Friday, June 22, 2012

ولوله در شهر - اول

.

ولوله در شهر - اول


cover_velveleh_1
book-download

نویسنده: مجموعه مقالات
ناشر: انتشارات نقطه نظر
پاسخی به شبهات واكاذیب وافترائآت دربارۀ دیانت بهائی كه در ویژه نامه شمارۀ ۲۹ ایّام روزنامه جام جم مورّخ ۶/۶/۱۳۸۶منتشرشده است.


سرسخن

هموطنان محبوب و نازنین، در ایران عزیز بیش از۱۵۰ سال است كه ندای الهی حضرت بهاءالله بلند و ظهور موعود همۀ ادیان آسمانی واقع شده است و انظار بزرگان و دانشمندان ملل و دول و سازمان های محلی و ملی و جهانی را به خود جلب نموده است. در حال حاضر بیش از ۳۰۰۰۰۰ نفر در ایران و بیش از ۷ ملیون نفر در دنیا، از همه ممالك و نژادها و فرهنگ ها و زبان ها و مذاهب و ادیان مختلف،در همۀ كشورها، به آن ایمان آورده اند و بیش از ۲۰۰۰۰ نفرخون پاك خود را در راه آن نثار نموده اند. مرحوم دكتر محمّد معین در فرهنگ مشهور خود، در ذیل لغت «بهائی» چنین می نویسد: «... مؤسس آیین، بهاءالله و جانشینان اویند. نظم بهائی بر دو پایه استوار است: مبادی و احكام. مبادی نیز به تعالیم روحانی و اجتماعی و اصول یا نظم اداری تقسیم می شود. تعالیم روحانی و اجتماعی عبارتست از: ترك تقالید و تحرّی حقیقت، اعتقاد به الوهیت، احتیاج به فیض الهی، ضرورت دین، وحدت ادیان، صلح عمومی، تساوی حقوق زن و مرد. مبادی اداری عبارت است از اصول تشكیلات محافل روحانی، شورای بین المللی و بیت العدل اعظم».
اما با این وجود، اقلیّتی بی انصاف و نامهربان در زادگاه آن، ایران، هنوزهمچون یك قرن ونیم گذشته، به آزار و اذیّت و حبس و تبعید و قتل وانواع محرومیّت های اجتماعی بهائیان، كه حتی شامل كودكان و نیزمردگان بهائی از طریق تخریب مقابرایشان می شود، مشغولند. ازهمۀ اینها بدترآنكه آنان می كوشند با چاپ ونشرمطالب توهین آمیز ضد بهائی واشاع دروغ و تهمت وافتراء دركتب ورسانه های عمومی اعم از رادیو و تلویزیون و مطبوعات و اینترنت و پیام های كوتاه تلفن همراه و هر وسیلۀ دیگری، هموطنان عزیز را از داشتن اطلاعات صحیح دربارۀ دین بهائی وپیروان آن باز دارند، وحتی احساسات منفی وخصمانه ای راعلیه جامعۀ بهائی برانگیزند.
این نامهربانان بی انصاف بر این نیّت چنان مصرّند كه حتی در این دو سه سال اخیر به طور علنی به انتشار و پخش وسیع فتاوی بعضی مراجع تقلید در خصوص نجس بودن بهائیان و لزوم اجتناب از رفت و آمد و معاشرت با ایشان نیز پرداخته اند، فتوا هائی همچون: «بهائیّت محكوم به نجاست است، معاشرت با آنان جایز نیست و دعوت آنها به مساجد نیز جایز نمی باشد»؛ «همه پیروان فرقه گمراه بهائیّت محكوم به نجاست هستند ودرصورت تماس آنها با چیزی مراعات مسائل طهارت دررابطه انها، نسبت به اموری كه مشروط به طهارت است واجب است»؛ «معامله با بهائی مطلقاً جایز نیست»؛ «با بهائیان باید معامله نجاست كرد و قرار دادن قرآن در اختیار آنان جایز نیست»؛ و «این فرقه در حكم كافر حربی هستند و پرهیز از آنها لازم است؛ معامله و ازدواج با آنها جایز نیست» تازه ترین دست گلی كه در مسیر این قبیل اقدامات ضد بشری و ضد الهی به آب داده اند و حیثیت و آبروی ایران عزیز را در محضرخداوند و جهانیان لكه داركرده اند و حتی به این واسطه قلوب هم میهنان عزیز مسلمان را نیز كه دوستان و همكاران و همسایگان و بعضاً فامیل و خویشاوندان دور و نزدیك اهل بهاء هستند، آزرده اند، انتشار ویژه نامۀ غیر متعارف ۶۴ صفحه ای شمارۀ ۲۹ ایّام روزنامۀ جام جم، مورخ ۶/۶/۱۳۸۶ است كه درآن سعی كرده اند بهائیان را ضد اسلام و وطن فروش جلوه دهند، درحالی كه تنها كسانی كه جز خود مسلمین حقانیّت اسلام را رسماً و بدون هیچ مصلحتی قبول دارند، بهائیانند. وتعجّب آنكه همۀ اینها درحالی است كه به گفته سیمای جمهوری اسلامی دریكی از برنامه های اوایل آبان ماه ۱۳۸۴، ۱۰۰۰۰ سایت ضد اسلام در اینترنت مشغول به كارند و به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی، ۵۰۰۰ عنوان کتاب در مخالفت با مذهب شیعه با ارائه ۸۰۰۰ شبهه تا کنون چاپ شده و ۷۵ درصد این کتب در تاریخ ۱۴۰۰ ساله اسلام، تنها پس از پیروزی انقلاب اسلامی نوشته شده اند.
و از عجایب آنكه مؤسّسۀ مطالعات و پژوهش‌های سیاسی نیز، به فاصلۀ حدود دو ماه ازانتشار ایّام مزبور، فصل‌نامۀ مطالعات تاریخی شمارۀ ۱۷ خود را با عنوان ویژه نامۀ بهائیّت به دیانت مقدّس بهائی اختصاص داده، وعجیب ترآنكه عیناً به همان سبك وروش و مطالب جام جمیان، مقالات مشابه تكراری - بعضاً از نویسندگانی مشابه - در ۳۰۱ صفحه ساخته و پرداخته است. و عجیب ترازآن نیز اینكه به نظرمی رسد سردبیرفصل نامه آقای بهبودی و دوستانشان، به علّت انتشار ایّام دو ماه قبل ازویژه نامه شان، ازآقای بیژن مقدّم مدیرمسئول ویژه نامۀ ایّام وجام جمیان، رودست خورده اند وزحمات ۱۴ ماهۀ ایشان در تهیه فصل نامۀ مزبور كه ادعا كرده اند اولین مجموعه مقالات دربارۀ دیانت بهائی است، بربادرفته است. چه كه با وجود ویژه نامۀ ایّام، دیگر «ویژه نامۀ بهائیّت» مؤسسۀ مطالعات و پژوهش های سیاسی، اولین مجموعه مقالات محسوب نمی شودـــ به خصوص كه تعداد مقالات جام جمیان بیشترازفصل نامۀ مزبور نیزمی باشد. اما عجیب تر از همۀ عجایب فوق آنكه جناب بهبودی درمصاحبۀ مزبور فرموده اند: «ما برای بررسی پرونده بهائیّت دو شماره را در نظر گرفتیم كه فصلنامه هفدهم مطالعات تاریخی، اولین شماره از این مجموعه است. برای انتشار شماره دوم آن اقداماتی را انجام دادیم و ۵۰ درصد از مقالات آن را تهیه كرده ایم. البته فصلنامه ۱۸ مطالعات تاریخی كه بعداً منتشر خواهد شد به پرونده بهائیّت اختصاص نخواهد داشت بلكه ما منتظر بازخوردهای انتشار شماره اول پرونده بهائیّت هستیم تا بتوانیم تبعات آن را در شماره ‌های بعدی لحاظ بكنیم. البته یكی از برنامه‌های ما این است كه در صورتی كه حجم مقالات بالا بود آن را به صورت كتاب منتشر كنیم.». البته ایشان نفرموده اند كه منتظر «بازخوردهای» مزبور از جانب چه كسانی هستند. اگر منظورشان ازجانب بهائیان است، باید خدمتشان عرض نمود بهائیان قربان ایشان هم می روند كه ویژه نامه پشت ویژه نامه چاپ می كنند. چه كه حضرت بهاءالله فرموده اند دینشان را گاهی به دست دوستانشان و گاهی به دست مخالفینشان ترویج خواهند فرمود، و از قدیم نیزگفته اند: «تعرف الاشیاء باضدادها» (چیزها به ضد خود شناخته می شوند). جهت اطّلاع ایشان عرض می شود كه بهائیان گاهی به كتب ومقالات ردّیّه نویسان علیه دین بهائی جواب داده و گاه جواب نمی دهند، اما در هر دو حال تقاضا آنكه ایشان به عكس العمل بهائیان ناظرنباشند و به خدمات فرهنگی وتحقیقی خود ادامه دهند. به هرحال چون مطالب هردو ویژه نامه تكراری است، جوابیّهء حاضر به ایّام جام جمیان، پاسخ به دوستان «فصل نامه» نیز محسوب می گردد ولذا جناب بهبودی و دوستانشان خوشحال باشند كه زحمات ایشان نیز به هدر نرفته است وذكرخیرشان نزد اهل بهاء وجهانیان خواهد بود.
باری پس ازاین اشاره باید گفت این اولین بارنیست كه روزنامۀ جام جم، كه صاحب امتیازش سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و از حامیانش می باشند، مطالبی علیه دیانت مقدّس بهائی و پیروان آن منتشر ساخته است. ولی آنچه این مورد را از موارد قبلی متمایز می سازد آنكه، این بار جام جم سنگ تمام گذاشته وبه قول معروف به سیم آخرزده، وآنچه را درچنته داشته روكرده وضمن انتشار مقالات متعدّد تكراری دریك شماره روزنامه، دسته گل هائی به آب داده و حقایقی را دربارۀ مخالفین وردّیّه نویسان علیه دین بهائی و اقدامات وسیعشان آشكار نموده است كه اگرخود متوجه بود، فوراً اقدام به جمع آوری نسخه های آن می نمود ویا حداقل مقالات رابه مرور زمان یكی یكی منتشرمی كرد. فی الحقیقه این اقدام كه نشانۀ ترس و عكس العملی ناشیانه و عجولانه و از روی استیصال در برابر ازدیاد روزافزون كنجكاوی هموطنان عزیز نسبت به دیانت مقدّس بهائی و رشد آن هم در ایران و هم درجهان، ونیزنشانۀ ضعف و شكست ایشان از اقدامات خصمانۀ سیستماتیك ۳۰ سالۀ اخیرشان برای نابودی جامعۀ بهائی می باشد، مصداقی بارز از آیه قرآن مجید را به وجود آورده است كه می فرماید: «یوم تبلی السرائر» (روزی كه پنهانی ها آشكارشود).
ازآنجا كه «ظاهر، عنوان باطن است،» نامی كه برای ویژه نامه انتخاب شده گویای شكست مزبوراست، چه كه به نظرمی رسد آنچه را كه جام جم درویژه نامه ها و مقالات قبلی خود علیه دین بهائی منتشر نموده، «آن گونه نبوده است» كه مقصود و نیّات او را برآورده سازد. لذا خواسته است این بارِ دیگرتمام سعی خود را بكند تا دین بهائی را واقعاً «آن گونه كه هست» معرفی نماید وكار را یك سره سازد. اما این بار هم به خاطر «تكراری بودن» بهائیّت آنگونه كه هست، در دوری باطل، خود با دست خود اثبات كرده است كه «بهائیّت آن گونه نیست كه جام جم نوشته است» وبه این وسیله مصداق این آیۀ شریفۀ قران شده كه می فرماید: «یخرِبونَ بیوتَهُم بِأیدیهِم» (خانه های خودرابه دست خودخراب می كنند).
مطالب جام جم این بارمی خواست با یك تیر دو نشان بزند: یكی این كه ملّت عزیز ایران را به مناسبت ۱۵ شعبان ازضلالت و گمراهی برهاند وامام زمان (ع) را نزد خدا «شرمنده» نسازد (ص۳). دیگرآن كه «جوانان تحصیل كرده ومنصف بهائیّت» را به «تحرّی حقیقت با حوصله ودقت ویژۀ یك پژوهندۀ حقیقت»، آن هم صرفا و فقطً با مطالعۀ «از آغاز تا پایانِ ویژه نامۀ جام جم كه حاصل تلاش بخشی از فرزندان درد آشنا و درك مند ایران اسلامی» است، فراخواند (ص۱). اما متأسّفانه به علّت دست گل هائی كه جام جم وامثال آن دراین ۳۰ سال به آب داده اند، هم امام زمان ع را نزدخدا «شرمنده» ساخته اند و هم نتوانسته اند تعداد رو به افزایش ایرانیان عزیزی را كه نسبت به دین بهائی كنجكاو و علاقمند و بعضاً مؤمن شده اند،از ضلالت برهانند، و نه توانسته اند «جوانان تحصیل كرده و منصف» بهائی را گمراه سازند. عّلت مورد اول را خود جام جم درصفحۀ ۳، ازقول «رهبركبیرانقلاب» نقل كرده: «به حسب روایت، نامۀ اعمال ما هفته ای دوبار پیش امام زمان (عج) می رود، ولكن می ترسم ما كه ادعا داریم تابع این بزرگوار هستیم نعوذ بالله پیش خدا شرمنده شود...من خوف دارم كه كاری بكنیم كه امام زمان ع پیش خدا شرمنده بشود...چشم و گوش و زبان و قلب و همه چیزما رقیب (ناظر) دارد. خدا نكند از من و شما و سایر دوستان امام زمان ع یك وقت چیزی صادر بشود كه موجب افسردگی امام زمان ع باشد. از خودتان پاسداری كنید. اگر می خواهید پاسداری شما دردفتر پاسداران صدراسلام ثبت شود». آیا طبق اعتقاد خود جام جمیان كه امام زمان را همه جا حاضر می دانند، این خود آن حضرت نبودند كه قبل ازهمه ویژه نامۀ ایشان را كه سراسر تحریف وافتراء و دروغ است، دیدند؟ آیا صاحب قلب صاف و خدا ترسی درجام جمیان وجود دارد كه «شرمندگی و افسردگی» ایشان را دردرگاه الهی، به خاطر دروغ ها و تحریفات و اكاذیب مذكور، به چشم سِرّ ببیند؟ ان شاءالله كه باشد تا برجبران مافات قیام كند.
علّت مورد دوم نیز به قدری واضح است كه احتیاج به بیان ندارد. اما چون جام جم وامثال او با بی حیائی تمام مظالمی را كه بر بهائیان جوان و پیر و حتی اطفال صغیر وارد شده و درآرشیو مطبوعات و صدا و سیما نیز موجود است نادیده می گیرند وآن را نوعی مظلوم نمائی به حساب می آورند (ص۶۰)، حداقل باید خاطر نشان شان ساخت كه چطور رویشان می شود از جوانان بهائی كه حتّی ازحق رفتن به دانشگاه واستخدام شغلی و بسیاری حقوق اجتماعی و دینی محرومند و بیش از آن، ده ها نفر از آنها در زندان های جمهوری اسلامی شهید گشته اند وصدها نفرشان طعم زندان چشیده اند وازگروه ها واحزاب مختلف سیاسی و مذهبی همبندان و هم سلولی هایشان، شاهد مظالم وارده برآنان بوده اند، تقاضای «تحرّی حقیقت،» آن هم به سبك جام جم، بنمایند؟ اگراینها را نیز نادیده می گیرند، چطور رویشان می شود ازجوانانی كه وقتی دفعات قبل پاسخ ترّهات آقای عبدالله شهبازی و دیگران را - و همین بار پاسخ ویژه نامۀ ایّام را - به دفترروزنامه شان آوردند، برخلاف قانون انصاف وقرآن و مطبوعات از آنها نپذیرفتند. سبحان الله! آیا وقت آن نیست كه امثال جام جم ازفرمایش حضرت صادق ع كه فرموده اند: «لا ایمان لمن لا حیاء له»، عبرت گیرند؟ آیا جام جم نبایدعبرت بگیرد كه به شهادت خودش چگونه علی رغم مظالم ومحرومیّت های مذكور، جوانان بهائی توانسته اند«تحصیلكرده و منصف» شوند؟ ازقضا یكی ازدسته گل های به آب داده شدۀ جام جم نیز همین اعتراف به تحصیلكرده ومنصف بودن جوانان بهائی می باشد.
آری جوانان بهائی درعین محاط بودن در بلایا و محرومیّت ها، به جای آنكه زانوی غم بغل گیرند وافسرده و یا لاابالی شوند، با «شهامتی» به مراتب بیش ازآنچه كه در سرسخن خود از آنها توقع داشته اید، به شهادت خودتان به تحصیل علم و دانائی و معارف الهی پرداختند تا تحت تعالیم حضرت بهاء الله كه انصاف را «أحَبُّ الاشیاء» (محبوب ترین چیزها) فرموده اند وكسب علم را واجب دانسته اند، هم منصف شوند و هم دانا و تحصیلكرده، تا حتی جام جمیان نیزبرعلم و معرفت و اخلاق ایشان شهادت دهند. جام جمیان درخصوص«تحرّی حقیقت» باید بدانند كه امری است خصوصی بین خداوند و هربنده ای. اوست كه مالك قلب ها ست، وبه فرمودۀ قرآن كریم: «یهدی من یشاء» (هدایت می كندهرآن كس را كه می خواهد). اوست كه با هركسی ارتباطی منحصربه فرد دارد. اوست كه هرنفسی را به سوی او راهی است. اوست كه كل را دوست دارد ومخصوص هدایت همگان مربیان آسمانیش را فرستاده ومی فرستد. عشق و ایمان به او امری است كه دراختیار هر فردی است. نه به كسی می توان عقیده و دینی را تحمیل كرد و نه می توان به زور و اجبار ایمان و عقیده ای را ازفردی گرفت. قران مجید می فرماید: «قل یا اَیهَا النّاسُ قَدجائكُمُ الحَقُّ مِن رَبّكم. فمَن ِاهتَدی فَانّما یهتَدی لِنفسِه وَمن ضَلّ فانّما یضِلُّ علیها وَما اَنا عَلیكُم بِوَكیلٍ.» (ای محمد بگو: ای مردم همانا آمد شما را حق از پروردگارتان. پس كسی كه هدایت یافت پس جز این نیست كه هدایت یافت برای خودش و هركه گمراه شد پس جزاین نیست كه گمراه می شود برخود. و من وكیل شما نیستم).
پس به جای آنكه جام جمیان وكیل وقیّم ملّت عزیز ایران و جوانان بهائی گردند، باید تا عمردو روزۀ این جهان فانی باقی است، به جبران مافات پردازند و دست از دروغ و تزویز و تحریف حقایق بردارند، و اگر خیلی مایلند كه ابواب بهائی پژوهی و تحقیق را به روی ملّت عزیز ایران و بهائیان بگشایند، بهتراست به جای دست زدن به چنین اقداماتی كه به قول رهبركبیرانقلاب خدا و امام زمان ع را هم ناراحت می كند، همراه با همدستان مذكورشان در ویژه نامه اجازه دهند كه ملّت عزیز ایران خود بدون ترس از تعقیب و حبس و زندان و نجس دانستن بهائیان، با ایشان معاشرت نمایند و اصل و عین «كتب وآثار بهائی» را به دست آورند تا هركس خود حقایق و اطّلاعات صحیح و درست راجع به آئین بهائی را «همان گونه كه هست» به دست آورد و دریابد، ونه «آن گونه كه جام جم القاء می نماید.»
دیگر ملت عزیز ایران به تجربۀ تاریخی وانسانی و ایمانی دریافته اند كه چرا بی انصافان، علی رغم این كه معترفند این فروع و احكام ثانوی است كه تقلیدی است و نه اصول ادیان الهی كه تحقیقی است، حق ادراك و فهم حقیقت و اصالت آئین جدید بهائی را به خود منحصر كرده اند، و به این وسیله به آنها تلقین و توهین نموده اند كه توانائی درك حقانیّت یا بطلان آئین جدید را ندارند و نیازمند قیّم و ولیّ دراین مورد هستند تا اینان كتب بهائی را بخوانند و بهائیّت را «آن گونه كه نیست» به آنان معرفی نمایند. چنان كه این مضمون در یكی از ردّیّه های اخیرشان علیه دین بهائی چنین آمده است: «بهائیان باید بروند با مجتهدین متخصّص صحبت كنند و آنها را تبلیغ به بهائیّت نمایند و عوام مسلمان باید بروند نزد مجتهدین دربارۀ امر بهایی تقلید كنند، چون عوام مسلمین، افراد ساده ای هستند كه رشته تحصیلی شان مجال تخصّص و تعمّق در مسائل دینی را به آنها نمی دهد.» یكی ازتجارب تلخ ملّت عزیز ایران همین است كه قرنها بر خلاف نصوص صریحۀ قرآن مجید، به ایشان تلقین شده و می شود كه چون عوام اند، خود قادر به فهم آیات و كلمات كتب آسمانی و كسب هدایت و ایمان الهی نیستند، و برای آن نیازمند تقلید از علمای مذهبی هستند. حال آنكه درك و فهم و ایمان و هدایت، منوط به تقوی و خلوص قلب و صفای باطن و كوشش در جهت عمل به موجب تعالیم و وصایای انبیاء الهی است و نه به وسایل ثانوی ظاهره همچون علم و سواد ظاهری ودانستن عربی وامثال آن. چنانكه قرآن می فرماید: «هدی للمتقین» (هدایت است برای باتقوایان). به این جهت، یكی ازسد هائی كه حضرت باب و بهاءالله بیش ازیك قرن و نیم پیش ازپیش پای بندگان حق برداشتند، همین توهّم وكج فهمی مزمن درخصوص تقلید بود. با اعلان حكم «تحرّی حقیقت» و پرهیز از تقلید آباء و اجداد و اینكه دین موروثی نیست، تأكید فرمودند كه: «گوش به حرف های مزخرف عباد مدهید که می گویند کتاب و آیات از برای عوام حجّت نمی شود زیرا که نمی فهمند و احصاء نمی کنند، با اینکه این قرآن حجّت است برمشرق و مغرب عالم. اگر قوّه ادراک آن در مردم نبود چگونه حجّت بر کلّ واقع می شد؟ از این قرار، بر معرفت الهیّه هم نفسی مکلّف نیست و لازم نه زیرا که عرفان او اعظم ازعرفان کتاب اوست و عوام استعداد ادراک آن ندارند. باری، این سخن به غایت لغو و غیر مقبول است. همه از روی کبر و غرور گفته می شود که مردم را از ریاض رضای الهی دور کنند و زمام آنها را محکم حفظ نمایند. با اینکه نزد حقّ این عوام از علمای ایشان که از حقّ اعراض نموده‏اند به غایت مقبول تر و پسندیده ترند. و فهم کلمات الهیّه و درک بیانات حمامات معنویه هیچ دخلی به علم ظاهری ندارد. این منوط به صفای قلب و تزکیه نفوس و فراغت روح است».
سُبحان الله! آیا اینان همین استدلال فوق را ازپیروان سایرادیان آسمانی موجود می پذیرند كه مسلمین عزیز برای درك اسلام باید ردّیّه های آنان راعلیه اسلام بخوانند؟ حتماً نه، چه كه قانون طلائی همۀ ادیان آسمانی و نفوس انسانی این است كه: «آنچه برخود نمی پسندی بردیگران مپسند.» ازردّیّه نویسان باید پرسید، بلال حبشی ساده دل بی سواد و ابوذر چوپان و مؤمنین اوّلیه اسلام نزد كدام مجتهد متخصّص مكّه رفتند و اسلام و رسالت حضرت محمّد (ص) را پذیرفتند؟ آیا قلب پاك و خلوص فطرت وصفای باطن و كنجكاوی و تشنگی و اشتیاقشان نبود كه حقیقت را برایشان آشكاركرد؟ قرآن مجید نیز بهانۀ نامهربانان امروز را مانند غافلان ۱۴۰۰ سال پیش نمی پذیرد كه به زبان حال در برابرآیین بهائی چنین جبهه می گیرند: «اِنّا وَجَدْنا آبا ئنا عَلی اُمَّةٍ وَ اِنّا عَلی آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ...» (به درستی كه ما یافتیم پدرانمان را بر طریقه ای و به درستی كه ما بر اثرهای ایشان اقتدا كنندگانیم) و نیز: «وَ یقُولُونَ أئِنّا لَتارِكُوا آلِهَتِنا لِشاعِرٍ مَجْنُونٍ» (و می گویند آیا ما ترك كنندگانیم الهانمان را برای شاعری دیوانه). خوب است معاصرین بیادآورند كه به همین علّت بود كه عالم بزرگ اسلام، مرحومِ شیخ مرتضی انصاری، خاتَم الْفُقَهاء والمُجْتَهِدین، كه همزمان حضرت بهاءالله بود و برخلاف نامهربانان زمان خود و نیز امروز فكرمی كرد، وقتی بعضی شاگردانش از او درباره ظهور حضرت باب و بهاءالله پرسیدند، به آنها گفت خود باید تحقیق كنند، زیرا چنین اموری از اصول دین است. دراثر همین رفتار منصفانه و متقیانه او بود كه بعضی از شاگردان او تحقیق كرده به امر بهائی ایمان آوردند. حضرت بهاءالله ۱۳۵ سال قبل در لوح خطاب به ناصرالدین شاه قاجارـــ كه متمنّی است هموطنان عزیز حتماً آن را مطالعه فرمایند ـــ دربارۀ او چنین شهادت داده اند: «علمائی كه فی الحقیقه ازكأس انقطاع آشامیده اند، ابداً متعرّض این عبد نشده اند، چنانچه مرحوم شیخ مرتضی اَعلی الله ُ مَقامَه وَاَسكَنَهُ فی ظِلّ قِباب ِعِنایتِه درایّام توقّف درعراق اظهار محبّت می فرمودند وبغیر ما اَذِنَ الله دراین امر (دین جدیدالهی) تكلم ننمودند.»
هموطنان عزیز اگر تا حال، كتب ونشریّات ردیّۀ مزبور علیه دین بهائی را مطالعه نكرده باشند، امّا حتماً عناوین نادرستی همچون «فتنۀ باب و بهاء» را در درس «تاریخ» در مدارس و دبیرستان های ایران زمان پهلوی وجمهوری اسلامی، به یاد دارند، وویژه نامۀ اخیر جام جم را نیز احتمالاً تا حال ملاحظه فرموده اند. حال درد دل وسؤال برادران و خواهران بهائی ایشان این است كه آیا هیچ وقت كنجكاو شده اند كه حقیقت حال چگونه است؟ آیا هنوز تلقینات و توهّمات اقلیّت نامهربان ملاك قضاوت است؟ مگراصول اساسی اسلام عزیز و وصایای حضرت امیرع به مالك اشتردرخصوص حقوق بشر مورد استناد و افتخار علمای وسیع النظر و روشنفكران مسلمان نیست؟ آیا وقت آن نرسیده است كه ایشان، كه هم به ایمان به آئین مقدّس اسلام مزیّن اند وهم به انتساب به فرهنگ وتمدّن پر شكوه ایران مفتخر، خود بدون واسطه وقیّم، سرنوشت معنوی و انسانی خود را از دست نامهربانانی كه ابداً مایل به كنجكاوی ایشان دربارۀ آیین بهائی نیستند، رها سازند و دربارۀ این دین جدید كه از خاك مهر پرور خودشان آشكارگشته، منصفانه وبی طرفانه تحقیق و پژوهش نمایند و خودشان حقیقت را از «دروغ» و «فتنه» تشخیص دهند؟
باری، عكس العمل و وظیفه اهل بهاء در برابر مظالم مزبور، بر طبق تعالیم و تأكیدات و هدایات صریحه حضرت بهاءالله، صبر و استقامت و محّبت و دعا در عوض مقابله به مثل و نیز گاهی پاسخ كتبی مقتضی به اتّهامات و اكاذیب مزبور بوده است؛ به طوری كه صریحاً، حضرت عبدالبهاء جانشینِ منصوص آن حضرت می فرمایند: «زنهار زنهار از اینكه نفسی از دیگری انتقام كشد ولو دشمن خونخوار باشد.» نیز: «اگر زهر دهند شهد دهید، اگر شمشیر زنند شكر و شیر بخشید، اگر اهانت كنند اعانت نمایید، اگر لعنت نمایند رحمت جویید. در نهایتِ مهربانی قیام نمایید و به اخلاق رحمانی معامله كنید و ابداً به كلمه ركیكی در حقّشان زبان نیالایید.» ونیزدرخصوص ردّیّه ها علیه دین بهائی، می فرمایند: «شما می دانید این عبد اینگونه كلمات ردّیّه را سبب اعلاء می دانم... منكرین و رادّین اول منادی حق هستند... عن قریب ملاحظه خواهید نمود كه نفوس بسیار مهمّی از شرق و غرب صحائف عظیمه بر ردّ نوشته و نعره زنان فریاد كنند چه كه عظمت امر آنچه بیشتر ظاهر شود مغرضین و منكرین و رادّین عظیم تر و كثیر تر گردد، و كل سبب اعلاء كلمةالله است. شما دعا نمایید كه خدا از این قبیل رادّین بسیار خلق فرماید چه كه خیلی مفید است.»
مفید است، برای این كه هر هوشیار منصفی با خواندن همین ردّیّه ها به كذب و دروغ آنها آگاه می گردد و قلب و فكرش كنجكاو می شود تا حقیقت امر بهائی را از آثار و كتب خود آن دریابد. به همین جهت است كه حضرت بهاءالله، شارع دین بهائی، شرط درك درستی وحقیقت آئینشان راچنین بیان فرموده اند: «تا بر كذب قبل آگاهی نیابی، بر صدق این یوم بدیع گواهی ندهی.» به این خاطر است كه، تا هموطنان عزیز، این اقلیّت نامهربان بی انصاف را نشناسند و ابرهای تیرۀ دروغ و افترا و تهمت و ریا ی آنان را از برابر دیدگان خود نزدایند، بر حقانیّت مدعای حضرت بهاءالله، مربّی آسمانی در دورِ جدیدِ زندگانی بشر دركرۀ خاك،آگاهی نخواهند یافت و خورشیدِ حقیقتِ طالع ازاین افقِ بدیع را ملاحظه نخواهند فرمود. مدت هاست كه ضرورت چنین اقدامی توسط بعضی ازمنصفین روشنفكر عزیز ایرانی نیزــ علی رغم سكوت طولانی قابل تأمّل و تعجب برانگیز بعضی دیگر ـــ احساس شده است. چنانكه دكتر ناصرالدین صاحب زمانی، دربارۀ دین جدیدالهی می نویسند، «تاكنون هرگز به درستی، بی طرفانه، انگیزه كاوانه و جامعه شناسانه مورد بررسی عمیق قرار نگرفته است».
و نویسندهء كتاب رگ تاك در بارهء علت پرداختنش به تاریخ ادیان بابی و بهائی می گوید: «در این زمینه تقریباً هیچ كار علمی قابل ملاحظه‌ای انجام نشده است. من در مطالعاتم به این نتیجه رسیدم كه تاریخ معاصر ایران را بدون پرداختن به این جریان مذهبی-اجتماعی نمی‌توان به درستی درك كرد. این بود كه بر آن شدم به این جنبه تاریك تاریخ اجتماعی‌مان بیشتر بپردازم.»
ما هموطنان بهائی شما، كه دراین آب و خاك عزیز شریك غم و شادی هم بوده ایم، عمیقاً یقین داریم وبه چشم خود دیده ایم ومی بینیم كه الحمدلله آن عزیزان این امر مبرور را شروع نموده اند، و به اكاذیب مفترّین كم و بیش پی برده اند و حال می خواهند بدانند حقیقت چنین آیین مقاوم و سرفرازی كه علی رغم مظالم ۱۶۴ سالۀ وارده بر آن ازطرف گروهی ازسیاسیون وعلمای دینی وامثال جام جم، هنوزدرآسمان جهان می درخشد، چیست. ایشان دقیقاً متوجّه شده اند که به همین خاطر است كه اقلیّت مخالفین دین بهائی درایران، با تشدید اقدامات خود، همگی به دست و پا افتاده اند تا سّدِ راه هموطنان عزیز شوند تا الهی بودن امر بهائی را برای چند صباحی دیگر از ایشان مستورو پنهان دارند، و آن را توطئه ای سیاسی علیه ایران و اسلام جلوه دهند، تا مبادا ایرانیان عزیز كنجكاو شده، با رفت و آمد با خود بهائیان و مطالعه اصل و سرچشمه خود آثار و كتب وحیانی بهائی، به جستجوی حقیقت پردازند و آن را دریابند و به آن اقبال نمایند و به سعادت حقیقی رسند و در كهف امان آیین تازه یزدان وارد گردند و زندگی وحیات جدید همه ادیان آسمانی قبل و از جمله اسلام عزیز را در بهار بدیع رحمانیش باز یابند.
همچنین ناگفته پیداست كه بهائیان با تمام مظالمی كه از اقلیتّی نامهربان و بی انصاف، امثال جام جم وهمدستانش بر ایشان رفته و می رود، نه تنها آن را ابداً به پای اسلام و هموطنان عزیزشان ننوشته و نمی نویسند، بلكه فدای ایشان می گردند و در این مسیر هربلائی را به جان مشتاقند و نیز از محبّت و دوستی والطاف متقابلی كه نسبت به برادران و خواهران بهائی خود در سراسرایران، بل جهان، داشته و دارند ممنونند، و آنچه در این خصوص دارند در حد توان درطبق اخلاص، تقدیم آنان نموده و می نمایند. به همین جهت بوده است كه این مجموعه نیز، علاوه برمطالبی كه از قبل درسایت های بهائی در اینترنت و نیز در رادیو پیام دوست و دیگر منابع بهائی موجود است، در پاسخ به اكاذیب و تحریفات جام جم تقدیم می شود، تا شروع و یا ادامه ای باشد برای تحقیق بیشترهموطنان عزیزو محبوب. این مجموعه توسط شماری از همان «جوانان با شهامت تحصیلكردۀ منصف بهائی» مورد اشارۀ جام جم، خطاب به هموطنان عزیزشان ـــ ونه جام جمیان كه جواب ایشان را پس زده و رد كرده اند ـــ تهیه شده است و درآن ازآنان دعوت شده تا خود به چشم خود، ونه به چشم دیگران، ببینند وتحقیق نمایند و قضاوت فرمایند.
چه مناسب است درانتها قسمتی از پیام مركزجهانی بهائی، بیت العدل اعظم، مورخ ۲۶ نوامبر۲۰۰۳، خطاب به بهائیان ایران را كه اشاره دلنشینی به آن هموطنان نازنین نیز دارد زیب این شوق نامه سازیم تا همه ملّت شریف ایران با هردین و مذهب و عقیده، دست در دست هم ایران عزیز را سرفرازسازیم. می فرمایند: «این آشنایان و همسایگان كه براستی مصداق آیه «اُمَّةٌ یدعُونَ اِلَی الخَیر» اند با خشم و تأسف شاهدند كه دوستانی كه بیگناهی شان در نظر ایشان محرز است بدون هیچ گونه حفاظت و حمایت قانونی مورد بُهتان و هجوم قرار گرفته اند. ایشان شاید حتی بیش از خود شما به شهامت و نجابتی كه در خلال این تضییقات از خود نشان داده اید واقف و بتدریج به صفات واقعی كسانی كه با اذیّت و آزار شما حرمت اسلام را آلوده می سازند پی برده و می برند. اگر چه شما حبیبان معنوی هنوز از آزادی محرومید اما در آستانه آنید كه مقام و موقعیّت خود را بعنوان عضو شریف جامعه ایران كسب نمایید و بالمآل اهل آن دیار خدماتی را كه ید قدرت پروردگار برای آن پاك اندیشان جهت عزّت و منقبت كشور مقدّس ایران مقدّر فرموده غنیمت خواهند شمرد.»
جانتان خوش باد


 ولوله در شهر - دوم

cover_velveleh_2
book-download

نویسنده: مجموعه مقالات
ناشر: انتشارات نقطه نظر
در دوازده ماه اخیر، مؤسسهء مطالعات و پژوهش های سیاسی، كلّ «فصل نامهء شمارهء ١٧» و قسمتی از «فصل نامهء شمارهء ٢٠» خود را به مباحث و مطالبی بر ضد دیانت بهائی و پیروان آن اختصاص داده است. آنچه در جوابیهء زیر با عنوان «دسته گل هائی كه فصل نامهء شماره های١٧ و ٢٠ به آب داده است!»، در چهارده قسمت تهیه شده، پاسخی است به اكاذیب و اتهامات مطروحه درآن. امید آن كه طالبان حقیقت را مفید افتد و نواقص آن را بر نگارندهء آن ببخشند.

 
 
.



کسروی و کتاب بهائیگری او/ دانلود کتاب

  کسروی و کتاب بهائیگری او
دانلود :
https://www.mediafire.com/file/if5yp00dsrycnqi/Kasravi.pdf/file




نویسنده: بهمن نیک اندیش
ناشر: انتشارات پیام
این کتاب نگاهی است بی‌طرفانه به آراء و اندیشه‌های احمد کسروی نویسنده و مورّخ مشهور و کتاب او «بهائیگری»، که در آن دیانت بهائی را مورد حمله و انتقاد قرار داده است. دین بهائی از بطن ایران و فرهنگ آن سرزمین برخاسته و آگاهی و داوری در مورد آن حق همهء ایرانیان است. اما متاسفانه کتاب بهائیگری کسروی فاقد آن دقّت و بیطرفی است که خواننده از پژوهشگری چون او انتظار دارد. در کتاب حاضر، نویسنده با بررسی «بهائیگری» کسروی و آوردن شواهدی از تعالیم و اندیشه‌های بهائی، کوشش نموده است حقایقی را در معرض سنجش خوانندگان بگذارد تا با قضاوتی بیطرفانه و منطقی بتوانند بهائیّت را، که به اعتقاد بهائیان بزرگترین نهضت اجتماعی و دینی ایران در عصر حاضر است، مورد داوری قرار دهند.



مقدمه: بخوانید و داوری کنید
بیش از نیم قرن پیش آقای احمد کسروی تبریزی کتابی به نام «بهائیگری» منتشر ساخت که ظاهراً گذشت زمان هنوز چیزی از اهمیت آن نکاسته است. این کتاب پس از حدود شش دهه‌ که از انتشارش می‌گذرد هنوز همراه با سایر آثار کسروی در سایت‌های کامپیوتری در دسترس است و یا با چاپ‌های تازه در کتابفروشی‌های اروپا و امریکا به فروش می‌رسد.
کتاب بهائیگری از دید جمعی از روشنفکران ایرانی که به دنبال اطلاعاتی دربارهء دین بهائی هستند، مرجعی قابل اطمینان به شمار می‌رود. شخصیت استثنایی کسروی و احترامی که روشنفکران ما به آثار و نوشته‌های ایشان دارند تا به آنجاست که برخی، هر چه از قلم او در بارهء بهائیت جاری شده، به آسانی می‌پذیرند و دنبال تحقیق بیشتری دربارهء این آیین نمی‌روند.
کسروی، به اعتقاد همگان، در تاریخ معاصر ایران از صاحب‌نظران است. دو کتاب مهم و مفصل او، تاریخ مشروطهء ایران و متمم آن کتاب، تاریخ هیجده ساله آذربایجان با آنکه از لغزش و خطا بری نیست، از آثار و مراجع معتبر تاریخ معاصر ایران و یکی از منابع اصلی در این زمینه بشمار می‌رود. بر این کتاب‌ها باید پژوهش‌ها و انتشارات ارزشمند زبان‌شناسی و تاریخی و جغرافیایی دیگر را نیز که نموداری از پشتوانهء علمی اوست افزود.
چنین شخصیتی، در نیمه‌راه زندگی دست از پژوهش و تحقیق شست، رسالتی نو برای خویش قائل شد و برای اصلاح ایران و جهان به پا خاست. سپس از این هم فراتر رفت و آیین و دینی جدید بنیاد گذارد. هم‌زمان، اعتقادات دینی دیگر را سراسر خرافه و موهوم خواند، طرفدارانی دور و بر خویش جمع کرد و در ده‌ها نشریه و کتاب به جنگ شیعیگری، صوفیگری، خرافات و بداندیشی‌ها و سرانجام به نبرد با دیانت بهائی پرداخت.
در دههء ۱۳۲۰ شمسی حضور کسروی در صحنهء روشنفکری و فرهنگی ایران بیش از هر زمان احساس می‌شد. برخاستن او بر ضد خرافات و پندارهای رایج در اجتماع، شجاعت و صراحت او در بیان اندیشه‌ها و آراء چالش‌انگیزش، که در روزنامهء پرچم و ماهنامهء پیمان و کتابهایش درج می‌شد و رویارویی او با قدرتمندان مذهبی، همهمه و تشنج بزرگی در قشرهای گوناگون جامعه به وجود آورد. گروهی به طرفداری از او و افکارش برخاستند و گروه بزرگتری که بیشتر از قشر مسلمانان تندگرا بودند مخالفت‌های شدیدی را با او آغاز نمودند.
اگر چه اکنون از آن همه شور و هیاهو در مورد او خبری نیست ولی زندگانی پر نشیب و فراز کسروی، همراه با قتل فجیع و ناجوانمردانه‌اش به دست متعصبین اسلامی، موجب گردیده که هنوز طبایع کنجکاو به مطالعه و کنکاش در احوال و آرمان‌هایش علاقمند باشد. امروزه کتاب‌های علمی و تاریخی او هنوز مراجعی قابل اطمینان برای پژوهندگان تاریخ و فرهنگ ایران بشمار می‌آید و کتابهایی که در ردّ شیعیگری و صوفیگری نوشته و نیز آثار دیگرش خوانندگان و طرفدارانی دارد.
در بالا گفتیم کسروی کتابی نیز در ردّ دیانت بهائی به نام بهائیگری نگاشت. افرادی که کسروی را به عنوان ه و تاریخ‌نویسی قابل اطمینان می‌شناسند و با این سابقهء فکری بهائیگری او را برای خواندن به دست می‌گیرند طبعاً انتظار دارند بین این کتاب و ردّیه‌هایی که دیگر ملّایان بر دین بهائی می‌نویسند فرقی باشد، لذا به دیدهء دیگری در آن می‌نگرند. برای ایشان بهائیگری حاصل مطالعات مردی است دانشمند و محقّق، که سوای پرداختن به تاریخ، عمری را در مبارزه با خرافات و کژاندیشی‌ها گذرانده است. این گروه اگر هیچگونه آشنائی دیگری با دیانت بهائی نداشته باشند، با خواندن بهائیگری، مطمئنا تحت تاثیر نگاه منفی کسروی به آیین بهائی قرار خواهند گرفت و با اطمینانی که به او و آثار علمیش دارند خود را از دریافت حقایق بیشتری در مورد دیانت بهائی بی نیاز احساس می‌کنند.
تبلیغات منفی و شایعات گوناگونی که ما ایرانیان در زمینه بهائیت از دوران کودکی با آن روبرو بوده‌ایم پیش زمینهء مناسبی برای این قضاوت یک جانبه فراهم نموده است. اینست که می‌بینیم حتی روشنفکران ما، یعنی قشری که بیشتر با آثار کسروی آشناست، معمولًا با شانه بالا انداختن و خونسردی از مسائل مربوط به بهائیت می‌گذرند و به بهائیان با حالتی از ترحم و ناباوری، که چگونه فریب چنین دیانتی را خورده‌اند می‌نگرند.
گروهی دیگر که با بهائیت آشنائی دارند و یا خود بهائی هستند با خواندن چند صفحهء اول کتاب در می‌یابند که کتاب بهائیگری کسروی چیزی بیش از یک ردّیه‌ء معمولی و ردّیه‌های دیگری که به تعداد فراوان به دست ملّایان نوشته شده نیست و گاه پس از به پایان آوردن کتاب متعجب می‌شوند که چگونه از قلم چنان پژوهشگری می‌تواند چنین کتابی بیرون آید.
کتابی که اینک در پیش رو دارید کوششی است در روشن کردن برخی حقایق تاریخی و رفع برخی سوء برداشت‌ها و کج‌فهمی‌هایی که کسروی با آن روبرو بوده است. هدف این کتاب تبلیغ آیین بهائی نیست. هدف آنست که آگاهی‌های نوینی در اختیار مردم روشنفکر و دوستداران آثار کسروی بگذارد و نشان دهد که چگونه او با طبعی تند و پرخاشگر، نهضتی ایرانی و اصیل را که می‌توانست پاسخ‌گوی بسیاری از مشکلات امروز و فردای ایران باشد زیر ضربات تازیانهء قلم خود مورد حمله قرار داده و چگونه با لجن‌مال ساختن آن، جمع بزرگی از فرهیختگان ایران را نسبت بدان بد گمان نموده است. از این رو بجاست ما نیز شعاری را که کسروی بر روی برخی از کتابهایش با عنوان «بخوانید و داوری کنید» می‌نوشت در اینجا تکرار نمائیم و از خوانندگان بخواهیم از این کتاب بی داوری نگذرند.
دیانت بهائی از بامداد ظهور خود یعنی از صد و شصت سال پیش تا امروز زیر حملات جانفرسای ملّایان و دولت‌های گوناگون قرار داشته و هدف هزاران تیر تهمت بوده است. از رایج‌ترین این تهمت‌ها ساختهء دست بیگانه بودن، ارتباط با خارجیان، عامل روس یا انگلیس یا امریکا و اسرائیل بودن، خیانت به ملت ایران و دیگر اتهامات است که بدون ارائهء حتی یک سند یا مدرک به خورد مردم ایران داده شده است. کسروی اگر چه در بهائیگری خود از هیچ حمله‌ای به این دیانت روگردان نبود، اما یک چیز را صریحا نگاشت و آن این که دیانت بابی و بهائی از بطن ایران برخاسته و نهضتی اصیل و ایرانی است. کسروی نه رنگ سیاسی به بهائیت داده و نه آن را ساختهء دست بیگانگان دانسته است. او را به خاطر این شجاعت و صراحت قابل تقدیر می‌دانیم، در عین حال امیدواریم با روشن نمودن حقایقی مربوط به دین بهائی، که سخت پایمال خشم کسروی گردیده، به اصلاح تصویر نادرست و مخدوشی که از این نهضت کشیده نایل شویم.
کوشش ما در نشر حقایقی در رابطه با آیین بهائی بر پرسشی بنا شده که در ذهن و قلب هر ایرانی میهن دوستی موج می‌زند: ما ایرانیان تا کی باید کورکورانه خیزش‌های اصیل ملّی و میهن‌پرستانهء خود را سرکوب نمائیم؟ و تا چه زمان می‌ باید آنچه از کودکی در مغز ما فرو کرده‌اند، بدون هیچگونه پرسش انتقادی، میزان سنجش و داوری خود از وقایع تاریخی قرار دهیم؟
به خاطر مبارزات پر دامنه و وقفه‌ناپذیری که از دورهء قاجار تاکنون با دیانت بهائی شده آنچه که بیشتر ما ایرانیان از این نهضت در مغز خود داریم تصویری مخدوش، آزار دهنده، نامطمئن و گاه هراس‌آور است، بدون آنکه حتی اندک مطالعهء بی‌طرفانه دربارهء آن داشته باشیم. آنچه تاکنون دربارهء این دین در دسترس مردم قرار گرفته مطالبی است مبنا بر دروغ و تقلّب که گاه با لعاب تحقیقات تاریخی و بیشتر در لباس ردّیه انتشار یافته است. آنچه ملّایان یک قرن و نیم است از تهمت و افسانه و دروغ از بالای منبر علیه این دیانت می‌گویند داستان تاسف‌آور دیگری است که هدفش زهرپاشی، ایجاد تفرقه بین مردم ایران، و مسموم ساختن اذهان مردم ناآگاه است.
کسروی از روشنفکران ایران و از نخستین تاریخ‌نویسان ما در قرن بیستم بود. اما وقتی به دیانت بهائی رسید نتوانست خود را از تار و پود بندها و خرافاتی که از کودکی و زمان طلبگی بر دست و پایش پیچیده شده بود رهایی بخشد. به همین جهت داوری او در کتابش بهائیگری، که بر پیشداوری‌هایش استوار بود، بجای آنکه این کتاب او را اثری ارزشمند و قابل اعتماد نماید، به ردّیه‌ای توهین آمیز تبدیل نمود که اگر نام کسروی بر روی جلد نداشت آن را مانند صدها ردّیهء دیگر که بر دین بهائی نگاشته شده شایستهء پاسخگویی نیز نمی‌دیدیم.
پیش از آغاز مطلب معرفی کوتاهی از تاریخ زندگانی و شخصیت کسروی و آثار قلمی ایشان ارائه می‌دهیم زیرا بدون این آگاهی‌ها، که پیش شرط شناخت روحیه و افکار نویسنده است، نمی‌توان به شایستگی در مورد کتاب او بهائیگری به گفتگو پرداخت.
 



كتاب هاي بهائي

  
 كتاب هاي بهائي

دين بايد مطابق علم وعقل باشد


کتابهای معرفی
طلوعی دیگر


cover_tolooi_digar
book-download


نویسنده: مریم صفائی
ناشر: عصر جدید
معرفی دیانت بهائی به زبانی ساده. این کتاب شامل سه بخش است. بخش اول تاریخ مختصر زندگی حضرت بهاءالله، که مظهر مقدس الهی برای این عصر جدید هستند. این بخش همراه با شرح مختصری در باره حضرت باب که مبشر ایشان بودند همراه است. بخش دوم به پاره ای از تعالیم دیانت بهائی می پردازد و خواننده را با برخی از آنها آشنا می کند. بخش شوم گلچینی از آثار بهائی در مورد موضوعات گوناگون را ارائه می کند.




 
در شناسایی آئین بهائی

cover_dar_shenazaiye_aeene_bahai
book-download


نویسنده:هوشمند فتح اعظم
ناشر: بنياد فرهنگی نحل
 در اين کتاب آئين بهائی با زبان فصيح و الفاظ رسا و جملات بی پيرايه و در عين حال سليس و ادبی همراه با ثمثيلات زيبای مؤلف عالی‏مقام، جناب هوشمند فتح اعظم که مورد تمجيد هر خواننده‏ای هستند، معرفی می‏شود. اين اثر جهت شناسايی ديانت بهائی برای همه‏ی خوانندگان نگاشته شده و از اين روی شامل کليه‏ی اطلاعاتی است که متحری حقيقت می‏خواهد دارا باشد.




 
بهائیان و ایران آینده

cover_bahaiyan_va_irane_ayandeh
book-download


نویسنده: ب. همایون
ناشر: انتشارات پیام
معرفی کتاب «بهاییان و ایران آینده» به قلم شینتو:اغلب درباره تعلق خاطر بهاییان به ایران، زادگاه دیانت بهایی ترد یدهایی مطرح می شودکه شاید به یک اعتبار بتوان منشا انها را نظرات ادوارد گرانویل براون مشتسرق معروف بریتانیایی دانست که می گفت نگرش جهانی دیانت بهایی در اهداف خود مانع از آن است که بتواند خدمتی به تجدید حیات سیاسی ایران بنماید. او نظر خود را به این بیان حضرت بهاءالله مستند می کرد که «لیس الفخر لمن یحب الوطن بل لمن یحب العالم» (عالم دوستی مایه افتخار است و نه وطن دوستی ). او اگر چه این هدف را ارج نهاده آنرا متعالی می دانست ولی معتقد بود که در این زمان (قرن نوزدهم)، ایران به مردانی نیاز دارد که عاشق وطنشان و نه چیز دیگر باشند. اگر براون ایده بهاییان را حد اقل در تئوری، متعالی می دانست  بعدها کسانی، این را هم نادیده گرفته و تردیدها را به اصل و ریشه راجع کرده  و بهاییان را نه تنها اصولا بی علاقه به ایران و ایرانی بلکه یکسره درخدمت بیگانگان دانستند.

 
پیروزی یک عقیده

cover_pirooziye_yek_aghideh
book-download
نویسنده: سرکیس مبایجیان (آترپیت)
ناشر: عصر جدید
کتاب داستان واقعی فرد گمنامی است که در دوران انقلاب مشروطیّت رخ می‌دهد و بازتاب جنگ‌های داخلی، قحطی و کشتار و وضع نابسامان اجتماعی آن زمان است. قهرمان آن فرد بی‌گناهی است که به خاطر اعتقادات دینی خود اسیر طلاب و مجتهد وقت شده و به مرگ فجیعی جان می‌سپارد. وی بهائی است و حاضر نیست از اعتقاد دینی خود باز گردد. اما داستان به مرگ وی خاتمه نمی‌یابد بلکه عقیده‌ای که به نظر طلاب تصوّر می‌رفت با قتل و کشتار از بین می‌رود به نحو دیگری ادامه می‌یابد.




 
دیانت بهائی آئین فراگیر جهانی

cover_dianate_bahai_aeene_faragire_jahani
book-download


نویسنده:ویلیام س. هاچر و ج. دگلاس مارتین
ناشر:
فصول آغازین کتاب، به شرح مختصری از تاریخ دیانت بهائی را از زمان پیش از آغاز این ظهور تا دورۀ حضرت باب و حضرت بهاءالله و جانشینان ایشان تخصیص یافته است، سپس پاره ای از تعالیم اساسی این دیانت از جمله وحدت خداوند، وحدت بشریت، وحدت اساس ادیان، تحری حقیقت، ترک تعصبات، توافق دین و علم، تساوی حقوق زنان و مردان، تعلیم و تربیت بین المللی، تعدیل معیشت، زبان بین المللی، دو جنبۀ ظهور الهی، بنیاد روحانی جامعه و کتب مقدسۀ بهائی شرح و بسط داده می شوند. بخش بعدی کتاب، اصول عقاید بهائیان را در مورد خدا، مظاهر ظهور الهی و انسان به زبانی ساده بیان می کند. سپس به شرح مختصر نظم جهانی حضرت بهاءالله و موسسات اداری، قوانین، و بعضی از احکام بهائی می پردازد. فصول بعدی به معرفی جامعۀ بهائی و شرح تلاش این جامعه برای موفقیتهای آینده تخصیص داده شده است. در پایان چالشهایی که جامعۀ بهائی در راه موفقیت با آنها روبرو است، مطرح می شوند.




 
گفتاری کوتاه در باره دیانت بهایی

cover_goftari_kootah
book-download


نویسنده: موژان مومن
ناشر: کتاب کورپ
«این کتاب مقدمه ای است روشن، خواندنی و آگاهی بخش، مشتمل بر جنبه های گوناگون آیین بهائی از الهیات، تاریخ، احکام، امور اداری و اقدامات اجتماعی که از کتاب مقدمه ای کوتاه بر آیین بهائی، تألیف دکتر موژان مومن، ترجمه و اقتباس شده است.»
فصول کتاب عبارتند از: افراد بشر، خانواده، جامعه، مسائل مورد توجه جهانی، جامعۀ بهائی، احکام بهائی، تعالیم مربوط به الهیّات، تاریخچۀ دیانت بهائی، و وضعیت کنونی عالم بهائی.






 
در جستجوی عدالت اجتماعی

cover_dar_jostejooye_edalate_ejtemai
book-download


نویسنده: ج. هادلستون (ترجمۀ ح. رحمانی)
ناشر: سنچوری پرس
در این کتاب تلاشهای بشریت در راه دستیابی به عدالت اجتماعی از سرآغاز تمدن تا آخرین سالهای قرن بیستم به طور اجمال دنبال شده و دست آوردهای این حرکت اصیل تاریخی در هر زمان و در چهارچوب هر نظام عقیدتی با دیدی منصفانه و برکنار از هرگونه گرایش و جانب گیری مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. در این رهگذر، نویسنده کوشیده است تا با نگرشی وسیع و بیطرفانه، جنبه های مثبت و منفی هر جنبش را مورد بحث قرار دهد و موفقیت ها و شکست های آن را برشمرده نقش آن را در پیشبرد میراث عدالت اجتماعی روشن سازد.   مطالعۀ این کتاب برای همۀ کسانی که صادقانه خواهان پیشرفت مادی و معنوی بشریت و جویای استقرار عدالت در جامعه می باشند می تواند سودمند واقع گردد.




 
نگاهی تازه به دیانت بهائی

cover_negahi_tazeh
book-download

نویسنده:
ناشر: انتشارات نقطه نظر
این کتاب معرفی فشرده و مختصری است دربارۀ آئین جدید بهائی شامل مواردی همچون لزوم دین و ضرورت تجدید و استمرار ادیان، مختصری از تاریخ دیانت بابی و بهائی و رشد

.



Saturday, June 2, 2012

جَنّاتِ نَعیم و آهنگ بديع


     جَنّاتِ نَعیم

       
دوستان عزیز و محبوب
با تقدیم تحیات خالصانه و اشواق قلبی از آنجا که نسخۀ اینترنتی Word دو جلد کتاب جنّات نعیم وجود نداشت، سایت ولوله در شهر مبادرت به تایپ و تهیۀ آن کرد. کتاب جنّات نعیم شامل استدلالیۀ منظوم اثر قریحۀ سیّال و استثنایی شاعر معروف بهائی جناب محمّد نعیم همراه با شرح مفصّل آن توسط فاضل ارجمند جناب اشراق خاوری است. این کتاب ارزشمند علاوه بر دلائل عقلی و نقلی دارای مسائل عالیۀ اخلاقی و اجتماعی و شامل حقایق سامیۀ روحانی و فلسفی نیز هست که شاعر چیره دست همۀ آن مضامین عمیق را به شکل منظوم تألیف و انشاء فرموده است. (برای شرح حال جناب نعیم رجوع شود به جلد سوّم کتاب مصابیح هدایت تألیف جناب عزیزالله سلیمانی)
کتاب حاضر جلد اوّل این اثر است. چون در نسخۀ منتشرۀ مؤسّسۀ ملّی مطبوعات امری ایران به تاریخ ۱۳۰بدیع بعضی اغلاط تایپی و پاره ای اختلافات در نقل قول از بعضی منابع مشاهده شد، تا آنجا که امکان داشت سعی شد اغلاط مزبور تصحیح و نقل قول ها با بعضی منابع در دسترس مقابله گردد و موارد اصلاحی بدون دخل و تصرّف در متن اصلی، داخل کروشه [ ] آورده شود. در معدود مواردی هم به علت عدم دسترسی به منابع کافی این مقابله میسّر نگردید. همچنین مواردی از کلمات و نقل قول ها از جمله نصوص مبارکۀ امر بابی و بهائی و نیز آیات و احادیث کتب ادیان قبل که بعضاً بدون اِعراب نوشته شده بود، اِعراب گذاری تکمیلی شد. بدیهی است نسخۀ حاضر نیز خالی از نقص نخواهد بود و ان شاءالله در آینده به کمک عزیزان صاحب نظر نقائص احتمالی برطرف خواهد شد.

سایت ولوله در شهر
نوروز ١٦٩ بدیع

ضمیمهاندازه
Jannate Naiem Jelde 1.doc2.17 مگابایت
Jannate Naiem Jelde 1.pdf1.59 مگابایت
Jannat Naim 1 Noskheye Ghadimi.pdf35.93 مگابایت



جَنّاتِ نَعیم- جلد دوّم

 

http://www.velvelehdarshahr8.info/

 
دوستان عزیز و محبوب


با تقدیم تحیات خالصانه و اشواق قلبی همان طور که در پیشگفتار جلد اوّل ذکر شد، از آنجا که نسخۀ Word اینترنتی دو جلد کتاب جنّات نعیم وجود نداشت، سایت ولوله در شهر مبادرت به تایپ و تهیۀ آن کرد. کتاب جنّات نعیم شامل استدلالیۀ منظوم اثر قریحۀ سیّال و استثنایی شاعر معروف بهائی جناب محمّد نعیم همراه با شرح مفصّل آن توسط فاضل ارجمند جناب اشراق خاوری است. این کتاب ارزشمند علاوه بر دلائل عقلی و نقلی دارای مسائل عالیۀ اخلاقی و اجتماعی و شامل حقایق سامیۀ روحانی و فلسفی نیز می باشد که شاعر چیره دست همۀ آن مضامین عالیه را به شکل منظوم تألیف و انشاء فرموده است. (برای شرح حال جناب نعیم رجوع شود به جلد سوّم کتاب مصابیح هدایت تألیف جناب عزیزالله سُلَیمانی)
کتاب حاضر جلد دوّم این اثر می باشد. چون در نسخۀ منتشرۀ مؤسّسۀ ملّی مطبوعات امری ایران به تاریخ ۱۳١ بدیع بعضی اغلاط تایپی و پاره ای اختلافات در نقل قول از بعضی منابع مشاهده شد، علاوه بر اصلاح اغلاط تایپی با استفاده از غلطنامۀ تهیه شده در خود کتاب، تا آنجا که امکان داشت سعی شد اغلاط دیگر نیز تصحیح و نقل قول ها با بعضی منابع در دسترس مقابله گردد و موارد اصلاحی بدون دخل و تصرّف در متن اصلی، داخل کروشه [ ] آورده شود. در معدود مواردی هم به علت عدم دسترسی به منابع کافی این مقابله میسّر نگردید. همچنین مواردی از کلمات و نقل قول ها از جمله نصوص مبارکۀ امر بابی و بهائی و نیز آیات و احادیث کتب ادیان قبل که بعضاً اعراب گذاری نشده بود، اعراب گذاری تکمیلی شد. بدیهی است نسخۀ حاضر نیز خالی از نقص نخواهد بود و ان شاءالله در آینده به کمک عزیزان صاحب نظر نقائص احتمالی برطرف خواهد شد.
سایت ولوله در شهر
هفتادم نوروز ١٦٩ بدیع

ضمیمهاندازه
Jannate Naiem Jelde 2.doc1.28 مگابایت
Jannate Naiem Jelde 2.pdf661.31 کیلو بایت
Jannat Naim 2 Noskheye Ghadimi.pdf