Friday, December 21, 2012

حقايق دينی مطلق نيست بل نسبی است

حقايق دينی مطلق نيست بل نسبی است

Mehdi Farazi
حقايق دينی مطلق نيست بل نسبی است

حضرت وليّ امرالله اين حقيقت ساده را برای لجنهء مخصوص فلسطين که از طرف جامعهء ملل مأمور شدند کاملاً واضحاً بيان فرمودند:
 " اصل مسلّمی که حضرت بهاءاللّه بعالميان اعطاء فرمودند اينست که حقايق دينی مطلق نيست بل نسبی است، ظهورات الهيّه سوانح عظيمه ای بشمار ميرود که برای ترقّی نوع انسان مداوم و مستمرّ است، جميع اديان از منبع فيض لايتناهی الهی بهره مندند، اصول اساسيّه آنان يکسان است ، مقاصد اوّليّه و اهداف اصليّه شان يکی است، تعاليم آنان وجوه مختلفهء يک حقيقت است و اعمال هر رسولی مکمّل اعمال انبياء و رسل قبل است، اگر فرقی مشهود ميگردد فقط در فروعات احکام است. پيام آنها برای احياء روحانی عالم انسانی است که ظهور هر يک مرحله ايست از مراحل
ترقّی و تکامل وجود. هدف حضرت بهاءاللّه هرگز تخريب اديان ماضيه نبوده بل احيا و تکميل آنان است بيان حقايق اصليّه جميع اديان را فرموده و با کلمات و اشاراتی واضح و صريح حوائج ضروريّه اين عصر را بيان داشته اند . هرگز حضرت بهاءالله نميفرمايند که شريعت ايشان خاتِم جميع شرايع است بلکه عالم وجود را مستعدّ و آماده ميسازند که چون در رأس موعد پرده بر داشته شد و حقايقی بيشتر و عظيمتر از منبع فضل لايزالی اعطاء گرديد کلّ اذعان نمايند . اين از لوازم ضروريّهء ترقّی و تعالی نوع انسان در مسير ابدی تطوّر و نشو و نمای اوست ..

منبع و مأخذ: کتاب گوهر یکتا ، صفحه 295
مولّف: حضرت روحیه خانم، امة البهاء


------------------------------------------------------------------------------------------------------------





تطابق علم و دین
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

...
از آنجایی که علم و دین در زمانهای گذشته اکثر در مقابل هم قرار گرفته بودن و از طرفی و دانشممندان و از طرفی علمای دین هر کدام دین یا علم را کافی و شافی برای بشریت می‌دانسته‌اند و در دنیای امروز هم هنوز هم افرادی یکی از دو راه را برای کشف حقیقت کافی می‌دانند دیدگاه دیانت بهائی دیدگاهی کاملاً بدیع و تلفیقی می‌باشد. اولا : دین و علم هر کدام دارای دو عرصه کاملاً متفاوت می‌باشند علم دانایی و کشف حقاقیق مادی را می‌کند و دین اخلاق می‌آموزد و کمالات روحانی را ترویج مینکند. بنا براین نمی‌توان دو چیز را که تفاوت عرصه دارند باهم مقایسه نمود و هر یک را بر دیگری ترجیح داد. دیدگاه دیانت بهائی این است که این دو قوه باید در کنار هم و هر کدام در جای خود هر دو برای سعادت بشریت استفاده شوند. انسان دین بدون تفکر و تعقل خرافات است و علم و دانشی ک منضم به کمالات اخلاقی و انسانی نیباشد آثار مخرب دارد. پس این دو هر و در کنارهم برای بشر لازم است. ثانیا: چون عقل(علم) و دین هر دو عطیه‌ای از خداوند یگانه و واحد هستند به دلیل اینکه یگانگی منشاءدارند اصولا نباید در تضاد و تباین باشند. یک اصل اساسی در دیانت بهائی وجود دارد که می‌گوید که حقیقت دین هم مانند تمامی حقایقی که در این جهان نسبی بروز می‌کنند نسبی است نه مطلق. بنا بر این اصل هر دینی که متناسب با عقل و دانش بشر در هر عصر ظهور می‌کند به دلیل تناسب با اوضاع خاص زمان و مکان اصولا با علم و عقل آن دوره بشر در تضاد نیست. این است که عقل و علم رو به تکامل و همچنین ادیان در سیر تکاملی مستمر خود همیشه همراه هماهنگ هستند.



این یک نوشتار خُرد بهائیت است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B7%D8%A7%D8%A8%D9%82_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D9%88_%D8%AF%DB%8C%D9%86?match=zh






No comments:

Post a Comment