کسروی و کتاب بهائیگری او
دانلود :
https://www.mediafire.com/file/if5yp00dsrycnqi/Kasravi.pdf/file |
|||
مقدمه: بخوانید و داوری کنید
بیش از نیم قرن پیش آقای احمد کسروی تبریزی کتابی به نام
«بهائیگری» منتشر ساخت که ظاهراً گذشت زمان هنوز چیزی از اهمیت آن نکاسته
است. این کتاب پس از حدود شش دهه که از انتشارش میگذرد هنوز همراه با
سایر آثار کسروی در سایتهای کامپیوتری در دسترس است و یا با چاپهای تازه
در کتابفروشیهای اروپا و امریکا به فروش میرسد.
کتاب بهائیگری از دید جمعی از روشنفکران ایرانی که به دنبال
اطلاعاتی دربارهء دین بهائی هستند، مرجعی قابل اطمینان به شمار میرود.
شخصیت استثنایی کسروی و احترامی که روشنفکران ما به آثار و نوشتههای ایشان
دارند تا به آنجاست که برخی، هر چه از قلم او در بارهء بهائیت جاری شده،
به آسانی میپذیرند و دنبال تحقیق بیشتری دربارهء این آیین نمیروند.
کسروی، به اعتقاد همگان، در تاریخ معاصر ایران از صاحبنظران
است. دو کتاب مهم و مفصل او، تاریخ مشروطهء ایران و متمم آن کتاب، تاریخ
هیجده ساله آذربایجان با آنکه از لغزش و خطا بری نیست، از آثار و مراجع
معتبر تاریخ معاصر ایران و یکی از منابع اصلی در این زمینه بشمار میرود.
بر این کتابها باید پژوهشها و انتشارات ارزشمند زبانشناسی و تاریخی و
جغرافیایی دیگر را نیز که نموداری از پشتوانهء علمی اوست افزود.
چنین شخصیتی، در نیمهراه زندگی دست از پژوهش و تحقیق شست،
رسالتی نو برای خویش قائل شد و برای اصلاح ایران و جهان به پا خاست. سپس از
این هم فراتر رفت و آیین و دینی جدید بنیاد گذارد. همزمان، اعتقادات دینی
دیگر را سراسر خرافه و موهوم خواند، طرفدارانی دور و بر خویش جمع کرد و در
دهها نشریه و کتاب به جنگ شیعیگری، صوفیگری، خرافات و بداندیشیها و
سرانجام به نبرد با دیانت بهائی پرداخت.
در دههء ۱۳۲۰ شمسی حضور کسروی در صحنهء روشنفکری و فرهنگی
ایران بیش از هر زمان احساس میشد. برخاستن او بر ضد خرافات و پندارهای
رایج در اجتماع، شجاعت و صراحت او در بیان اندیشهها و آراء چالشانگیزش،
که در روزنامهء پرچم و ماهنامهء پیمان و کتابهایش درج میشد و رویارویی او
با قدرتمندان مذهبی، همهمه و تشنج بزرگی در قشرهای گوناگون جامعه به وجود
آورد. گروهی به طرفداری از او و افکارش برخاستند و گروه بزرگتری که بیشتر
از قشر مسلمانان تندگرا بودند مخالفتهای شدیدی را با او آغاز نمودند.
اگر چه اکنون از آن همه شور و هیاهو در مورد او خبری نیست ولی
زندگانی پر نشیب و فراز کسروی، همراه با قتل فجیع و ناجوانمردانهاش به
دست متعصبین اسلامی، موجب گردیده که هنوز طبایع کنجکاو به مطالعه و کنکاش
در احوال و آرمانهایش علاقمند باشد. امروزه کتابهای علمی و تاریخی او
هنوز مراجعی قابل اطمینان برای پژوهندگان تاریخ و فرهنگ ایران بشمار میآید
و کتابهایی که در ردّ شیعیگری و صوفیگری نوشته و نیز آثار دیگرش خوانندگان
و طرفدارانی دارد.
در بالا گفتیم کسروی کتابی نیز در ردّ دیانت بهائی به نام
بهائیگری نگاشت. افرادی که کسروی را به عنوان ه و تاریخنویسی قابل
اطمینان میشناسند و با این سابقهء فکری بهائیگری او را برای خواندن به دست
میگیرند طبعاً انتظار دارند بین این کتاب و ردّیههایی که دیگر ملّایان
بر دین بهائی مینویسند فرقی باشد، لذا به دیدهء دیگری در آن مینگرند.
برای ایشان بهائیگری حاصل مطالعات مردی است دانشمند و محقّق، که سوای
پرداختن به تاریخ، عمری را در مبارزه با خرافات و کژاندیشیها گذرانده است.
این گروه اگر هیچگونه آشنائی دیگری با دیانت بهائی نداشته باشند، با
خواندن بهائیگری، مطمئنا تحت تاثیر نگاه منفی کسروی به آیین بهائی قرار
خواهند گرفت و با اطمینانی که به او و آثار علمیش دارند خود را از دریافت
حقایق بیشتری در مورد دیانت بهائی بی نیاز احساس میکنند.
تبلیغات منفی و شایعات گوناگونی که ما ایرانیان در زمینه
بهائیت از دوران کودکی با آن روبرو بودهایم پیش زمینهء مناسبی برای این
قضاوت یک جانبه فراهم نموده است. اینست که میبینیم حتی روشنفکران ما، یعنی
قشری که بیشتر با آثار کسروی آشناست، معمولًا با شانه بالا انداختن و
خونسردی از مسائل مربوط به بهائیت میگذرند و به بهائیان با حالتی از ترحم و
ناباوری، که چگونه فریب چنین دیانتی را خوردهاند مینگرند.
گروهی دیگر که با بهائیت آشنائی دارند و یا خود بهائی هستند
با خواندن چند صفحهء اول کتاب در مییابند که کتاب بهائیگری کسروی چیزی بیش
از یک ردّیهء معمولی و ردّیههای دیگری که به تعداد فراوان به دست
ملّایان نوشته شده نیست و گاه پس از به پایان آوردن کتاب متعجب میشوند که
چگونه از قلم چنان پژوهشگری میتواند چنین کتابی بیرون آید.
کتابی که اینک در پیش رو دارید کوششی است در روشن کردن برخی
حقایق تاریخی و رفع برخی سوء برداشتها و کجفهمیهایی که کسروی با آن
روبرو بوده است. هدف این کتاب تبلیغ آیین بهائی نیست. هدف آنست که
آگاهیهای نوینی در اختیار مردم روشنفکر و دوستداران آثار کسروی بگذارد و
نشان دهد که چگونه او با طبعی تند و پرخاشگر، نهضتی ایرانی و اصیل را که
میتوانست پاسخگوی بسیاری از مشکلات امروز و فردای ایران باشد زیر ضربات
تازیانهء قلم خود مورد حمله قرار داده و چگونه با لجنمال ساختن آن، جمع
بزرگی از فرهیختگان ایران را نسبت بدان بد گمان نموده است. از این رو بجاست
ما نیز شعاری را که کسروی بر روی برخی از کتابهایش با عنوان «بخوانید و
داوری کنید» مینوشت در اینجا تکرار نمائیم و از خوانندگان بخواهیم از این
کتاب بی داوری نگذرند.
دیانت بهائی از بامداد ظهور خود یعنی از صد و شصت سال پیش تا
امروز زیر حملات جانفرسای ملّایان و دولتهای گوناگون قرار داشته و هدف
هزاران تیر تهمت بوده است. از رایجترین این تهمتها ساختهء دست بیگانه
بودن، ارتباط با خارجیان، عامل روس یا انگلیس یا امریکا و اسرائیل بودن،
خیانت به ملت ایران و دیگر اتهامات است که بدون ارائهء حتی یک سند یا مدرک
به خورد مردم ایران داده شده است. کسروی اگر چه در بهائیگری خود از هیچ
حملهای به این دیانت روگردان نبود، اما یک چیز را صریحا نگاشت و آن این که
دیانت بابی و بهائی از بطن ایران برخاسته و نهضتی اصیل و ایرانی است.
کسروی نه رنگ سیاسی به بهائیت داده و نه آن را ساختهء دست بیگانگان دانسته
است. او را به خاطر این شجاعت و صراحت قابل تقدیر میدانیم، در عین حال
امیدواریم با روشن نمودن حقایقی مربوط به دین بهائی، که سخت پایمال خشم
کسروی گردیده، به اصلاح تصویر نادرست و مخدوشی که از این نهضت کشیده نایل
شویم.
کوشش ما در نشر حقایقی در رابطه با آیین بهائی بر پرسشی بنا
شده که در ذهن و قلب هر ایرانی میهن دوستی موج میزند: ما ایرانیان تا کی
باید کورکورانه خیزشهای اصیل ملّی و میهنپرستانهء خود را سرکوب نمائیم؟ و
تا چه زمان می باید آنچه از کودکی در مغز ما فرو کردهاند، بدون هیچگونه
پرسش انتقادی، میزان سنجش و داوری خود از وقایع تاریخی قرار دهیم؟
به خاطر مبارزات پر دامنه و وقفهناپذیری که از دورهء قاجار
تاکنون با دیانت بهائی شده آنچه که بیشتر ما ایرانیان از این نهضت در مغز
خود داریم تصویری مخدوش، آزار دهنده، نامطمئن و گاه هراسآور است، بدون
آنکه حتی اندک مطالعهء بیطرفانه دربارهء آن داشته باشیم. آنچه تاکنون
دربارهء این دین در دسترس مردم قرار گرفته مطالبی است مبنا بر دروغ و تقلّب
که گاه با لعاب تحقیقات تاریخی و بیشتر در لباس ردّیه انتشار یافته است.
آنچه ملّایان یک قرن و نیم است از تهمت و افسانه و دروغ از بالای منبر علیه
این دیانت میگویند داستان تاسفآور دیگری است که هدفش زهرپاشی، ایجاد
تفرقه بین مردم ایران، و مسموم ساختن اذهان مردم ناآگاه است.
کسروی از روشنفکران ایران و از نخستین تاریخنویسان ما در قرن
بیستم بود. اما وقتی به دیانت بهائی رسید نتوانست خود را از تار و پود
بندها و خرافاتی که از کودکی و زمان طلبگی بر دست و پایش پیچیده شده بود
رهایی بخشد. به همین جهت داوری او در کتابش بهائیگری، که بر پیشداوریهایش
استوار بود، بجای آنکه این کتاب او را اثری ارزشمند و قابل اعتماد نماید،
به ردّیهای توهین آمیز تبدیل نمود که اگر نام کسروی بر روی جلد نداشت آن
را مانند صدها ردّیهء دیگر که بر دین بهائی نگاشته شده شایستهء پاسخگویی
نیز نمیدیدیم.
پیش از آغاز مطلب معرفی کوتاهی از تاریخ زندگانی و شخصیت
کسروی و آثار قلمی ایشان ارائه میدهیم زیرا بدون این آگاهیها، که پیش شرط
شناخت روحیه و افکار نویسنده است، نمیتوان به شایستگی در مورد کتاب او
بهائیگری به گفتگو پرداخت.
|
No comments:
Post a Comment