نامه
زندانیان بهایی زندان رجایی شهر به معاون رئیس جمهور
نامه ای
به الهام امین زاده، معاون رئیس جمهور در حقوق شهروندی
تاریخ: دی
۲م, ۱۳۹۲
خبرگزاری
هرانا – جمعی از زندانیان بهایی زندان رجایی شهر کرج طی نامهای به الهام امینزاده
نوشتهاند: « یک لحظه تصور کنید که چقدر دردناک است که در نقطهای از این دنیای
بزرگ یک انسان مسلمان را از کفن و دفن با احترام اموات خود بازدارند و یا گورستانهایی
که محل دفن عزیزان آنهاست تخریب نمایند.»
متن کامل
این نامه که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته را در زیر میخوانید:
سرکار
خانم الهام امین زاده، معاونت محترم رئیس جمهور در حقوق شهروندی
با تقدیم
مراتب احترام بعرض میرساند که وعده ی انتشار منشور حقوق شهروندی، نور امیدی در دل
بهائیانی چون ما افروخت که بالاخره پس از سالها، سند جامعی تدوین خواهد گشت که پایانی
بر مظالم و مشکلات ناشی از تضییع حقوق اقلیت ها خواهد بود. انتشار منشور مزبور فی
حد ذاته اقدام بسیار بزرگی است و سزاوار
تمجید و تکریم ولی متاسفانه در مورد بزرگترین اقلیت دینی کشور که تعداد پیروانش
صدها هزار و از مجموع کل اقلیت های مذهبی دیگر مملکت افزون است راه سکوت پیش گرفته
است و این سکوت می تواند سبب شود که همان مسیر و جریانی که در طول چند دهه ی گذشته
و تا کنون باعث قتل و غارت بهائیان و مصادره ی اموال آنان، ضبط و تخریب اماکن
مقدسه شان، اخراج از دانشگاه ها و برخی مدارس، توهین و تخفیف فرد فرد آنان، ضبط و
تخریب و مصادره گورستان های بهائی، اخراج از مشاغل، زندانی نمودن تعداد کثیری از
آنها و کوچ ناخواسته تعدادی از آنها بر اثر فشار های امنیتی، اقتصادی و محرومیت های
اجتماعی و تضییقات مصائب دیگر شده، ادامه باید.
سرکار
خانم امین زاده،
جنابعالی
به خوبی واقفید که این اقلیت مظلوم در
تمامی طول تاریخ خود در هر سرزمینی که ساکن بوده با صداقت و تعهد تمام رفتار نموده
به نحوی که از شهروندان صدیق وامین محسوب بوده اند، لذا چشم پوشی از حقوق حقه ی
آنان در سرزمینی مقدس ایران، خلاف عدل و انصاف است. اگر بنظر دقیق در حال این مظلومان مداقه شود به خوبی مشهود
است که جمعی از ایرانیان مطیع که در این کشور، از پدر و مادری ایرانی به دنیا
آمده، در شهر های مختلف این سرزمین پراکنده و ساکن بوده، در این مملکت به مدرسه
رفته و به کسب و کار مختصری مشغول بوده و با همه همسایگان و شهروندان در کمال
امانت رفتار نموده، در فعالیت های اجتماعی پیشگام بوده، به دولت متبوعه مالیات پرداخت نموده، در خدمت سربازی
مشارکت کرده، در هنگام جنگ تحمیلی به جبهه شتافته، اسیر گشته و حتی در راه دفاع از
میهن به شهادت رسیده و همواره در خدمات عمرانی این مملکت کوشا بوده، اینها بهائیان
این مملکت را تشکیل میدهند. اگر برآنها نتوان نام شهروند نهاد پس شهروند کیست؟
اگر اینها
حق زندگی دارند، پس عزت و احترامی که شایسته ی همه شهروندان این سرزمین است چرا در
مورد آنان رعایت نمیشود؟
اگر این
شهروندان حق ازدواج و طلاق دارند چرا احوال شخصیه آنان به رسمیت شناخته نمیشود؟
اگر این
شهروندان حق تحصیلات عالیه دارند چرا فوج فوج از دانشگاهها اخراج میشوند و همه
ساله به بهانه ی نقص پرونده از ورود جوانان بهائی به دانشگاهها ممانعت میشود؟
اگر اینان
حق کار کردن دارند چرا از دوایر دولتی اخراج شده اند و راه ترقی آنها در بخش خصوصی
که نیاز به پرونده ی کسب و کار دارد مسدود میشود؟
اگر بهائیان
حق مردن دارند چرا گورستان های آنها ضبط شده و مجبور به دفن در بیابانها در نقاط
نا مشخص و بدون نشان معین میگردند و حتی این اماکن بعدها تخریب میگردد؟
چرا با
بودجه های کلان، دهها سازمان و از جمله صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به تهیه و
نمایش برنامه هایی پر از افترا و بهتان به عقاید این جمع می پردازند و حق دفاع از
بهائیان سلب میشود؟ چرا اینها نمیتوانند از کوچکترین امکانات جهت رفع شبهات
استفاده نمایند؟
خانم
دکتر، اگر مظالم وارده بر بهائیان را بخواهیم ذکر کنیم مثنوی هفتادمن کاغذ شود. خوب است لحظه ای بر
مظالم وارده بر آنان تفکر شود و مقایسه گردد تا معلوم گردد که تا چه حد در حق آنان
ستم روا داشته شده است.
یک لحظه
تصور کنید که چقدر دردناک است که در نقطه ای از این دنیای بزرگ یک انسان مسلمان را
از کفن و دفن با احترام اموات خود بازدارند و یا گورستان هایی که محل دفن عزیزان
آنهاست تخریب نمایند.
تصور
بفرمایید که چقدر جانسوز است که جوانی مسلمان را در یک کشور غیر مسلمان از ادامه
تحصیل باز دارند و راه ترقی او را مسدود نمایند. آموزه های بهائی هیچگونه تبعیضی
را در هیچ کجای دنیا که باعث پایمال شدن حقوق انسانها گردد تایید نمیکند. تعالیم
بهائی متجاوز از یکصد و سی سال قبل فرهیختگان و دانایان ایران را به آبادی و عمران
این مملکت دعوت نموده و در این مدت همواره بهائیان پیشگام سازندگی و عمران و تعلیم
و تربیت و بهداشت این سرزمین که برای آنها از تقدس خاصی برخورد دار است بوده اند و
تعالی این مملکت را وظیفه ی روحانی و وجدانی خود دانسته و میدانند. آیا حق آنها نیست
که از حقوقی شایسته و مناسب برخوردار باشند؟
خانم
دکتر، وقت آن رسیده که مطابق و موافق با حقوق مطرح در منشور بین المللی حقوق بشر و
نیز حقوق مطروحه در فصل سوم قانون اساسی حقوق کلیه اقلیت ها و از جمله بهائیان رعایت
گردد. لطفا به همکاران خود توصیه اکید فرمایید که ضمن درج حقوق شایسته برای این
شهروندان در موطن مادری خود، مراقبت نمایند که قوانینی وضع شود تا بساط تعدی و ظلم
وارده بر آنها بر چیده شود و اجرای صحیح آن ضمانت گردد.
بهائیان
همواره آماده همکاری برای ساخت و احیا و تعالی ایران بوده و هستند و حاضرند برای
رفع تبعیض بین شهروندان ایرانی و تدوین و گسترش حقوق شهروندی و حرکت به سوی جامعه ی
مطلوب با ارزش های متعالی که در شان ملت بزرگ ایران است کمک نمایند.
والسلام
علی من اتبع الهدی
جمعی از
زندانیان بهائی زندان رجائی شهر
۲۸/۹/۹۲
---------------------------------------------------------------------------------
سوابق اخير مظالم مربوطه :
1-
گورستان بهائیان در سنندج تخریب شد
گزارش تصویری از تخریب گورستان بهائیان
آذر ۲۱م, ۱۳۹۲
خبرگزاری هرانا – پس از تائید حکم دادگاهی در سنندج و مصادره زمین متعلق به بهائیان که از آن به عنوان گورستان استفاده شده بود؛ گورستان مذکور با بولدزر تخریب شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طبق حکم دادگاهی در شهر سنندج زمین قبرستان بهاییان شهر مزبور را که از سال ۱۳۷۲ شمسی از طرف مسئولین شهر و شهردار وقت دراختیار شهروندان بهایی قرار گرفته بود، تحت عنوان تصرف عدوانی از مالکیت بهاییان خارج کرد.
قابل ذکر است این سومین گورستان بهاییان سنندج از بعد از انقلاب میباشد که مورد تعدی و تصرف قرار گرفته است.
اخیرا دیوان عالی عدالت اداری کشور، پرونده این زمین را جهت تجدید نظر به دادگاه دیگری محول کرد و چندی قبل حکم اولیه در دادگاه دوم نیز مورد تایید قرار گرفت.
پس از تائید حکم مسئولین مربوطه اقدام به تخریب گورستان بهائیان با بولدزر نمودند به تصاویر مستند در این خصوص توجه کنید.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پس از تائید حکم دادگاهی در سنندج و مصادره زمین متعلق به بهائیان که از آن به عنوان گورستان استفاده شده بود؛ گورستان مذکور با بولدزر تخریب شد
پس از تائید حکم دادگاهی در سنندج و مصادره زمین متعلق به بهائیان که از آن به عنوان گورستان استفاده شده بود؛ گورستان مذکور با بولدزر تخریب شد.
طبق حکم دادگاهی در شهر سنندج زمین قبرستان بهاییان شهر مزبور را که از سال ۱۳۷۲ شمسی از طرف مسئولین شهر و شهردار وقت دراختیار شهروندان بهایی قرار گرفته بود، تحت عنوان تصرف عدوانی از مالکیت بهاییان خارج کرد. قابل ذکر است این سومین گورستان بهاییان سنندج از بعد از انقلاب میباشد که مورد تعدی و تصرف قرار گرفته است. اخیرا دیوان عالی عدالت اداری کشور، پرونده این زمین را جهت تجدید نظر به دادگاه دیگری محول کرد و چندی قبل حکم اولیه در دادگاه دوم نیز مورد تایید قرار گرفت. پس از تائید حکم مسئولین مربوطه اقدام به تخریب گورستان بهائیان با بولدزر نمودند به تصاویر مستند در این خصوص توجه کنید... |
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
گلستان جاوید (قبرستان بهائیان) سنندج، با بولدوزر تخریب شد
*** گلستان جاوید (قبرستان بهائیان) سنندج، با بولدوزر تخریب شد***
از 5 صبح امروز 21 آذر تعداد زیادی از ماموران وزارت اطلاعات و ماموران نیروی انتظامی کمر همت را بستند و غسالخانه، نمازخانه، دیوارها و معابر گلستان جاوید سنندج را به طور کامل تخریب کردند. حضور و اعتراض بهائیان سنندج منتج به اشک و آه شد. آهی که دامانشان را خواهد گرفت. این سومین گورستان بهاییان سنندج بعد از انقلاب است که مورد تعدی و تصرف قرار گرفته. تبعیض و آزاری که هیچ گاه از بین نمی رود و از شکلی به شکل دیگر و از شهری به شهر دیگر انتقال می یابد. |
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
گلستان جاوید شهر سنندج پس از رای نهایی دادگاه توسط اداره منابع طبیعی تصرف شد و داداگاه علاوه بر تعیین جریمه نقدی این مکان که متعلق به بهائیان شهر سنندج بود را جز دارایی های منابع طبیعی تعیین کرد.......
تا قبل از سال 1372 گلستان جاوید سنندج در ده قریان و در نزدیکی شهر قرار داشت . با گسترش فضای شهری و تاسیس دانشگاه رازی ، ده قریان جزئی از شهر سنندج شد و اراضی این ده جزء اراضی شهری محسوب شد و گلستان جاوید در جنب زمینهای دانشگاه قرار گرفت . در سال 1372 شهرداری سنندج به صورت شفاهی به بهاییان این شهر گفت که به علت قرار گرفتن گلستان جاوید در محوطه شهری ، دیگر حق تدفین اجساد در این گورستان را ندارید . از آن زمان به بعد جسدی در آنجا دفن نشده است . هم اکنون نیز این گورستان موجود است و دولت آن را تخریب نکرده است . بعد از این واقعه ابتدا شهرداری دستور داد که اجساد را به شهر دیگری به نام قروه ببرند . 2 یا 3 جسد به آنجا منتقل شد . بنا به اعتقادات بهایی ، جسد نباید بیشتر از یکساعت از شهر محل فوت دور بشود ولی در آن زمان از سنندج تا قروه با وسائل نقلیه بیش از یکساعت راه بود به همین علت بعد از سال 1372 و با فوت جوانی به نام روح الله حسن خانی ، والدین این جوان درخواست دفن جسد در سنندج را نمودند و جسد را چند روز در سرد خانه نگه داشتند . با مراجعه مستمر نمایندگان جامعه بهایی سنندج به ارگانهای ذیربط و حسن نیت شهردار وقت ، زمین بایری در 9 کیلومتری شهر سنندج و در حوالی روستایی به نام حسن آباد ، به صورت رایگان به جامعه بهایی اهدا شد و نماینده ای از بین بهاییان سنندج به نام آقای دکتر عزت الله گونیایی به اداره منابع طبیعی ، جهت گرفتن زمین معرفی شد . در بیست سال اخیر ، بهاییان سنندج با هزینه شخصی خود در این زمین بایر یک غسالخانه برای شستشوی جسد و یک نمازخانه برای اجرای مناسک تدفین جسد در این زمین احداث نمودند . ضمنا ً برای زیبا سازی فضای گلستان جاوید 530 اصله درخت کاج نیز در این مکان کاشته شد . این فضای سبز مورد تشویق شفاهی اولیای امور نیز قرار گرفت . همزمان با کاشت اولین نهالها اداره منابع طبیعی استان کردستان آقای گونیایی را جهت گرفتن آب و برق ، به اداره آب و برق معرفی نمود . در زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی مسئولین اداره اطلاعات سنندج چندین بار از گلستان جاوید بازدید به عمل آوردند و شفاها ترغیب به دیوارکشی کردند بهاییان سنندج نیز با هزینه خودشان اقدام به احداث دیوار نمودند . لازم به ذکر است که تا کنون 24 جسد در این مکان به خاک سپرده شده است . متاسفانه از سال 1389 ، اداره منابع طبیعی ، با طرح اتهام تصرف عدوانی در دادگاه ، علیه آقای عزت الله گونیایی شکایت نموده است . ایشان در آن زمان حتی ساکن سنندج نیز نبودند و سالها بود که در تهران ساکن شده بودند . در همان سال 1389 دادگاه به نفع اداره منابع طبیعی و برای قلع و قمع درختان رای صادر نمود و آقای گونیایی را محکوم به پرداخت جریمه نقدی به مبلغ 300,000 تومان کرد . به علت عدم آگاهی بهاییان سنندج از مسائل حقوقی ، این مبلغ پرداخت شد و این خود دلیل برقبول محکومیت از طرف جامعه بهایی سنندج شد . این عمل در مراحل بعدی دادرسی موجب ضرر جامعه بهایی گردید . در سال 1390 بهاییان سنندج به گرفتن وکیل روی آوردند . وکیل از دیوان عالی عدالت اداری تقاضای تجدید نظر در حکم را نمود . دیوان عدالت اداری دستور انتقال پرونده از دادگاه قبلی به یک دادگاه هم تراز دیگر را صادر کرد . متاسفانه در سال جاری و در مراحل مختلف دادرسی جزایی ، کیفری و تجدید نظر ، احکام پیشین تایید شد . گلستان جاوید سنندج گلستان جاوید لغتی است که بهاییان ایرانی به جای کلمه گورستان یا قبرستان استفاده میکنند و محلی که اجساد متوفیان خود را در آن دفن میکنند را به این نام می نامند . در کشورهای آزاد بهاییان نیز مانند شهروندان دیگر مردگان خود را در گورستان های عمومی دفن میکنند ولی در ایران به علت تعصبات دینی بهاییان مجبور به داشتن گورستانی جدا گانه بوده اند . در آیین بهایی نیز مانند بسیاری از ادیان و ملل ، گورستانها و مقابر از احترام ویژه ای برخوردار است . از ابتدای پیدایش دیانت بهایی تا کنون گورستانهای بهایی در ایران با مشکلات بسیاری روبرو بوده اند . متاسفانه بعد از انقلاب اسلامی درایران این مشکلات افزایش یافته است |
این سند نشان می دهد که اداره منابع طبیعی سنندج حداقل از 13 سال پیش در جریان کامل واگذاری زمین به بهائیان برای قبرستان بوده و حتی مجوّز حفر چاه آب در این زمین را نیز به نماینده بهائیان(عزت الله گونیایی) اعطا کرده است! حال معلوم نیست که چگونه دادگاه عدل جمهوری اسلامی ادعای اداره منابع طبیعی بر تصرف عدوانی این زمین توسط بهائیان را پذیرفته است و چگونه این اداره به فکر طرح چنین شکایتی افتاده است؟
از قضاتی تعجب می کنم که بر کرسی عدالت تکیه زده اند و این گونه عدالت را به مسلخ قدرت می برند! قضات محترم آقایان حسین مرادی وحدت و عبدالکریم کلهر و غلامحسین حبیبی که زیر این احکام قضایی را امضاء کرده اند بدانند که این خوش خدمتی ها نه تنها آخرتشان را تباه می کند بلکه بی شک در دنیا هم برایشان باعث بی آبرویی خواهد بود.
از قضاتی تعجب می کنم که بر کرسی عدالت تکیه زده اند و این گونه عدالت را به مسلخ قدرت می برند! قضات محترم آقایان حسین مرادی وحدت و عبدالکریم کلهر و غلامحسین حبیبی که زیر این احکام قضایی را امضاء کرده اند بدانند که این خوش خدمتی ها نه تنها آخرتشان را تباه می کند بلکه بی شک در دنیا هم برایشان باعث بی آبرویی خواهد بود.
--------------------------------------------------------------------------------
2 -
صدور حكم ظالمانه ديگر در ايران : تخريب گورستان بهائيان سنندج
دادگاه سنندج حکم تخریب گورستان بهائیها را صادر کرد.....
دستگاه قضایی حکومت اسلامی ایران حکم تخریب گورستان بهاییهای شهر سنندج در نزدیکی دانشگاه علوم پزشکی این شهر را صادر کرد.
دوستان عزیز لطفا در اشتراک گذاری خبر یاری کنید....
طی تماسی تلفنی "جمال حائری" شهروند بهایی اهل شهر سنندج به آژانس خبررسانی کُردپا گفت: این گورستان بیش از ٤٠ مزار شهروندان بهایی را در خود جای داده و تازه ترین آنها مادر خودم میباشد که چهار سال قبل در این گورستان به خاک سپرده شد.
به گفتهی این شهروند بهایی ساکن استرالیا، دادگاه انقلاب شهر سنندج حکم تخریب این گورستان را صادر کرده و این حکم در مورخ ١٢ مردادماه سال جاری از سوی شعبهی شش دادگاه تجدیدنظر سنندج تایید گردیده است.
حائری در ادامه افزود: پیشتر و در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد با نوشتن دشنام و شکستن سنگ قبرهای این گورستان توسط افراد ناشناس به بهاییهای این شهر بیاحترامی میکردند.
به گفتهی همین شهروند بهایی، زمین این گورستان( گلستان جاوید) به فردی به نام "ع.گ." فروخته شده و انتظار میرود بزودی تخریب این گورستان آغاز شود.
بیش از ٤٠ خانوادهی بهایی ساکن شهر سنندج هستند که سالانه چندین نفر از آنها توسط نیروهای نظامی حکومت اسلامی ایران بازداشت میشوند که آخرین مورد بازداشت شهروند بهایی ساکن سننج به نام صمیم زارعی میباشد که در مورخ ١٥ تیرماه سال جاری میباشد.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
3 -
تخریب کامل قبرستان بهائیان سنگسر
بهائیان ایران( Baha'is in IRAN )
تخریب کامل قبرستان بهائیان سنگسر
قبرستان قدیمی بهائیان سنگسر بطور کامل توسط بولدوزر و کامیون زیر خاک و آوار مدفون شد.
حدود ۱۴ روز پیش در اواسط آذر ماه ۱۳۹۱ قبرستان قدیمی (اولی) بهائیان سنگسر بطور کامل توسط بولدوزر و کامیون زیر خاک و آوار رفته و بر روی تمام قبرها خاک و سنگ ریخته شد تا دیگر هیچ قبری مشاهده نشود.
قبرستان بهائیان سنگسر از توابع سمنان در سال ۱۳۸۸ مورد هجوم افراد ناشناس ولی تحت حمایت نیروی انتظامی قرار گرفت؛ در آن سال غسالخانه را آتش زدند و بر تانکرهای آب دشنام نوشتند.
بعد از این واقعه دیگر اجازه دفن اموات به شهروندان بهائی داده نشد و پس از مدتی زمین جدیدی برای دفن اموات بهاییان به ایشان داده شد که چندی پیش ساختمان غسالخانه و دیوارهای کوتاه سنگی اطراف آن بطور کامل توسط عوامل ناشناس تحت حمایت نیروی انتظامی و قضایی محل، تخریب و کلیه نهالهای درختان و گیاهان کاشته شده در آن هم کنده شد.
منبع خبر: هرانا
با به اشترک گذاری این مطلب ما را در اطلاع رسانی یاری نمائید
قبرستان قدیمی بهائیان سنگسر بطور کامل توسط بولدوزر و کامیون زیر خاک و آوار مدفون شد.
حدود ۱۴ روز پیش در اواسط آذر ماه ۱۳۹۱ قبرستان قدیمی (اولی) بهائیان سنگسر بطور کامل توسط بولدوزر و کامیون زیر خاک و آوار رفته و بر روی تمام قبرها خاک و سنگ ریخته شد تا دیگر هیچ قبری مشاهده نشود.
قبرستان بهائیان سنگسر از توابع سمنان در سال ۱۳۸۸ مورد هجوم افراد ناشناس ولی تحت حمایت نیروی انتظامی قرار گرفت؛ در آن سال غسالخانه را آتش زدند و بر تانکرهای آب دشنام نوشتند.
بعد از این واقعه دیگر اجازه دفن اموات به شهروندان بهائی داده نشد و پس از مدتی زمین جدیدی برای دفن اموات بهاییان به ایشان داده شد که چندی پیش ساختمان غسالخانه و دیوارهای کوتاه سنگی اطراف آن بطور کامل توسط عوامل ناشناس تحت حمایت نیروی انتظامی و قضایی محل، تخریب و کلیه نهالهای درختان و گیاهان کاشته شده در آن هم کنده شد.
منبع خبر: هرانا
با به اشترک گذاری این مطلب ما را در اطلاع رسانی یاری نمائید
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
4 -
هفت سال و سه ماه حبس تعزیری، 75 ضربه شلاق و چهار میلیون تومان جریمه نقدی، به جرم عكس برداري از قبرستان ويران شده بهائيان يزد، توسط دادگاه رژيم جمهوري اسلامي ايران
عموي شمیم:
دادگاه، برادرزاده عزیزم شمیم جان اتحادی را که از ماه مارس (یعنی قبل از نوروز) به گناه تهیه ویدئو از قبرستان ویران شده یزد در زندان بسر میبرد، به هفت سال و سه ماه حبس تعزیری، 75 ضربه شلاق و چهار میلیون تومان جریمه نقدی محکوم کرده است. من متحیر مانده ام چه که به جای شمیم، افرادی که بیرحمانه گلستان جاوید بهائیان یزد را خراب کردند باید زندانی میشدند. اگر خراب کردن بد است و شرم آور است و نباید از آن ویدئو گرفت پس چرا خراب کردند؟ و اگر شرم آور نیست و به این کار میبالند، چرا به خاطر ویدئو گرفتن، شمیم باید زندانی شود؟
هفت سال و سه ماه زندان برای شمیم اتحادی (تصحیح اعلام مقدار محکومیت توسط خانواده ی شمیم)
پیشتر خانواده این زندانی محکومیت وی را به پنج سال حبس تعزیری و 75 ضربه شلاق و چهار میلیون تومان اعلام کرده بودند که بدین وسیله تصحیح می شود.
شمیم اتحادی زندانی بهایی شهرستان یزد از سوی دادگاه انقلاب این شهر به هفت سال و سه ماه حبس تعزیری، 75 ضربه شلاق و چهار میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شده است.
دو سال حبس تعزیری به دلیل فیلم برداری از گورستان تخریب شده بهائیان یزد، پنج سال از حکم مزبور به اتهام توهین به مقدسات و سه ماه حبس به اتهام تبلیغ علیه نظام و 75 ضربه شلاق به اتهام توهین به مامور صادر شده است.
قابل ذکر است پرونده شمیم اتحادی به دادگاه تجدید نظر استان یزد ارسال شده است و از اتهام قبلی که در رسانه ذکر شد به سه سال حبس محکوم شده است نیز تبرئه شده است.
یاداوری می شود شمیم اتحادی در اسفند ماه سال گذشته به دلیل ارسال فیلم کوتاهی از تخریب قبرستان بهاییان یزد به شبکه من و تو بازداشت شد.
گزارشی از قبرستان بهائیان یزد که توسط شمیم اتحادی شهروند بهائی ساکن یزد برای شبکه MANOTO1 ارسال شده بود در این لینک ببینید:
http:// bahaiazadi.wordpress.com/ 2013/07/14/shamim-etehadi/
پیشتر خانواده این زندانی محکومیت وی را به پنج سال حبس تعزیری و 75 ضربه شلاق و چهار میلیون تومان اعلام کرده بودند که بدین وسیله تصحیح می شود.
شمیم اتحادی زندانی بهایی شهرستان یزد از سوی دادگاه انقلاب این شهر به هفت سال و سه ماه حبس تعزیری، 75 ضربه شلاق و چهار میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شده است.
دو سال حبس تعزیری به دلیل فیلم برداری از گورستان تخریب شده بهائیان یزد، پنج سال از حکم مزبور به اتهام توهین به مقدسات و سه ماه حبس به اتهام تبلیغ علیه نظام و 75 ضربه شلاق به اتهام توهین به مامور صادر شده است.
قابل ذکر است پرونده شمیم اتحادی به دادگاه تجدید نظر استان یزد ارسال شده است و از اتهام قبلی که در رسانه ذکر شد به سه سال حبس محکوم شده است نیز تبرئه شده است.
یاداوری می شود شمیم اتحادی در اسفند ماه سال گذشته به دلیل ارسال فیلم کوتاهی از تخریب قبرستان بهاییان یزد به شبکه من و تو بازداشت شد.
گزارشی از قبرستان بهائیان یزد که توسط شمیم اتحادی شهروند بهائی ساکن یزد برای شبکه MANOTO1 ارسال شده بود در این لینک ببینید:
http://
— with Manijeh R. Motahary.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
5 -
خطاب به هموطان منصف ايران
خطاب به هموطان منصف ايران
محبوب ترين چيز ها نزد خداوند انصاف است.
اگر شما شاهد ظلمي هستيد كه بر مردم بيگناه ايران از جمله بهائيان وارد ميشود، برعهدۀ شما است كه فوراً به انصاف بر خيزيد و خواهان رفع ظلم ازهموطنان خود شويد.
اگر شما شاهد ظلمي هستيد كه بر مردم بيگناه ايران از جمله بهائيان وارد ميشود، برعهدۀ شما است كه فوراً به انصاف بر خيزيد و خواهان رفع ظلم ازهموطنان خود شويد.
آيا فرياد رسي براي بهائيان ايران هست ؟
در35 سال گذشته، حُكّام ايران بطورمنظم و سيستماتيك، نسبت به ايذاء و اذيت و قتل و غارت وحبس واعدام شهروندان سياسي، عقيدتي و ديني از جمله بهائيان از شير خواره گرفته تا نود ودو ساله، اقدام نموده و نهايتاً اين بغض وكينه وعداوت را، به مُردگان بهائي و تدفين آن ها و تخريب قبرستان هاي بهائيان نيز كشانده اند .
حكومت جمهوري اسلامي ايران حتي گور و كفن را هم براي هموطنان بهائي خود دريغ ميدارد.
سرقت اجساد درگذشتگان بهائی در شهر تبريز:
قريب سه سال است که مأمورین وزارت اطلاعات اجساد درگذشتگان بهائی را، خود سرانه از بیمارستان ها و يا سرد خانه وادي رحمت تبريز خارج كرده و بدون اطلاع و رضایت خانواده متوفي و بدون انجام احكام بهائي، در 167 کیلومتری تبریز، در محلي واقع در میاندوآب دفن میکنند.
در تعقيب شکایتهای بهائیان تبریز به شهرداری و سازمانهای مربوطه تا كنون هیچ پاسخی دريافت نشده است.
-------------------------------------------------------------------------------
توضيحات و سوابق موضوع :
صد نامه تا آزادی
سرقت اجساد درگذشتگان بهائی از بیمارستانهای تبریز و دفن اجساد بدون انجام احکام بهائی در میاندوآب
طبق گفته شاهدان عینی اکنون برای دومین سال است که مأمورین وزارت اطلاعات اجساد درگذشتگان بهائی در شهر تبریز را خودسرانه از بیمارستان خارج میکنند و بدون آگاهی و رضایت خانواده در 167 کیلومتری تبریز در محلی در شهر میاندواب دفن میکنند. در پی پیگیری ها و شکایتهای بهائیان شهر تبریز به شهرداری و سازمانهای مربوطه هیچ پاسخی در این خصوص به این عزیزان داده نشده است.
طبق احکام دیانت بهائی محل دفن اجساد تنها میتواند یکساعت تا محل فوت فاصله داشته باشد و انتقال اجساد به محلی در 167 کیلومتری محل فوت در کنار رعایت نکرد تمام موارد دیگر توهینی اشکار به مقدسات بهائیان ایران است.
تداوم اعمال فشار به جامعه بهایی ایران، مسئولین دولتی در شهر تبریز از صدور اجازه دفن یک شهروند بهایی خودداری نمودند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا؛ ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، خلیل نورمحمدی شیشوان، شهروند بهایی به تاریخ ۳ آبان ۱۳۹۰ در بیمارستان ارتش درگذشت ولی مسئولین مربوطه از تحویل پیکر ایشان برای اجرای مراسم تدفین بهایی در «وادی رحمت تبریز» امتناع ورزیدند و از فرزندان ایشان خواستند که یا به کفن و دفن جسد به طریقه اسلامی در وادی رحمت رضایت دهند و یا پیکر را به شهر میاندوآب منتقل کنند.
با توجه به اینکه مطابق تعالیم آئین بهایی حمل جسد به مسافتی بیش از یکساعت زمانی و یا اجرای مراسم تدفین خلاف تعالیم آئین بهایی امکان پذیر نمیباشد، خانواده ایشان به اجرای این کار رضایت ندادند. متاسفانه در تاریخ پنجشنبه ۵ آبان ۱۳۹۰ جسد متوفی بدون هماهنگی و رضایت خانواده ایشان از بیمارستان به میاندوآب منتقل شده و تحویل سردخانه میاندواب میگردد.
بدین ترتیب نه تنها مسئولین دولتی حق قانونی کفن و دفن شهروندان ساکن تبریز را نقض کردهاند بلکه بدون رضایت خانواده متوفی جسد را به سردخانه شهر دیگر منتقل نمودهاند.
شایان ذکر است که پیشتر اقدام مشابهی درباره یک شهروند بهایی دیگر در این شهر انجام شده بود و همچنین اخباری مبنی بر ایجاد شرایط مشابهٔ برای یکی دیگر از متوفین بهایی در چند روز اخیر شنیده شده است. این در حالی است که از سال ۱۳۴۸ متوفین بهائی تبریز در «وادی رحمت» به مراسم بهائی دفن شده و بهائیان تبریز در پرداخت هزینههای عمرانی و آبادی این قبرستان مشارکت داشتهاند و تغییر رویه جدید گامی دیگر در جهت افزایش فشارها بر جامعه بهایی ایران میباشد.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
Behpayam shared
January 13, 2012
جلوگیری از دفن یک شهروند بهائی در تبریز
مسئولین قبرستان وادی رحمت در تبریز از دفن یک شهروند بهائی در آن قبرستان خودداری کرده و خواستار انتقال جسد به شهر دیگری شدند.
بنابر گزارش «خانه حقوق بشر ایران»، روز جمعه ۱۶ دی ماه محمد حسین برقی، شهروند بهائی ساکن تبریز، در منزل شخصی خود به علت عارضه سکته مغزی درگذشت. خانواده برقی ایشان را طبق رسوم بهائی غسل و کفن نموده سپس، به شهرداری مرکزی مراجعه و ماوقع را اطلاع دادند.
طبق دستور مسئولین جسد به وادی رحمت منتقل شد. یک روز بعد از وادی رحمت با خانواده مرحوم تماس گرفته و اعلام می کنند که جهت تشییع باید به میاندوآب بروند. فرزندان محمدحسین برقی، اظهار می دارند که طبق وصیت نامه ایشان بایستی در همین مکان دفن شوند و آنها حاضر نیستند به جای دیگری بروند.
تا لحظه ی تنظیم این خبر محمدحسین برقی دفن نگردیده و در سرد خانه وادی رحمت نگهداری می شود.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
Behpayam
October 30, 2011
ممانعت از تدفین پیکر یک شهروند بهایی در تبریز
: ايران پرس نيوز - ممانعت از تدفین پیکر یک شهروند بهایی در تبریز
خبرگزاری هرانا - تداوم اعمال فشار به جامعه بهایی ایران، مسئولین دولتی در شهر تبریز از صدور اجازه دفن یک شهروند بهایی خودداری نمودند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا؛ ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، خلیل نورمحمدی شیشوان، شهروند بهایی به تاریخ ۳ آبان ۱۳۹۰ در بیمارستان ارتش درگذشت ولی مسئولین مربوطه از تحویل پیکر ایشان برای اجرای مراسم تدفین بهایی در «وادی رحمت تبریز» امتناع ورزیدند و از فرزندان ایشان خواستند که یا به کفن و دفن جسد به طریقه اسلامی در وادی رحمت رضایت دهند و یا پیکر را به شهر میاندوآب منتقل کنند.
با توجه به اینکه مطابق تعالیم آئین بهایی حمل جسد به مسافتی بیش از یکساعت زمانی و یا اجرای مراسم تدفین خلاف تعالیم آئین بهایی امکان پذیر نمیباشد، خانواده ایشان به اجرای این کار رضایت ندادند. متاسفانه در تاریخ پنجشنبه ۵ آبان ۱۳۹۰ جسد متوفی بدون هماهنگی و رضایت خانواده ایشان از بیمارستان به میاندوآب منتقل شده و تحویل سردخانه میاندواب میگردد.
بدین ترتیب نه تنها مسئولین دولتی حق قانونی کفن و دفن شهروندان ساکن تبریز را نقض کردهاند بلکه بدون رضایت خانواده متوفی جسد را به سردخانه شهر دیگر منتقل نمودهاند.
شایان ذکر است که پیشتر اقدام مشابهی درباره یک شهروند بهایی دیگر در این شهر انجام شده بود و همچنین اخباری مبنی بر ایجاد شرایط مشابهٔ برای یکی دیگر از متوفین بهایی در چند روز اخیر شنیده شده است. این در حالی است که از سال ۱۳۴۸ متوفین بهائی تبریز در «وادی رحمت» به مراسم بهائی دفن شده و بهائیان تبریز در پرداخت هزینههای عمرانی و آبادی این قبرستان مشارکت داشتهاند و تغییر رویه جدید گامی دیگر در جهت افزایش فشارها بر جامعه بهایی ایران میباشد
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
July 28, 2012
دکتر فرهاد ثابتان، سخنگوی "جامعه بینالمللی بهاییان" در گفتوگو با دویچه وله از وضعیت کنونی این جامعه و تلاش برای بهبود حقوق آنها میگوید.
آنجا که یک بهایی گوری برای تدفین ندارد
دویچه وله:
حکومت ایران بهاییان را با شیوههای مختلف به حاشیه رانده است. معتقدان به این آیین حق استخدام در ادارهها یا تحصیل عالی را ندارند. آنها نه تنها در زندگی، بلکه پس از فوت نیز با محرومیت و تحقیر روبرو میشوند.
تعداد بهاییان ایران در آمارهای رسمی حدود ۳۰۰ هزار نفر برآورد میشود. از زمان انتشار این آمار تاکنون بسیاری از بهاییان به دلیل فشارهای اجتماعی و امنیتی جلای وطن کردهاند. بیشترین اتهامی که حکومت ایران متوجه بهاییان میکند "جاسوسیِ" است. دستکم ۲۰۰ بهایی در اوایل انقلاب به همین اتهام اعدام شدهاند.
اعدام و بازداشت بیدریغ بهاییان در سالهای اخیر تا حدودی کاهش یافته، اما فشار بر این اقلیت مذهبی به شکلهای دیگری ادامه داشته است. دستگیری هفت تن از رهبران بهایی و محکومیت آنها به ۲۰ سال زندان، یورش به خانههای مسئولان آموزشی و علمی این جامعه و بستن دانشگاه آنلاین آنها، اخراج بهاییان از دانشگاهها و ممانعت از استخدام آنها در ادارات، از جمله شیوههایی هستند که برای منزوی کردن پیروان این آیین اعمال میشوند.
طرد بهاییان تنها به باورمندان زنده محدود نمیشود. مردگان آنها نیز از گزند محرومیت و آزار در امان نیستند. به موازات تخریب خانههای بهاییان در شهرستانهای ایران، سنگ مزار برخی درگذشتگان بهایی نیز شکسته میشود. در پارهای موارد، خاک و گور هم از بهایی فوت کرده دریغ میشود.
دکتر فرهاد ثابتان، سخنگوی "جامعه بینالمللی بهاییان" در گفتوگو با دویچه وله از وضعیت کنونی این جامعه و تلاش برای بهبود حقوق آنها میگوید.
دویچه وله: جامعه بهاییان با توجه به روشنگریهایی که در سالهای اخیر نسبت به تبعیض علیه آنها صورت میگیرد و توجه بیشتر افکار عمومی، چه شرایطی دارد؟
فرهاد ثابتان: بطور کلی تضییق و قشار در سالهای اخیر علیه بهاییان تشدید شده و شاید بتوان گفت از سال ۲۰۰۴ به این طرف میزان دستگیریها و بازجوییها، بستن مغازههای بهاییان یا محرومیت تحصیلی آنها تشدید شده است. این باعث نگرانی ماست. این دستگیریها و مشکلات حتی به کودکان هم سرایت کرده و مثلا ما خبردار شدهایم که دست کودکی دبستانی بخاطر اینکه در نماز جمعه شرکت نکرده، از طرف معلماش داغ شده است. در نجف آباد دو بچه را از مدرسه بیرون کردهاند. میتوان گفت محرومیت تحصیلی بزرگترین مشکل جامعه بهاییان است.
آیا این محرومیتها و حساسیت به مذهب بچهها از همان زمان مهد کودک، بطور نمونه، شروع میشود یا در سطح دانشگاه؟
کودکان بهایی را مانند دانشجویان بطور رسمی از تحصیل محروم نکردهاند، اما دولت در مدارس بطور سیستماتیک خواسته که اسامی بچهها و خانوادهها و جزییات مربوط به هر خانواده را جمع کنند؛ که البته ما نمیدانیم دقیقا منظورشان چیست. در برخی مدرسهها بچهها مورد عتاب ناظم و معلم و مدیرقرار میگیرند. استهزا میشوند که بهایی هستند. آنها را مجبور میکنند که در مراسم اسلامی شرکت کرده و تظاهر به مسلمان بودن کنند.
البته این نمونهها در چند ماه اخیر اتفاق افتاده و ما قبلا چنین خبرهایی نداشتیم. ما محافل بینالمللی را آگاه کردهایم. البته کودکان افغانی هم موقعیت خوبی در ایران ندارند، تنها بهاییان نیستند.
در مورد صدور شناسنامه آیا تاکنون مواردی داشتهاید که در ثبت تولد بچههای بهایی مشکلآفرینی کنند؟
میدانید که ازدواج بهایی در ایران بطور رسمی انجام نمیشود و آنها این را ثبت نمیکنند. راستش ما تاکنون در مورد گرفتن شناسنامه مشکلی نداشتیهام، اما در موارد دیگر مثل ثبت نام در دانشگاه و حقوق مدنی دیگر مشکلاتی هست.
بین تشدید تبعیض علیه بهاییان و آگاهی عمومی نسبت به موقعیت آنها یک تناقض هست. چرا با وجود تلاشها فشارها بیشتر شده؟
ما معتقدیم که فشارهای بینالمللی موثر بوده و چه بسا اگر این فشارها نبود، سرکوب بهاییان بیشتر از این بود. انصافا باید گفت که مردم ایران خشونتی علیه بهاییان ندارند و در خیلی موارد به آنها کمک کردهاند. اگر چنین حمایتی نبود، الان اوضاع بهاییان به مراتب بدتر بود. فراموش نکنید که در اوایل انقلاب دستکم ۲۰۰ نفر بهایی را اعدام کردند و دار زدند. بسیاری سالهای متمادی زندان بودند. الان هفت مدیر بهایی در زندان هستند. میتوان گفت که اگر فشارهای بینالمللی نبود، تعداد اینها بیشتر بود.
فشار جمهوری اسلامی تنها به جامعه بهایی محدود نمیشود. دولت ایران اساسا نسبت به موضوع حقوق بشر اعتنایی ندارد. دولت ایران بطور رسمی با موازین حقوق بشر آشتی ندارد، اما این به معنای آن نیست که ما کار خود را متوقف کنیم.
آمار دقیقی از جامعه بهاییان ایران دارید؟ عده زیادتری الآن مهاجرت کردهاند؟
بله، در آخرین تخمین ما در چند سال پیش، آمده که ۳۰۰ هزار بهایی در ایران هستند. هرچند الان بسیاری از آنها از ایران رفتهاند، اما هنوز خیلی خانوادهها ماندهاند. طبق آمار رسمی در ایران، تعداد زیادی از هموطنان غیربهایی ما به آیین بهایی گرایش پیدا کردهاند.
من در رسانههای ایرانی خواندم که میخواهند ۵۰۰ طلبه را برای مقابله با رشد بهاییت در شهرستانهای ایران آموزش دهند؛ و این خودش نشان میدهد که این جامعه در حال رشد است و برای همین دولت میخواهد بیشتر فشار بیاورد. روزی نیست که در رسانههای ایرانی به بهایی و جامعه بهاییان حملهای صورت نگیرد و متاسفانه هیچ کدام از این بهاییها امکان دفاع از خود را پیدا نمیکنند. این حملهای یک طرفه به کسانی است که حق هیچ دفاعی از خود را ندارند. میخواهم بگویم که جامعه بهایی همزمان در حال رشد است، اما کسی آزادانه نمیتواند بگوید بهایی شدهام و این مکتوم میماند.
فکر میکنید چه دلیلی برای این رویکرد هست. در ایران ما شاهد گرایش به مسیحیت هم هستیم، اما بهاییها خیلی خویشتندار هستند و در مورد آیین خود حرفی نمیزنند.
اتفاقا بعضی دوستان خیلی با شجاعت این را بیان میکنند که مسیحی یا بهایی هستند و مشکلات زیادی را به جان میخرند. برخی هم معتقدند که مذهب یک امر خصوصی است. البته آنها به موازین اخلاقی خود پایبند هستند و آنها را در زندگی روزمره بازتاب میدهند. با این همه باز هم در معرض خطر قرار دارند.
باور بطور کلی یک مساله شخصی است و یک جامعه دمکراتیک جامعهای است که فرد خود را ملزم به افشا یا تبلیغ باور خود برای کوپن و تحصیل و شناسنامه نمیداند. جای تاسف است که تبعیض دینی در ایران نهادینه شده و هر کس هر کاری که میخواهد بکند، با دیانت او گره خورده است.
آقای ثابتان، بخاطر فشارهای موجود، بهاییان در ادارهها و اجتماع زیاد به کار گرفته نمیشوند. این جامعه برای معاش خود چه میکند؟ آیا بیشتر به کار آزاد میپردازد؟
بله، بیشتر بهاییان ایران مغازهدار و کاسب هستند یا در ادارههای خصوصی کار میکنند. البته برخی شرکتهای خصوصی که بهاییان را استخدام کردهاند، برای بیرون کردن کارمندان خود تحت فشار قرار گرفتهاند. بعضی مغازههای بهاییان را خراب کرده یا آتش زدهاند. شرکتهای بهایی را بستهاند. مغازهها را پلمب کردهاند. در شیراز با انتشار لیست ۴۰۰ مغازه در یک روزنامه، به مردم گفتند که اینها بهایی هستند و با آنها معامله نکنند.
این عمل شبیه کار آلمان نازی است که پشت مغازههای یهودیان ستاره میزدند تا مردم آنها را شناسایی و طرد کنند. چه ارگانی در غیاب رهبران بهایی که دستگیر شدهاند، به کارهای آنها رسیدگی میکند؟
هیچ ارگانی! با همه محدودیتها و سرکوبها، یک اصل مهم در آیین بهایی اطاعت از قانون است. اگر دولت ایران گفته که این تشکیلات غیرقانونی است، ما میپذیریم. هر چند قبلا نگفته بودند و این گروه الان ۲۰ سال زندان گرفته، در حالی که زیر نظر دولت داشتند کار میکردند و این حکم جای تعجب دارد.
الان بهاییان دارند زندگی خود را میکنند و هیچ فعالیت گروهی ندارند. البته هموطنان ما باید بدانند که وقتی در روزنامهها و رسانهها در سطح وسیع به بهاییان حمله میشود و اتهام به آنها میزنند، مسلما شهروندان کنجکاو میشوند که جریان چیست و در نتیجه اگر یک بهایی را ببینند، ازاو سوال میکنند و او هم طبعا پاسخ میدهد. ولی بعد او را دستگیر میکنند که داشتی تبلیغ میکردی! در حقیقت هیج نهاد رسمی برای تمشیت امور بهاییان کار نمیکند.
شما در مورد ازدواج بهاییان گفتید که رسما ثبت نمیشود. اما در مورد فوت بهاییان اوضاع چگونه است؟ همچنان گور آنها را تخریب میکنند؟
این هم مشکل دیگری است که ما نمیفهمیم چرا با کسی که از دنیا رفته سر بدرفتاری دارند. چرا قبر بهاییها را میشکنند؟ درختهای گورستانها را میکنند و با بولدوزری که چراغاش را خاموش کردهاند، شبانه میروند مقابر را خراب میکنند. در چند مورد اجازه دفن یک بهایی درگذشته را ندادهاند و بستگان او مجبور شدهاند چند روز جسدش را پشت یک وانت این طرف آن طرف ببرند تا بالاخره او را در جایی دفن کنند. به نظر میرسد یک شهروند بهایی در ایران حتی پس از مرگ هم آرامش ندارد.
آخرین صحبت شما چیست. چه پیامی برای کسانی دارید که سخنان شما را خواهند خواند؟
در وهله اول از هموطنان خودم و از وسعت نظر و حمایتهای بیدریغ آنها تشکر میکنم. مردم ایران زندهفکر هستند و حقیقت را درک میکنند. امیدوارم ما بتوانیم با همکاری یکدیگر برای بازسازی و پیشرفت ایران به هم کمک کنیم. مشکلات مربوط به جامعه بهایی برای همه هموطنان دیگر هم هست. سی سال پیش به دروغ میگفتند که بهاییان جاسوس هستند، اما الان به همه این اتهام را میزنند. این حقیقت ندارد و همه این را فهمیدهاند.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
Ali Esmaili
October 12 2013
در گذشت آقای قدرت آقابالائی را به تمام وا بسته گان ایشان تسلیت عرض می کنم و امیدوارم که غم آخرشان باشد ودر ضمن جسد ایشان هنوز به خاک سپرده نشده است چون اجساد بهائیان درگذشته را در تبریز نمی گذارند به رسم آئین بهائی دفن شوند وبه جای دیگر می برند و این کار بیش از 2 سال است که در تبریز در جریان است. وبه هر دری هم سر زده شده .نتیجه اي گرفته نشده چه باید کرد معلوم نیست!
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------
No comments:
Post a Comment