور چکسلواکی.  معروف بود که سیاستمدار متبحّر و مبرّزی است. اگرچه خود بنش کمونیست نبود، امّا در همکاری با شوروی‌ها حرف‌شنوی داشت که در نتیجه حیثیت و شهرتش را لکّه‌دار کرد – م






No comments:

Post a Comment