اعتراف به خطاي ميرزا تقي خان اميركبير هنگام
هلاك شدن.
در هنگامي كه دژخيمان و غلامان شاهي ابلاغ حكم
كرده عازم قتل او شدند، متنبّه به علت اصليّه مجازات خود شده اعتراف به خطاي خويش
نموده گفت:
اصلاً مصلحت در اين نبود كه متعرّض سيد باب و
تابعانش شوم و من در قتل سيّد، تقصير و اشتباه بزرگي كردم و اينك جزاء آن را مي
بينم.*
-----------------------------------------------------------------------------
* به نقل از صفحه 26 تاريخ ظهور الحق - جلد چهارم
- تأليف جناب ميرزا اسدالله فاضل مازندراني :
در اوائل بهار سال 1268 هجري قمري، ميرزا تقي خان،
اميراتابك، مورد انزجار خاطر و تغيّر شاهي گشت ... و بالجمله، شاه، ميرزا تقي خان
را معزول و مخذول و مردود و مطرود داشته نفي و حبس در كاشان نمود و بالاخره در
حمام فين كاشان وي را به حكم شاهي هلاك كردند و در هنگامي كه دژخيمان و غلامان
شاهي ابلاغ حكم كرده عازم قتل او شدند متنبّه به علت اصليّه مجازات خود شده اعتراف
به خطاي خويش نموده گفت:
اصلاً مصلحت در اين نبود كه متعرّض سيد باب و تابعانش شوم، و من در قتل سيّد، تقصير و اشتباه بزرگي كردم و اينك جزاء آن را مي بينم
:نظرات
----------------
حاج سیاح محلاتی می نویسد :*
( امیرکبیر ) گفته بود که من هرچند برای مصلحت حکومت و حفظ سیاست دولت ، به قتل سید باب( امام زمانی که شیعیان هزار سال منتظر ظهورش بودند)و اصحابش اقدام نمودم ولکن این عمل ناشی از سوء تعبیر بود و من اینک به اشتباه خود اقرار دارم .
من می توانستم غوغای مردم را که برعلیه سید باب بود مرتفع نمایم، ولکن از سوء تعبیر موفق نشدم .
--------------------------------------------------------------
* ( نقل از کتاب واپسین جنبش قرون وسطائی در دوران فئودال صفحه ۱۳۴ )
نگارنده مقاله که می خواهد در مورد رویداد تاریخی مطلب بنویسد لازم بود مطلبی را که خود امیرکبیر با خون خودش بر روی دیوار حمام فین کاشان نوشت ذکر می کرد.
وقتی حاجب الدوله برای قتل امیرکبیر وارد فین کاشان شد امیرکبیر در حمام بود از اینرو به حمام داخل شد و به امیرکبیر ابلاغ کرد که ماموریت دارد او را به قتل برساند منتهی به هر نوعی که او بخواهد .
وقتی امیر این مطلب را شنید مدتی به فکر فرو رفت و بعد گفت " من به ملت ایران خدمت کرده ام و سزاوار چنین سرنوشتی نبودم ولی تنها اشتباهی که کردم آن بود که حکم قتل سید باب را صادر کردم " .
و بعد از حاجب الدوله خواست که رگش را بزند و او رگش را برید .
امیرکبیر همین مطلب را که به ملت ایران خدمت کرده و تنها خطایش صدور حکم قتل سید باب بوده است را با خون خود بر روی دیوار حمام نوشت.
( توضیح آنکه این مطلب را که امیر با خون خود بر روی دیوار حمام نوشته بود به احترام امیر پاک نکردند و تا چند دهه باقی بود ) .
باین ترتیب امیر به نوعی اعتراف کرد که به جزای عمل خود رسیده است . ولی متاسفانه این اقرار به اشتباه بسیار دیر بود و پی آمد سرکوبی رستاخیز بابی برای ایرانیان بسیار گران تمام شد .
----------------
Firuzeh Musavi
میرزا محمد تقیخان فراهانی (زاده: ۱۱۸۶ هزاوه اراک، درگذشته: ۲۰ دی ۱۲۳۰ کاشان) مشهور به امیرکبیر، ، یکی از صدراعظم های ایران در زمان ناصرالدین شاه قاجار بود. امیرکبیر همسر عزت الدوله، خواهر ناصرالدین شاه قاجار، پدر تاج الملوک همسر مظفرالدین شاه قاجار و پدربزرگ محمدعلی شاه، ششمین پادشاه از دودمان قاجار بود. امیرکبیر پس از این که با دسیسهٔ اطرافیان شاه از جایگاه خود برکنار و به کاشان تبعید شد، در حمام فین کاشان به دستور ناصرالدین شاه در 20 دی 1230 به قتل رسید. پیکر وی در شهر کربلا به خاک سپرده شده است.
This comment has been removed by the author.
ReplyDeleteThis comment has been removed by the author.
ReplyDeleteآیا این روایت فقط در همین منبع هست؟ جای دیگه ای نقل نشده؟
ReplyDeleteنبود در این صفحه -
ReplyDeleteThis comment has been removed by the author.
ReplyDeleteآیا این گفته در کتب تاریخی دیگری هم ذکر شده ؟
ReplyDeleteسلام. کتاب ظهورالحق هنوز چاپ نشده، الطفا منبعتون رو ذکر کنین ممنون
ReplyDelete
ReplyDeleteZia Jaberi
حاج سیاح محلاتی می نویسد :
" ( امیرکبیر ) گفته بود که من هرچند برای مصلحت حکومت و حفظ سیاست دولت ، به قتل سید باب ( امام زمانی که شیعیان هزار سال منتظر ظهورش بودند ) و اصحابش اقدام نمودم ولکن این عمل ناشی از سوء تعبیر بود و من اینک به اشتباه خود اقرار دارم .
من می توانستم غوغای مردم را که برعلیه سید باب بود مرتفع نمایم . . . ولکن از سوء تعبیر موفق نشدمً .
" ( نقل از کتاب واپسین جنبش قرون وسطائی در دوران فئودال صفحه ۱۳۴ )
نگارنده مقاله که می خواهند در مورد رویداد تاریخی مطلب بنویسند لازم بود مطلبی را که خود امیرکبیر با خون خودش بر روی دیوار حمام فین کاشان نوشت را ذکر می کردند. وقتی حاجب الدوله برای قتل امیرکبیر وارد فین کاشان شد امیرکبیر در حمام بود از اینرو به حمام داخل شد و به امیرکبیر ابلاغ کرد که ماموریت دارد او را به قتل برساند منتهی بهر نوعی که او بخواهد .
وقتی امیر این مطلب را شنید مدتی به فکر فرو رفت و بعد گفت " من به ملت ایران خدمت کرده ام و سزاوار چنین سرنوشتی نبودم ولی تنها اشتباهی که کردم آن بود که حکم قتل سید باب را صادر کردم " .
و بعد از حاجب الدوله خواست که رگش را بزند و او رگش را برید .
امیرکبیر همین مطلب را که به ملت ایران خدمت کرده و تنها خطایش صدور حکم قتل سید باب بوده است را با خون خود بر روی دیوار حمام نوشت .
( توضیح آنکه این مطلب را که امیر با خون خود بر روی دیوار حمام نوشته بود به احترام امیر پاک نکردند و تا چند دهه باقی بود ) .
باین ترتیب امیر به نوعی اعتراف کرد که به جزای عمل خود رسیده است . ولی متاسفانه این اقرار به اشتباه بسیار دیر بود و پی آمد سرکوبی رستاخیز بابی برای ایرانیان بسیار گران تمام شد .