Monday, March 24, 2014

ايران تأئيدات غيبيّه ميخواهد


  ايران تأئيدات غيبيّه ميخواهد*

هوالله
ايران تأئيدات غيبيّه ميخواهد اميدوارم همان نوعي كه در ممالك سائره، از ايرانيان، متقدّمين، انوار تمدن ظاهره اقتباس كردند، از ايرانيان، متأخّرين، انوار تمدّن معنوي كسب نمايند. و همان وضعي كه از ايرانيان، متقدّمين، علوم و معارف آموختند، از ايرانيان، متأخّرين، فضائل روحاني اقتباس كنند. زيرا امروز جز به تأئيدات غيبيّه الهيّه، ايران نجات نيابد. مساعي بشر نهايتش مثل اين چراغ است ولي جهان نامتناهي را شمس روشن نمايد.
ايرانيان هر چيز را تجربه كردند، حرّيت و مشروطه را تجربه كردند، استبداد و استقلال را تجربه كردند، مؤالفت و مخالفت با دول مجاوره را تجربه كردند، جمهوري و هجوم عامّ را تجربه كردند، ديدند كه از هيچيك اينها  نجاح و فلاح ابداً حاصل نشد بلكه روز بروز بد تر شد، و يوماً فيوماً ايران ويران تر شد، عزّت قديمه ايران پايمال گشت، از هر جهت ذلّت روي نمود، امنيت نماند، راحت نماند، نعمت نماند، حالا خوب است اين تجربه را هم بكنند و آن اينست كه بموجب تعاليم مبارك عمل كنند، ميخواهند بهائي نشوند، نشوند ولي بموجب تعاليم حضرت بهاءالله رفتار نمايند، اگر بموجب آن عمل كنند مي بينند در اندك زماني چه تغييراتي حاصل ميشود.
ايرانيان مسيحي نشدند ولي بموجب قوانين علميّه و مدنيّه ملل مسيحي مَشي مينمايند. حالا ما به ايرانيان نميگوئيم بيائيد و بهائي شويد، ولي ميگوئيم بموجب تعاليم حضرت بهاءالله عمل كنند، ببينند چه روح حياتي دميده ميشود ، آن وقت بچشم خود مي بينند كه ايران مرده زنده شده ، ايران ويران آباد شده، ايران تاريك روشن گشته. انتهي

 * صورت نطق مبارك حضرت عبدالبهاء در حيفا، 19 ژانويه 1915

-----------------------------------------------------------------------------
http://behnazar.blogspot.com/2014/03/blog-post_24.html



Sunday, March 23, 2014

پاسخ قوه قضائیه به دادخواهی بهائیان؛ اصرار بر تحریف صورت مساله

پاسخ قوه قضائیه به دادخواهی بهائیان؛ اصرار بر تحریف صورت مساله

آریا حق گو

چندی پیش ده ها نفر از فعالان سیاسی و مدنی مقیم ایران با انتشار نامه ای خطاب به رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی خواستار تضمین امنیت جان و مال بهائیان ایران توسّط دستگاه قضایی ایران شدند. متعاقباً بان کی مون- دبیر کل سازمان ملل متّحد و احمد شهید- گزارشگر ویژه حقوق بشر این سازمان در امور ایران نیز انتقاداتی را نسبت به نقض حقوق انسانی اقلیت های مذهبی و از جمله بهائیان در ایران ابراز نمودند.
مجموعه این اتفاقات رئیس ستاد حقوق بشر قوّه قضائیه را وادار به موضع گیری نمود و آقای محمد جواد لاریجانی یکشنبه شب در گفتگو با صدا و سیما مطالبی را در پاسخ به انتقادات و درخواست های اخیر بیان کرد. برادر بزرگ لاریجانی ها در این گفتگو ادعا نمود: «امروز در کشور ما افراد بهائی هستند که ثروت‌های هنگفتی دارند، مادام که به قوانین احترام گذاشتند نظام از آن ها دفاع کرده؛ بنابراین ما کسی را به خاطر بهائی بودن در زندان نداریم. کسی را به خاطر بهائی بودن تحت فشار نداریم بله هر کسی که از قوانین تخطی کند با او برخورد می کنیم. بهائیت در نظر ما یک فرقه است و رفتارمان با آن ها بر اساس قوانین شهروندی است.» مسئول پرونده حقوق بشر در جمهوری اسلامی خطاب به احمد شهید گفت: «تو باید گزارش تهیه کنی که آیا قوانین ما درست اجرا می‌شود یا خیر و اینکه در کجا با قانون مغایرت دارد، این دو کار را باید انجام دهی؟ مگر تو مرشد هستی تو گزارشگر هستی و باید سوالات فنی را جواب دهی.»
با ملاحظه سخنان این مقام کهنه کار جمهوری اسلامی به وضوح معلوم می گردد که این رژیم همچنان اصرار دارد که صورت مساله را به گونه ای که دوست دارد تحریف نماید تا بتواند بخشی از افکار عمومی مردم ایران و همچنین طیف هایی از مسلمانان منطقه را با خود همراه نگه دارد.
آقای لاریجانی ادعا نموده است که بهائیان مادام که به قوانین ایران احترام بگذارند تحت حمایت جمهوری اسلامی قرار دارند و نظام از آن ها دفاع می کند. ایشان باید به این سوال پاسخ دهد که عطاءالله رضوانی کدام یک از قوانین جمهوری اسلامی را نقض کرده بود که به خاطر آن مستحق قتل شناخته شد و تمام پیگیری هایی خانواده وی برای اجرای عدالت با شکست مواجه گردید؟ خانواده سه نفره بهائی در بیرجند کدام حریم قانونی را نقض کرده بودند که اوباش نقابدار ایشان را زیر ضربات چاقو گرفته و سپس با خیالی راحت و مصون از هر تعقیبی آزادانه در جامعه زندگی می کنند؟
آقای لاریجانی وظیفه گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل را بررسی مطابقت عملکرد حکومت ایران با قوانین داخلی ایران اعلام نموده اند. اینجانب به عنوان حقوقدانی که سال ها با اسناد بین المللی حقوق بشر سر و کار داشته ام بسیار خوشحال خواهم شد که ایشان مستند ادعای خود را در یکی از کنوانسیون های بین المللی یا حتی دکترین های ابرازی اساتید شناخته شده این رشته به ما نشان دهند. در کدام سند بین المللی گفته شده است که حقوق بشر امری محدود به قوانین و مقررات داخلی کشورهاست و احراز پایبندی دولت ها به رعایت موازین حقوق بشر تنها از طریق مطابقت عملکرد آن ها با قوانین مصوّب خودشان صورت می گیرد؟ آیا آقای لاریجانی به عنوان مسئول پرونده حقوق بشر در نظام جمهوری اسلامی هنوز تعریف حقوق بشر را نمی دانند؟
واقعیت این است که جمهوری اسلامی نه تنها در عمل به موازین شناخته شده و حداقلی حقوق بشر که به صرف انسان بودن به افراد داده می شود به وضوح کوتاهی می کند بلکه قوانین و مقررات داخلی خود را نیز در رابطه با تعدادی از شهروندان ایرانی با تبعیض اعمال می کند. جمهوری اسلامی به استناد کدام یک از قوانین و مقررات خود عده ای استاد دانشگاه را به جرم تدریس به جوانان بهائی محروم از تحصیل به زندان افکنده است؟ کدام ماده قانونی در قوانین جمهوری اسلامی تشکیل کلاس های درسی بدون ادعای اعطای مدرک رسمی در کشور را جرم اعلام نموده است؟ با همان تعریفی که در قوانین ایران از جاسوسی آورده شده است، کدام یک از اعمال و رفتار بهائیان در بند مصداق دسترسی به اطلاعات محرمانه و طبقه بندی شده و انتقال آن به بیگانگان بوده است؟
صورت مساله بر خلاف آنچه که لاریجانی به نمایندگی از جمهوری اسلامی بیان می کند به هیچ وجه رفتار خلاف قانون بهائیان در ایران نیست. مساله این است که جمهوری اسلامی به دلایل ایدئولوژیک و عقیدتی تحمّل وجود هیچ دگراندیشی را ندارد و از آنجائی که بهائیان حاضر به تبعیت از منویات این رژیم و خدمت به مقاصد آن نیستند بیشترین شدّت حملات جمهوری اسلامی به دگراندیشان متوجّه این عده از ایرانیان است. جمهوری اسلامی به خود حق می دهد که قرائت روحانیون گرداننده خود از اسلام را با دیدگاهی جزمی به عنوان اسلام ناب محمدی به تمام ایرانیان تحمیل کند و در این راه توسّل به هر ابزاری را برای دفاع از ادامه حیات خود به عنوان مبلّغ و مدافع این اسلام ناب مجاز می داند.
مساله این است که جمهوری اسلامی با هر نوع تشکّل و گردهم آیی مخالف است مگر آنکه آن را در خدمت خود ببیند. هر شخص یا گروهی که تلاش نماید تشکّلی غیروابسته به رژیم داشته باشد به عناوین مختلف مورد حمله و تاخت و تاز نهادهای امنیتی و قضائی قرار می گیرد. بهائیان به عنوان اقلیّتی مذهبی که دارای نظم اداری مخصوص به خود هستند نه به دلیل وابستگی به بیگانگان بلکه به دلیل عدم وابستگی به جمهوری اسلامی به عنوان خطری بزرگ برای این رژیم محسوب می شوند. جمهوری اسلامی از اساس با وجود هر نوع تشکیلات غیروابسته به خود در ایران مخالف است و آن را مخل امنیت خود می داند و بهائیان به دلیل وجود تشکیلات اداری و مذهبی نفوذناپذیر به عنوان خطری در دکترین امنیتی جمهوری اسلامی تعریف می شوند.
دکترین امنیتی جمهوری اسلامی چنان غیرمنطقی و بیگانه با حداقل های تعریف شده برای حقوق بشر است که خود مقامات این رژیم هم از ابراز علنی آن شرم دارند لذا به جای بیان منویات واقعی خود تلاش می کنند با تحریف صورت مساله از پاسخ گویی در برابر اندیشه ها و رفتارهای خود فرار کنند. جمهوری اسلامی در دام رویای امپراطوری شیعه گرفتار است و تمام سیاست های خود را بر اساس این رویاگرایی بی پشتوانه تنظیم می نماید. در این نگاه هیچ دگراندیشی تحمّل نمی شود و هیچ تشکیلاتی بدون تلاش برای تحقق این رویا اجازه فعالیت ندارد. تمام امکانات کشور باید در خدمت تحقق این رویا باشد و تحمیل هر هزینه ای به کشور و مردم برای برداشتن گامی به سمت آن مجاز است. جمهوری اسلامی به دلیل این نگاه به موقعیت خود در جهان و منطقه از اساس فاقد قابلیت سازگاری با مفاهیمی مثل حقوق بشر و حقوق شهروندی است.
حکومت ایران تلاش می کند با سواری گرفتن از امواجی که در فضای اندیشه پست مدرن ایجاد شده است خود را در پس نقابی از دیدگاه های فراتوسعه ای به حقوق بشر پنهان کند و قوانین و مقررات ناسازگار با حقوق بشر خود را به جای موازین شناخته شده و حداقلی حقوق بشر بنشاند. متاسفانه علاقه بسیاری از کشورها به پیگیری منافع ملّی خود از طریق استفاده از ظرفیت های اقتصادی ایران و حفره های حقوقی و سیاسی در روابط بین الملل نیز این امکان را به جمهوری اسلامی داده است که با بازی های لفظی از پاسخ گویی هزینه بردار در برابر نقض حقوق بشر در ایران فرار کند.
---------------------------------------------

http://behnazar.blogspot.com/2014/03/blog-post_23.html




Friday, March 14, 2014

در مقابل خشونت، تبعیض و آزار علیه بهاییان سکوت نکنید/ نامه فعالین مدنی و سیاسی به رئیس قوه قضائیه

در مقابل خشونت، تبعیض و آزار علیه بهاییان سکوت نکنید
iran-emrooz.net | Thu, 13.03.2014, 14:32
جمعی از فعالین حقوق بشری، سیاسی، اجتماعی، مدنی، نویسندگان و روزنامه‌نگاران در نامه‌ای خطاب به صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه از او خواستند در مقابل خشونت، تبعیض و آزار علیه بهاییان ایران سکوت نکند. این نامه را کسانی چون نسرین ستوده، نرگس محمدی، محمد ملکی، محمد نوری‌زاد، عاطفه نبوی، مجید دری و بابک احمدی امضا کرده‌اند.

نامه فعالین مدنی و سیاسی به رئیس قوه قضائیه:

آیت‌الله صادق آملی لاریجانی
ریاست محترم قوه قضاییه
با عرض ادب و احترام، ما جمعی از فعالین حقوق بشری، سیاسی، اجتماعی، مدنی، نویسندگان و روزنامه نگاران، ضمن احتراز از طرح مسائلی که به نوعی باعث ایجاد تشویش اذهان عمومی و تنش در گفتمان جمعی گردد ؛ صرفاً بنا به احساس مسئولیت و در راستای حفظ کرامت انسانی برآن شدیم تا نکاتی چند، در خصوص اقدامات تاسف بار اخیر، علیه اقلیت‌های مذهبی کشور را به اطلاع آن مقام قضائی برسانیم.

چنانچه مستحضرید در چند ماه اخیر هموطنان بهایی ما، فشار مضاعفی را در قالب قتل و سوء قصد تجربه نموده اند. این اتفاقات در حالی رخ می دهد که به حکم قوانین داخلی و مقررات بین المللی، نه تنها دولت های عضو، بلکه تمامی شهروندان موظف به رعایت حقوق بنیادین بشر در رابطه با اقلیت های دینی، قومی، زبانی و... هستند. قتل یک شهروند بهایی در بندر عباس و سوء قصد به خانواده ای دیگر در بیرجند و موارد مشابه، شمّه ای از اقسام متنوع تبعیض و آزاری است که مدت هاست در مورد بهاییان صورت می گیرد. هموطنانی که اکنون مجبورند برای حفظ جان و امنیت فرزندان خویش، یا آواره کشور های دیگر شوند و یا با خیل عظیمی از نگرانی، روزگاران خویش را سپری نمایند. لذا مشخصاً در ارتباط با حوادث اخیر، مراتب تاسف و اعتراض خود را نسبت به آنچه موجب گسست بیشتر اعضای جامعه و بانی منزوی کردن درصدی از ایرانیان می شود، اعلام می داریم. اقداماتی که ما را از بالیدن به همزیستی مسالمت آمیز، در کنار همه شهروندان محروم می نماید.

ما امضاء کنندگان این نامه، به دلیل نوع دوستی و احساس تکلیف در قبال وظیفه قانونی “دعوت به خیر” در رعایت حقوق اولیه انسان ها، خواستار بسط رویکرد حقوقی و قضائی بر اساس اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (اصول هشتم و چهاردهم ) هستیم. رویکردی که در آن نسبت به افراد غیر مسلمان وظیفه عمل به اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی را داریم و ضمن اظهار تاثر شدید از این گونه اعمال، خواستار رفع خشونتی هستیم، که با تنگ تر شدن تنگ نظری ها ممکن است دامنگیر سایر هم میهنانمان گردد. همچنین با توجه به زندگی در کشوری که مدعی اسلامی بودن است و باید صیانت از کرامت انسان ها را سر لوحه کار و فلسفه وجودی خود قرار دهد، تقاضا داریم حداقل با در نظر داشتن میزان تاثیر مخرب چنین فجایعی بر روابط اجتماعی، در مقابل این رفتارهای غیر انسانی سکوت نکرده و با عاملین و آمرین آنها برخورد شایسته قانونی صورت گیرد.

امضاء کنندگان:
محمد ملکی - فعال حقوق بشر و نخستین رئیس دانشگاه تهران پس از انقلاب
نسرین ستوده - فعال حقوق بشر و وکیل دادگستری
حشمت‌الله طبرزدی - دبیرکل جبهه دموکراتیک ایران
محمد نوری‌زاد - روزنامه نگار، کارگردان و فعال سیاسی
نرگس محمدی - نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر
بابک احمدی - نویسنده، پژوهشگر، مترجم و منتقد هنری
علیرضا جباری - نویسنده، شاعر، مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران
آیت‌الله عبدالحمید معصومی تهرانی - روحانی نواندیش
مهدی محمودیان - روزنامه نگار، فعال حقوق بشر و زندانی سیاسی
مجید دری - فعال دانشجوئی و زندانی سیاسی
معصومه دهقان (سلطانی) - فعال حقوق بشر
امین احمدیان - فعال سیاسی و عضو شورای مرکزی سازمان ادوار تحکیم
گوهر شمیرانی - فعال حقوق زنان
مهدیه گلرو - فعال دانشجوئی و زندانی سیاسی سابق
اسماعیل عبدی - دبیر کانون صنفی معلمان ایران
صبا شعردوست - روزنامه‌نگار و فعال سیاسی
عاطفه نبوی - فعال دانشجوئی و زندانی سیاسی سابق
وحید لعلی‌پور - فعال اجتماعی و زندانی سیاسی سابق
میلاد پناهی‌پور - روزنامه‌نگار و فعال مدنی
بابک غیاثی - دبیر کمیته حقوق بشر کانون وکلا و فعال سیاسی
امیر کلهر - روزنامه‌نگار و فعال سیاسی
ژیلا کرم‌زاده مکوندی - فعال مدنی، شاعر و زندانی سیاسی سابق
هانیه فرشی - فعال اجتماعی و زندانی سیاسی سابق
جمال عاملی - فعال چپ و زندانی سیاسی سابق
سید علی رضا نبوی - فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق
مرتضی اسماعیل‌پور - فعال مدنی
اشکان مسیبیان - فعال مدنی
سارا خرمن‌بیز - فعال مدنی
مریم السادات یحیوی - فعال مدنی
علی گلمحمدی - فعال مدنی
رامك حیدری - فعال مدنی
بیان محمدی - فعال مدنی
پیمان احمدی - فعال مدنی
هیوا فولادی - فعال مدنی
ساسان رادفر - فعال حقوق بشر
مهدی فرشی - فعال حقوق بشر
آذر طاهرآبادی - فعال حقوق بشر
نیما حسینی - فعال حقوق زنان
کاوه رضائی - فعال حقوق زنان
محمد کریمی - فعال سیاسی
سید رضا حسینی - فعال سیاسی
فریدون رستمیان - فعال سیاسی
احسان اسعد - فعال سیاسی
شاهد علوى - فعال سیاسى
یونس رستمی - فعال سیاسی
پریسا فرشچی - فعال دانشجویی
مهدی حمیدی شفیق - فعال دانشجویی
عطیه حسنلی - فعال دانشجویی
امیر چمنی - فعال دانشجویی
حمید بیدار - فعال دانشجویی
لیدا رحمانی - فعال دانشجویی
على مصلحى - روزنامه نگار
محمدرضا ابراهیمی - فعال اجتماعی
محمد حاجی پور - فعال اجتماعی
محسن عزیزی - فعال اجتماعی
محمد کریمی - فعال اجتماعی
مسعود چناسی - فعال اجتماعی
غزل شتابی - فعال اجتماعی
فرزانه جلالی - فعال اجتماعی
شراگیم زند - فعال اجتماعی
علی شمایلی - فعال اجتماعی
آذر طاهرآبادی - فعال اجتماعی
آبتین پگاه - فعال اجتماعی
ایمان یاری - فعال اجتماعی
نجیبه اسدپور - فعال اجتماعی
عزت الله تربتی - فعال اجتماعی
مختار زارعی - فعال اجتماعی
پریسا کریمی - فعال اجتماعی
کیومرث واعظی - فعال اجتماعی
جبار حاجی مرادی - فعال اجتماعی
مسعود وفابخش - فعال اجتماعی
محمدرضا نیک نژاد - فعال اجتماعی و دبیرآموزش و پرورش
غلامرضا وکیلی - فعال اجتماعی و دبیر آموزش و پرورش
مهدی بهلولی - فعال اجتماعی و دبیر آموزش و پرورش
عباس جمالی - فعال اجتماعی و وکیل دادگستری

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------






Thursday, March 13, 2014

نامه فعالان مدنی و سیاسی به قوّه قضائیه؛ فرصتی برای همپارچگی جامعه ایران

نامه فعالان مدنی و سیاسی به قوّه قضائیه؛ فرصتی برای همپارچگی جامعه ایران

Khodnevis
۲۲/اسفند/۱۳۹۲ آریا حق گو

واقعیت این است که ایران امروز جامعه ای بسیار متنوّع و متکثّر است. تنوّع قومی، زبانی و مذهبی که به طور سنّتی در ایران وجود داشته است امروزه با تنوّع اندیشه‌ای نیز همراه شده و جامعه ایران را در عمل به قسمت‌های متنوّعی تقسیم کرده است که اختلافاتی بسیار جدی با یکدیگر دارند. چنین فضایی تهدیدی بسیار جدّی برای آینده ایران به عنوان یک کشور و ملّت واحد و حتّی تمامیّت ارضی ایران است.


چند روز اخیر شاهد جنب و جوش‌هایی در فضای سیاسی و اجتماعی ایران بوده ایم که  بیشتر رنگ و بوی حقوق بشری داشته است. در این روزها دو طیف از ایرانیان بیشترین نقش آفرینی را داشته اند. ایرانیانی که به هر دلیل مخالف استفاده برابر تمام ایرانیان از حقوق و مزایای شهروندی هستند و ایرانیانی که اختلافات دینی، نژادی و زبانی را در برخورداری از حقوق شهروندی بی تاثیر می دانند. بی تردید هر دو گروه حق دارند با آزادی کامل نظرات خود را بیان نمایند و تلاش نمایند تا سایر هم میهنان را با خود همراه نمایند. مباحث مربوط به حقوق شهروندی و برابری ایرانیان قدمتی چند ده ساله دارد اما آنچه فضای کنونی را از مقاطع تاریخی مشابه متمایز می سازد، فوریت تعیین تکلیف حقوق شهروندی برابر در روابط ایرانیان است.

به نظر اینجانب این بار فضای ایجاد شده باید به نتیجه ای مشخّص منجر شود و تا روشن شدن تمام ابعاد و زوایای مختلف موضوع برابری تمام ایرانیان در حقوق شهروندی ادامه یابد. سال هاست که موج‌هایی سینوسی در رابطه با بحث حقوق شهروندی به راه افتاده و هر بار به دلایلی این موج فروکش کرده است. جامعه ایران به عنوان یک جامعه در حال توسعه و تحوّل که آبستن تحولاتی عظیم است نمی تواند تا ابد در رابطه با این موضوع مهم در تردید و ابهام به سر برد. ایرانیان باید هرچه سریع تر تکلیف خود را با این پرسش اساسی و بنیادین روشن کنند که آیا تمام ایرانیان از حقوق برابر و مساوی برخوردارند یا عدّه ای از ایرانیان در استفاده از حقوق و مزایای شهروندی ایران از دیگران برترند.

اینجانب معتقدم که تمام ایرانیان باید از این فرصت استفاده نمایند و دلایل خود را برای پاسخ به این پرسش اساسی با سایر هم میهنان درمیان بگذارند. آیت الله مصباح یزدی حق دارد و باید بتواند دلایل خود را در رابطه با عدم برابری ایرانیان مسلمان و بهائی تبیین نماید اما مخالفان این نظر هم باید بتوانند دلایل خود را آزادانه و در چهارچوب‌های شناخته شده مدنی با دیگران مطرح کنند. عدّه ای از ایرانیان که معتقدند بهائیان تروریست و جاسوس هستند باید در کنار برگزاری همایش در مقابل دفتر سازمان ملل در تهران، دلایل خود را برای انتساب این اتهامات منتشر نمایند و بهائیان هم باید حق داشته باشند با شیوه‌های قانونی و مدنی به این اتهامات پاسخ دهند. حفظ فضای تبادل نظرات در چهارچوب‌های مدنی کلید به ثمر رسیدن این مباحثات و منجر شدن آن به نتایج مشخّص و سازنده برای ایران است.

نامه‌ای که امروز جمعی از فعالان سیاسی و اجتماعی ایران خطاب به رئیس قوّه قضائیه منتشر کرده اند می‌تواند نقطه آغاز درستی برای ورود تمام ایرانیان به بحث مهم حقوق شهروندی برابر ایرانیان باشد. اگر رئیس قوّه قضائیه ایران با مفاد این نامه مخالفتی دارد و معتقد است که بهائیان حق بهره مندی از حقوق شهروندی برابر با سایر ایرانیان را ندارند، لازم است که دلایل خود را با ایرانیان در میان بگذارد و پاسخی به درخواست ده‌ها نفر از فعالان ایرانی ارائه نماید. رئیس قوّه قضائیه ایران علاوه بر اینکه یک ایرانی است، به حکم سمتی که در حکومت ایران دارد موظّف به پاسخ گویی در برابر درخواست‌های ایرانیان است. متاسفانه تا به امروز مقامات جمهوری اسلامی در هر سطحی پاسخ گویی به فعالان سیاسی و اجتماعی به عنوان نمایندگان بخشی از جامعه ایران را دون شان خود می‌دیده‌اند. اما واقعیت این است که درون یک ملّت مناسبات دیپلماتیک بین المللی برقرار نیست و هم رتبه و هم پایه بودن طرفین مکاتبات بی معنی است. این نظریه که مسئولینی چون رئیس دستگاه قضاء منتصب رهبری هستند و وظیفه ای برای پاسخ گویی در برابر مردم ندارند در واقع پوششی است برای مسکوت گذاشتن مطالبات لایه‌های مختلف جامعه از حکومت و دستگاه عدالت آن. به نظر اینجانب انتشار این نامه فرصتی است که مسئولین جمهوری اسلامی به این روش پایان دهند و وارد گفتگویی سازنده با بخش‌های مختلف جامعه برای دست یابی به تفاهمی برای ادامه راه توسعه ایران گردند. اینجانب در این مقطع نظری به درست یا اشتباه بودن مواضع و دلایل طرفین ندارم بلکه صرفاً خواستار گشوده شدن باب تبادل نظر بین حکومت و شهروندان برای پاسخ به پرسش‌های بنیادین و اساسی جامعه در حال تحوّل ایران هستم.

نکته دوّم این است که حرکت بخشی از جامعه ایران به سوی دفاع از حقوق شهروندی ایرانیانی که تعلّق مستقیم به آن بخش ندارند به خودی خود نشانه ای بسیار امیدوارکننده در رابطه با آینده ایران است. دفاع تعداد زیادی از فعالان سیاسی و اجتماعی ایران از حق شهروندی بهائیان ایران نشان می‌دهد که لااقل بخشی از کنشگران در جامعه ایران دریافته اند که راه توسعه ایران و رفاه مادی و معنوی ایرانیان از تحمّل و پایبندی به مفهوم برابری واقعی تمام افراد ملّت می‌گذرد.

گاهی فضای جامعه ایران در اثر تنش‌های سیاسی به گونه ای جلوه می‌کند که تصوّر می‌شود هرکس سنگ خود را به سینه می‌زند و نسبت به دفاع از نظرات طیف فکری خاص خود اهتمام دارد. تردیدی نیست که فضای سیاست همین است و تقابل نظرات مختلف یکی از ویژگی‌های ذاتی یک جامعه شاداب و آزاد است. اما این اختلافات خطر بسیار مهمی را نیز متوجّه یک ملّت می‌نماید و آن خطر تفرقه و جدایی در میان شهروندان و در نتیجه آسیب به تمامیت و همپارچگی ملّت است. به نظر اینجانب در شرایط فعلی ایران، حقوق شهروندی در واقع چسبی است که از چنین گسستی جلوگیری می‌نماید. پایبندی تمام ایرانیان به لزوم برخورداری همه شهروندان از حقوق شهروندی برابر و دفاع تمامی جریان‌های فکری از حقوق شهروندی تمام ایرانیان رمز همپارچه ماندن ایران در عین تنوّع و اختلاف دیدگاه‌های سیاسی و اجتماعی رو به گسترش است.

جمهوری اسلامی تلاش نموده تا نوعی پایبندی ایدئولوژیک به اندیشه‌های خاص خود را در میان عموم ایرانیان فراگیر نماید و از این پایبندی ایدئولوژیک به عنوان ابزاری برای یکپارچگی ایران استفاده نماید. به همین دلیل وفاداری به اصل نظام را شاخصه ای برای سنجش این یکپارچگی قرار داده است. اما واقعیت این است که جامعه امروز ایران نمی تواند حول محور وفاداری به اصل نظام جمهوری اسلامی یکپارچه شود زیرا خاستگاه اندیشه این نظام سیاسی محدود به طیف خاصی از نخبگان دینی شیعه می‌شود. ایرانیانی که به این خاستگاه فکری تعلّق ندارند نمی توانند به جمهوری اسلامی به عنوان محوری برای حفظ همبستگی خود با سایر ایرانیان متمسّک شوند. اصرار حکومت ایران بر تحمیل این عامل به ایرانیان ثمره ای جز تهدید هرچه بیشتر همپارچگی ایرانیان و در نتیجه گسست بیشتر جامعه و در نهایت افزایش خطر تجزیه و فروپاشی ایران ندارد.

واقعیت این است که ایران امروز جامعه ای بسیار متنوّع و متکثّر است. تنوّع قومی، زبانی و مذهبی که به طور سنّتی در ایران وجود داشته است امروزه با تنوّع اندیشه ای نیز همراه شده و جامعه ایران را در عمل به قسمت‌های متنوّعی تقسیم کرده است که اختلافاتی بسیار جدی با یکدیگر دارند. چنین فضایی تهدیدی بسیار جدّی برای آینده ایران به عنوان یک کشور و ملّت واحد و حتّی تمامیّت ارضی ایران است. ایرانیان باید هرچه سریع تر به این پرسش اساسی و بنیادین پاسخ دهند که آیا می‌خواهند علی رغم تمامی اختلافات و تنوع‌ها قبول کنند که هر کس با شناسنامه ایرانی دارای حقوق شهروندی برابر و مساوی با سایر دارندگان شناسنامه ایرانی است یا خیر؟

به نظر اینجانب تنها امید ایرانیان برای حفظ ایران به عنوان کشور و ملّتی واحد به همپارچگی آنان حول محور حقوق شهروندی برابر وابسته است. اگر ایرانیان نپذیرند که صرف نظر از اختلافاتی که با هم دارند همگی به صرف دارا بودن تابعیت ایرانی از حقوق شهروندی برابر برخوردارند، آنگاه آینده ایران با هر نوع حکومتی بی تردید آینده ای تاریک و خون بار خواهد بود.

انتشار نامه ای توسّط تعدادی از فعالان سیاسی و اجتماعی ایران گام آغازین ارزشمندی برای ورود ایرانیان به بحث مهمی برای تعیین تکلیف حقوق شهروندی برابر است. بحث‌های علمی و هدفمند برای بررسی تمام ابعاد حقوق شهروندی و ظرفیت‌های جامعه ایران برای قبول برابری شهروندان باید گام‌های بعدی ما باشد و تمام بخش‌های جامعه ایران از جمله حکومت باید به صورت جدّی این مباحث را پیگیری نمایند.

حقوق شهروندی در شرایط امروز ایران نه بحثی شیک و فانتزی برای رونق دادن به ویترین‌های سیاست ورزان است و نه ابزاری در دست عدّه ای برای تقویت موقعیت اجتماعی خود. حقوق شهروندی ضامن همپارچگی، استقلال و تمامیّت ارضی ایران است و ایرانیان باید هرچه سریع تر در رابطه با آن به توافق و تفاهمی با یکدیگر دست یابند.

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

http://behnazar.blogspot.com/2014/03/blog-post_13.html



Wednesday, March 12, 2014

نامه 515 نفر از بهائیان ایران خطاب به آیات عظام، مراجع تقلید و علما : حافظ جان، مال و ناموس هموطنان غیر مسلمانتان باشید ...





تاریخ: سه شنبه ,۲۰ اسفند ۱۳۹۲
خبرگزاری هرانا ۵۱۵ تن از شهروندان بهایی ایران طی نامه‌ای به مراجع و علمای اسلام مینویسند:  .” در این سالهای سخت و بی‌مهر، فکرمان این بود که‌ای کاش مراجع و علما و مردان قانونگذار و فرهنگ ساز و تاثیر گذار کشورمان ، مانعی بر سر راه ایجاد تبعیض و کاشتن تخم تعصب در ذهن و دل هم میهنانمان میگشتند و اساس و قوانین و فتاوی مناسب تری می نهادند.”

متن کامل این نامه به همراه اسامی امضاء کنندگان آن که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته در زیر می‌آید:

حضرات آیات عظام ، مراجع عالیقدر، فضلا و علمای اعلام،

همانگونه که مستحضرید چند صباحی است در این مرز و بوم انسانهایی پاک و خدوم به ضرب گلوله یا چاقوی تعصب و کینه توزی دینی از پای در می آیند و به خاک می افتند . هنوز چند هفته‌ای از کشته شدن عطاء الله رضوانی شهروند بهایی به ضرب گلوله فردی ناشناس در بندرعباس نگذشته بود که اینبار تعصب دینی چهره زشت خود را به گونه‌ای دیگر و در پشت نقاب در شرق ایران (بیرجند) به رخ صاحبان اندیشه و فکر و دین مداران واقعی کشید و سه تن دیگر از هموطنان بهایی را به ضرب چاقو مجروح کرد . اما جالب اینجاست که در هر دو حادثه ضارب یا ضاربین فراتر از قانون، آزاد و رها درحال جولان هستند و هیچ نهاد و مسئولی به خانواده‌های این کشته شدگان و مصدومین پاسخگو نیست.

عجب است که این حوادث در کشوری رخ می دهد که پایگاه و جایگاه حکومت اسلامی و عدل علی است و حاکمان و مسئولان آن همگی در برابر این ظلم و بی‌عدالتی تنها سکوت پیشه کرده اند و ناظر بر اعمال و رفتار این خودسران و لجام گسیختگان هستند.

ارزش نهادن به کرامت انسانی اصلی است که در سرزمین ما درباره تمام کسانی که فقط تفکر و اعتقادشان ، تفکر حاکم نیست ، نادیده گرفته می شود . از مورد خشم و ضرب و جرح قرار دادن به قصد مصادره و اخراج و تبعید و محروم کردن از تحصیل و مشاغل دولتی تا قتل و زندان و اعدام و….

در این سالهای سخت و بی‌مهر، فکرمان این بود که‌ای کاش مراجع و علما و مردان قانونگذار و فرهنگ ساز و تاثیر گذار کشورمان ، مانعی بر سر راه ایجاد تبعیض و کاشتن تخم تعصب در ذهن و دل هم میهنانمان میگشتند و اساس و قوانین و فتاوی مناسب تری می نهادند .

ما ناظر و مشتاق پی گیریها و عدالتخواهی علی گونه شما حضرات آیات عظام ، مراجع عالیقدر و فضلا و علمای اعلام در ارتباط با حفظ جان ، مال و ناموس هموطنان غیر مسلمانتان هستیم همانگونه که وقتی در حوزه حکومت علی بر یک بانوی یهودی ظلمی رفت ، فریاد زد : اگر در این غصه جان ببازیم عجیب نیست .

ما یقین داریم شما بزرگواران در آینده‌ای نزدیک این مظالم وارده به هموطنان بهایی و سایر دگراندیشان ایرانی را محکوم نموده و با درایت و عدالتخواهی از تمام توان خود در جهت کنترل تعصبات کور مذهبی ، استفاده خواهید کرد .

احسان محبوب

احمد عبدی

ادیب ثابت

ادیب معصومیان

ارسلان یزدانی

اسفندیار رخشنده

اسفندیار شریفی

اسفندیار غضنفری

اسکندر البرزی

افروز دادگر

افسانه تقی پور

افسانه دشتی

افسانه یادگار

افشین یگان

اقدس سلمانی

اکرم عاطفی

البرز نورانی

النا آبادی

الناز ساروی

الناز یزدانی

الهام ثابتیان

الهه اقدامیان

إلهه لإله زارى

امراله اسلامی

امری جهرمی

امیلیا خانجانی

امیلیا کاویانی

امین الله رفیعی

امین الله نعمتی

امین رحمانی

امین شریفی

امین عبدی

ایرج شاهسوندی

ایرج میثاقی ممقانی

ایمان بهی فر

آتوسا میرحسینی

آذین رضوانی بقاء

آذین شکیبائی

آذین شمس

آرتین غضنفری

آرش اخلاقی

آرش اسحاقی

آرش راد

آرش صادقی

آرش نوبهار

آرمان ثباتی

آرمین شهیدی

آزاده بهشتی

آزاده نبیلی

آزیتا فروغی

آزیتا کریمی

آزیتا ممتاز

آفرین بشاش

آنجلا نوبهار

آوا توکلی

آوا خلخی

آیدا بندی

آیدا جلالیان

آیدا دریانی زاده

بابک رأفت

بابک صالحی

بایا سیروسیان

بدیع خالقیان

بشیر محمودی

بشیر هروی

بصیر هروی

بهار ایقانی

بهار ناظمی

بهراد نوریه

بهرام شریفی

بهروز پیامی پور

بهروز فرزندى

بهزاد امینی وادقانی

بهفر مقدم

بهمن یزدانی شهریار

بهناز سرانجامی

بهنام اقدامیان

بهیه سامی

بیژن فلاح

بیژن معصومیان

بیان اله بقایى

پروانه مختاری

پروانه مسروری

پرویز فرزین

پرویز فرهنگیان

پرویز ممتاز

پرویز نمازى

پرهام درخشان

پریدوخت محمدی

پریوش احمدی

پژمان ورقائی

پژمان وصالی

پندار کردنوه سی

پوراندخت فروزنده

پویا تبیانیان

پویا زمانی

پویا طالبی

پیام اغصانی

پیام تسلیمی

پیام روحانی

پیام فردوسیان

پیمان افنانی

پیمان قدسیان

پیوند رضایی

ترنم رحمانی

تیرداد خدادادی

ثانیه عبدی

ثمر اکبری

ثمره آزادى

ثمره آشنایی

جلال حسینی نژاد

جمال ثابت

جواد بینش

جواد عبدی

حسام تبیانیان

حسام کمالی

حسین عبدی

حنان تامى

حنانه کنعان

حوریه محسنی

خانم آغا ممتاز

خسرو عبدی

خندان حسینی

داریوش جابری

دانا روحانی

دانیال اوجی

دانیال گوران

درسا سبحانی

دیان قدسیان

راحله جلالی

راحیل مهدی زاده

رامبد برزین

رامز هروی

رامنا کاویانی

رامین درخشان

رزیتا ذبیحیان

رستم ستوده

رضوانیه اعیادی

روح الله حق پژوه

روح الله زیبایی

روح انگیز عبدی

روحا زیبایی

روحانیه وجدانی

روحیه جلیلی

روزبه میثاقی

روفیا کاتب پور شهیدی

رومینا ذبیحیان

رویا پرداختیم

رویا حداد

رویا زراعتکار

رویا سلمانی

رئوف امیری

زحل خانجانی

زری اسکندری

زرین جدی

زیبا نعیمی

ژینوس زمانی

ژینوس سبحانی

ژینوس فروتن

ساتیه صمیمی

سارا لویی

سارنگ اتحادی

ساسان نیرومند

ساغر جانمیان

ساناز تقوایی

ساناز صادقی

ساویس محمودی

سبا احسانی

سپهر آفاقی

سپهر ثابتی

سپیده اسدپور

سپیده اسلامی

سپیده خضوعی

ستاره فدایی

سحر بیرم آبادی

سراج آزادی

سرور سنا

سروش سروریان

سعید روشندل

سما صفایی

سما فرخی

سماء احسانی

سماء نورانی

سمیر گلشن

سمیرا ابراهیمی

سمیرا قانع

سمیرا میثاقی

سمیرا نبوی

سودابه معصومی

سوسن تبیانیان

سهیل جلیلی

سهیلا افنانی

سهیلا اکبری

سهیلا عمادی

سیاوش جابری

سیاوش میثاقی

سید حسین رضوی همدانی

سید خلیل جلیلی

سید کامبیز هاشمی

سیروس واحدی

سیما ایمان

سیمین اسماعیل پور

سیمین تبیانیان

سینا اقدس زاده

سینا شریفی

سینا مودی

شادی صادق اقدم

شادی خاصه زاد

شاهرخ اسدپور

شاهرخ حصیم

شاهین صادق زاده میلانی

شایان تفضلی

شایان ثنائی

شایان سالکیان

شایان کرمی

شایان مقیمی

شایان وحدتی

شبدیز وحدت

شبنم اشرفی

شبنم ثابت

شبنم صحرایی

شراره اعظمی

شراره روحانی

شرمین جدی

شروین اسدپور

شروین فلاح

شعاع الله یحیوی

شکوفه صفری

شکوفه عبدی

شمس علی عبدی

شمیم جابری

شمیم ملک محمدی

شهاب ابی زاده

شهپر مظلومی

شهراد اتحادی

شهرام جدی

شهرام حصیم

شهرزاد میثاقی

شهره اتحادی

شهره شریفیان

شهره مظلومی

شهلا نبیل زاده

شهناز ستوده

شهین احسان

شهین رضایی

شیدا حصیم

شیدا عابدی

شیدرخ فیروزیان

شیده آبادی

شیده توکلی وادقانی

شیرین فرهنگیان

شیلا اقدامی مهر

شیوا الله وردی گرجی

شیوا حقیقی

شیوا توکلی

صدف اریب

صدف ثابتیان

صفا شهیدی

صمیم زارعی

صنم افتحی

صوفیا رفاهی

صهبا برگی

صهبا بنیادیان

صهبا رضوانی

ضیاء جابری

ضیاءالله میثاقی

طاهره برجیس

طاهره دانش

طاهره سبزی پور

طناز راد

طیبه لقمانی

عرفان ثابتی

عرفان روح الفدا

عرفان صانعی

عرفان فائز

عزیزالله بیات

عشرت نخعی

عطاءاللّه ذبیحی

عطاءالله موفقی

عطاالله ارجمند

عطائیه ابراهیمی فرد

عظمت زارعیان

عفت نخعی

علی احسانی

علی احمدی

عهدیه شریفی

عین الله موفقی

غزاله خلوصی

فاران روحانی

فاران فنائیان

فاروق ایزدنیا

فاریا عباسی

فائزه فرهنگیان

فرامرز صفا

فرامرز یزدیان

فرانک بیکی

فرانک شبیریان

فرخنده براتی

فرخنده جعفری

فرزاد عبدی

فرزام علوی مقدم

فرزان فرامرزی

فرزانه پترسون

فرزانه خوشبین

فرشاد نگارستان

فرشته محسنی

فرشید یزدانی

فرناز ارجمند

فروزان عبدی

فروغ کمالی

فرهاد مشتاق

فریال سامی

فریبا مولوی

فریبا وصالی

فریبرز عبدی

فرید روحانی

فرید زراعتکار

فرید فقیری

فریدا اسدپور

فریدا سبحانی

فواد روحانی

فوما نبی اللهی

فهیم ممتازی

فهیمه کمالی

فهیمه سعیدی

فیروز ذبیحی

فیروز نخعی

فیروزه نیکوکار

قاسم بیات

قدرت الله عبدی

قمر عبدی

کاویان صادق زاده میلانی

کتایون ثابت

کتایون قره گزلو

کریم عبدی

کلر باهری

کمال عاطفی

کمال نبوی

کورش رضوانی

کورش روحانی

کوشا رحیمی

کیا ورقائی

کیان ثابتی

کیان هاشمی

کیانا زیبایی

کوروش تبریزی

گلارا فناییان

گلاره اسلامی

گلاویژ فناییان

گلرخ فیروزیان

گیتا روحانی مقدم

گیتا روحی

گیتی ساجد

گیتی یزدانی

گیلدا ایدلخانی

لألا صالحی

لاله شفیعی زاده

لعل فرخزادی

لوا فرخزادی

لوا فروهری

لوا نیکی

لورا حسینی

لیدا فهندژ

مارال بقایى

مارثا رضایی

ماریا محمدی

ماندانا وحدت

مبین قدیری

متین کرمی

مجید منشادی

محبوبه افشار

محبوبه کتیرائی

محمد عبدی

محمود رفیعی

محمود عبدی

مرجان امری

مروارید فخار

مریم رفاهی

مریم عظیمی

مریم کمالی

مریم موهبتی

مریم یوسفی

مژده شهریاری

مژده فروغیان

مژگان روحانی

مژگان سلمان زاده

مژگان گوهرریز

مژگان نورانی

مستوره رضوی

مستوره عبدی

مسعود رضوی

مسعود کرمی

مسعود وحدتی

مسیح الله محبوبی

معین افنانی

ملیحه احمدی

ملینا خورشیدیان

منا هاشمی

منصور روحانی

منوچهر ثابتی

منوچهر فلاح

منیر جلیلی

منیره پارسا

منیره شاه محمدی

منیژه حسن زاده

منیژه مطهری

موژان ستار

مونا خانى

مونا شاهی

مونا کارول

مونا کاویان

مونیکا مستقیم

مهبد ایقانی

مهتاب آذرخش

مهدی مبشر

مهران افشار

مهران روحانی

مهران صانعى

مهران مکنونی

مهرانگیز نوروزی

مهرداد رضوانی

مهرداد سیروسیان

مهرداد محرابخانی

مهرداد میثاقی

مهرنوش صادقیان

مهرنوش نیرومند

ﻣﻬﺮﻱ ﻧﺒﻮﻳﺎﻥ

مهسا اتحادی

مهسا آگاهی

مهسا رفائی

مهسا شکوهی

مهسا لایزالی

مهشید ایمانی

مهشید فردوسیان

مهشید محرمی

مهین خانجانی

مهین سهیلیان

مهین عابدینی

میترا انصاری

میثاق افشار

میثاق یزدانی

میعاد افشار

نادر کسایی

نادره احمدزاده

نارسیلا درخشان

نازنین جسمانی

نازنین عابدینی

نازنین هروی

نازنین فروغی

نازیلا خانی پور

نازیلا درخشان

نازیلا سلجوقی

نامی نبیل زاده

ناهید سبحانی

ندا اشرف

ندا ثابتیان

ندا فارابی

ندا مختاری

ندیم بدیعی

نسرین زواره

نسرین کوشکباغی

نسرین نخعی

نسیم تبیانیان

نسیم روشن آبادی

نسیم ثابتی

نشاط عامری فر

نصرت اله یزدانی

نظام الدین میثاقی

نعیم رضوی

نغمه فروغی

نغمه کیهانی راد

نغمه محسنی

نگار عبدالهی

نگار ملک زاده

نگار نصیری

نورا ثابت

نورا فلاح

نورالله یگان

نورانیه مجیدی

نوشین سالکیان

نوشین فروغی

نوید اقدسی

نوید کیهانی راد

نوید مستقیم

نوید یزدانی

نوید نعیمیان

نیسان اشرف

نیکناز افتحی

نیکو عزیزی

نیلوفر راد

نیلیسا یحیوی

نیما خلوصی

نیما ناجی

نیوشا امیری

نیما حقار

واحد خلوصی

وحید فروغی

وحیده بخشی

وحید مهرین

وصال ممتازی

وصال هروی

هاتف رفاهی پور

هاله روحی

هاله هوشمندی

هدایت دهقان

هدایت نجف زاده

هدی جلیلی

هژبر فیروزیان

هلاکو رحمانیان

هوتن رحمانیان

هوتن مهرآیین

هوشیار هوشیدر

یلدا فیروزیان

_________________________________________________


 February 16
در چند ماه گذشته شماری از شهروندان بهایی در ایران مورد حمله افراد نا‌شناس قرار گرفتند، اما تاکنون پرونده هیچکدام از آنان با پیگیری مراجع قضائی روبرو نشده است.
عطاءالله رضوانی یکی از قربانیان جنایت‌های اخیر، در شهریورماه سال جاری در بندرعباس کشته شد.
سعیدالله اقدسی، دیگر فرد بهایی است که در اردیبهشت‌ماه توسط افراد نا‌شناس به قتل می رسد، ولی خبر آن نه ماه بعد، در بهمن‌ماه انتشار می‌یابد.
آخرین نمونه نیز حمله یک فرد نا‌شناس با چاقو به یک خانواده بهایی به نام «مودی» در شهر بیرجند بود.
تاکنون ده‌ها شهروند بهایی توسط افراد نا‌شناس کشته یا مورد ضرب و شتم قرار گرفته‌اند و همه آنها کم‌وبیش دچار چنین سرنوشتی شده‌اند. فعالان حقوق اقلیت‌های مذهبی، ریشه این قتل‌‌ها، خرابکاری‌ها و تبعیض‌ها را «تعصب مذهبی» و «نفرت عاملان، محرکان و حامیان آنها از دگراندیشان دینی» می‌دانند. همایش‌های گوناگون و همچنین کتاب‌ها، مقالات و برنامه‌های مختلف رادیویی و تلویزیونی نیز افکار عمومی را به طور پیوسته علیه بهاییان تحریک می‌کنند.
در مهرماه سال جاری، ماموران امنیتی همچنین به منزل ۱۴ شهروند بهایی ساکن آباده حمله کردند. آنان از بهاییان آن منطقه خواستند شهر را ترک کنند چون مردم آن‌ها را دوست ندارند و ممکن است در خیابان با چاقو به ایشان حمله کنند.
هجوم‌ دسته‌جمعی به بهاییان، بخش دیگری از پروژه سرکوب و آزار شهروندان بهایی در ایران است که در تمام صد سال اخیر کم و بیش و هر از چندگاه اجرا شده است. از دیگر نمونه‌های اخیر این گونه اقدامات می‌توان به آتش کشیدن منازل ۵۰ روستایی بهایی در روستای ایول مازندران در تیرماه سال ۸۹ و حمله و غارت اموال بهاییان روستای کتا از توابع یاسوج اشاره کرد.
قتل فقط برای قتل
در بیشتر جنایت‌های صورت‌گرفته، سوءقصدکنندگان فقط قصد کشتن یا ضرب و شتم فرد بهایی را داشته‌اند و هیچگونه سرقتی از محل حادثه نشده است. دستگاه قضائی و امنیتی کشور تاکنون – چه پیش و چه بعد از انقلاب – اقدامی برای یافتن عاملان این جنایت‌ها انجام نداده‌ است.
به عنوان نمونه با گذشت ماه‌ها از قتل عطاءالله رضوانی در شامگاه دوم شهریورماه سال جاری هنوز تحقیقی جدی در این زمینه صورت نگرفته و پرونده وی، همچنان در مرحله تحقیق است؛ بی آنکه نشانه‌ای از تحقیق را با خانواده مقتول در میان بگذارند.
یک فرد آگاه از روند پرونده قضائی درباره پرونده عطاءالله رضوانی به زمانه می‌گوید: «با گذشت نزدیک به شش‌ماه از کشته شدن آقای رضوانی، هیچ تغییری در روند پیگیری پرونده قتل وی صورت نگرفته است. فقط ادعا شده امکان خودکشی بوده است. بی‌پایه بودن این ادعا اینجا ثابت می‌شود که هیچ اسلحه‌ای در کنار جسد مقتول کشف نشده است. از طرف دیگر، آقای رضوانی تاجری خوشنام در شهر بوده و زندگی شاد و بدون مشکلی در کنار همسر و دو فرزندش داشته است.»
این فرد آگاه ادامه می‌دهد که چندین مرتبه از مسئولان پرونده درخواست شده که با توجه به سرقت رفتن موبایل آقای رضوانی پس از قتل، تماس‌های وی را بررسی کنند یا از طریق چک کردن دوربین‌های اداره راهنمایی، مسافران اتومبیل وی را شناسایی کنند، ولی تاکنون به هیچکدام از این درخواست‌ها پاسخ مثبت داده نشده است.
درباره قتل یک شهروند ۸۳ ساله بهایی به نام «سعیدالله اقدسی» در شهر میاندوآب نیز تا به امروز هیچ تحقیق جدی صورت نگرفته است.
در روز اول اردیبهشت ماه سال جاری که مطابق با یکی از اعیاد مهم بهاییان است، فردی نا‌شناس پس از شکستن قفل وارد منزل اقدسی می‌شود و پس از بستن دست و پای وی، با شیئی نوک تیز هفت ضربه کشنده به او می‌زند.
قاتل پس از انجام عمل، بدون آنکه سرقتی از محل انجام دهد، آنجا را ترک می‌کند. یکی از نزدیکان فرد مقتول به هرانا اظهار داشته که در طی ده ماه گذشته، روی این پرونده هیچ نوع پیگیری یا شناسایی مظنون صورت نگرفته است. هیچ وکیلی هم در میاندوآب به دلیل بهایی بودن مقتول حاضر به پذیرش وکالت پرونده این قتل نشده است.
جنایت با سلاح سرد
شامگاه دوشنبه ۱۴ بهمن‌ماه حوالی ساعت ۹ شب، فردی با نقابی بر چهره با سلاح سرد (چاقوی نوک تیز) از طریق بالا رفتن از دیوار خانه، وارد منزل یک خانواده بهایی در بیرجند می‌شود و به اعضای این خانواده حمله می‌کند. سپس بدون آنکه سرقتی انجام دهد، محل را ترک می‌کند.
در این حادثه، قدرت‌الله مودی (پدر خانواده) در ناحیه شکم و پهلو، طوبی سبزه‌جو مودی (مادر خانواده) در ناحیه گردن و اعظم مودی (دختر جوان) در ناحیه ریه و دست بر اثر ضربات چاقو آسیب می‌بینند.
اعظم مودی پس از اینکه به هوش می‌آید، خود را به تلفن می‌رساند و به اورژانس اطلاع می‌دهد. جامعه جهانی بهایی در بیانیه‌ای حمله به خانواده مودی در بیرجند را ناشی از نفرت مذهبی دانست و از دولت حسن روحانی خواست تا به وعده برابری همه شهروندان ایرانی عمل کند و هرچه سریع‌تر، عاملان این جنایت را شناسایی کند.
یکی از نزدیکان خانواده مودی در مورد وضعیت جسمانی اعضای خانواده مودی به زمانه می‌گوید: «به نظر می‌رسد ضارب برای کشتن اعضای این خانواده وارد منزل آنان شده بوده و پس از آنکه سه عضو این خانواده بر اثر ضربات چاقو بیهوش می‌شوند، به گمان آنکه همگی مرده‌اند منزل را ترک می‌کند. آنان اما به طرز معجزه‌آسایی زنده می‌مانند. آقای مودی مورد اصابت هشت ضربه چاقو در ناحیه شکم قرار گرفته و همسر ایشان هم که چندی قبل جراحی قلب داشته مورد اصابت ضربه چاقو در نزدیکی شاهرگ گردن شده است. اعظم هم چند عصب دستش قطع شده بود که چون امکان پیوند رگ در بیرجند وجود نداشت به مشهد اعزام شد. عمل پیوند در مشهد با موفقیت صورت پذیرفت. در حال حاضر، هر سه نفر پس از ده روز از بیمارستان مرخص شده‌اند و در منزل در حال استراحت هستند.»
این فرد که مایل به ذکر نام خود نیست، دلیل این حمله را تعصب مذهبی می‌داند. او می‌گوید: «خانواده مودی، از بهاییان شناخته شده و قدیمی در بیرجند هستند. آقای مودی سال‌ها یکی از اعضای شورای اداره‌کننده جامعه بهایی بیرجند بوده است. از طرف دیگر، هیچ نوع سرقتی از منزل آنان صورت نگرفته و ضارب پس از حمله، آنجا را ترک کرده است. خانواده مودی، افرادی متمول در بیرجند هم نیستند که کسی بخواهد با توسل به زور از ایشان پول بدزدد.»
به گفته وی پرونده‌ای در اداره پلیس تشکیل شده ولی تاکنون مظنونی نداشته است. از اداره اطلاعات هم تماس گرفته‌اند و گفته‌اند پیگیر ماجرا خواهند بود و فقط از پخش خبر در اینترنت اظهار نارضایتی کرده‌اند.
سابقه اینگونه برخورد با شهروندان بهایی در بیرجند به سال‌های اولیه بعد از انقلاب برمی‌گردد: «میراسدالله مختاری» در ۲۸ اردیبهشت ماه ۱۳۵۹ خورشیدی در روستای اندورن بیرجند توسط افرادی نا‌شناس با روش سنگسار کشته می‌شود.
در آذرماه همین سال، یک زن و شوهر بهایی به نام‌های «محمد حسین معصومی» و «شکرنساء معصومی» در روستای نوک بیرجند توسط افرادی نا‌شناس، مجروح و سوزانده می‌شوند. در هیچکدام از این قتل‌ها، ضاربان مورد پیگرد قانونی قرار نمی گیرند.
ترور شهروندان بهایی طی چند دهه اخیر
پیشینه قتل و ضرب و شتم بهاییان که معمولاً با تهییج و تحریک احساسات مذهبی شماری از مسلمانان متعصب به وقوع می‌پیوندد، به دوران پهلوی برمی‌گردد.
کشتن سه شهروند بهایی در سال ۱۳۲۳ در شاهرود، به قتل رساندن مهندس عباس شهیدزاده در سال ۱۳۲۶ در شهر شاهی (قائم‌شهر کنونی)، قتل دکتر سلیمان برجیس در سال ۱۳۲۸ در کاشان، کشتن ضیاءالله حقیقت شهروند بهایی ساکن جهرم در مردادماه و ابراهیم معنوی شهروند بهایی ساکن روستای حصار (تربت حیدریه) در دی‌ماه سال ۱۳۵۷ خورشیدی، نمونه‌هایی از ترور و قتل شهروندان بهایی در پیش از انقلاب اسلامی محسوب می‌شوند. قتل‌هایی که هیچ‌گاه عاملان آن‌ها شناسایی نشدند.
ترور و قتل بهاییان پس از بنیانگذاری نظام اسلامی در ایران رو به گسترش یافت. در بیانیه‌ای که جامعه جهانی بهایی در سپتامبر ۲۰۰۸ میلادی منتشر کرد، اسامی ۲۲۱ شهروند بهایی که از دوران انقلاب اسلامی در ایران به اتهام دگراندیشی، ترور یا اعدام شده‌اند، درج شده است.
بر اساس این بیانیه، اولین شهروند بهایی که بر اثر اصابت گلوله متعصبان مذهبی کشته شد «حسین شکوری» نام داشت. او در روز ۱۳ فروردین ماه ۱۳۵۸ هنگامی که به مدرسه دخترش می‌رود به ضرب گلوله فرد نا‌شناس به قتل می‌رسد.
حسین شکوری ساکن اشنویه بوده است. او پیش از انقلاب اسلامی (اواخر دهه ۳۰)، بهایی می‌شود. به همین دلیل هم از کار اخراج می‌شود. او طی این سال‌ها همواره به دلیل بهایی شدن مورد اذیت و تهدید متعصبان مذهبی محل قرار می‌گیرد. به طوری که در سال ۱۳۴۳ فرزند چهارده ساله‌اش را در بیرون از خانه چنان کتک می‌زنند که می‌میرد.
پس از قتل حسین شکوری، ترور شهروندان بهایی همچنان تا این زمان به شکل‌های مختلف ادامه داشته است.
ربودن فعالان سر‌شناس بهایی مانند علیمراد داودی، محمد موحد، یوسف عباسیان، هوشنگ محمودی و بهیه نادری و پیدا نشدن اجساد آنان یکی از روش‌هایی بوده که گروه‌های تندروی مذهبی در ایران برای حذف بهاییان به کار برده‌اند.
ترور شهروندان بهایی نیز توسط افراد نا‌شناس همچنان ادامه داشته است. حسن اسماعیل‌زاده، عطاءالله حقانی، پروفسور منوچهر حکیم، روحانیه یارشاطر، بابک طالبی (نوجوان)، شروین فلاح، منصور دولت و شهرام رضایی نمونه‌هایی از ده‌ها ترور شهروندان بهایی تا سال ۲۰۰۵ هستند.
دیان علایی، سخنگوی جامعه جهانی بهایی اعلام کرده که از سال ۲۰۰۵ تاکنون به جان ۵۰ شهروند بهایی سوءقصد شده است و ۹ نفر هم کشته شده‌اند بدون آنکه هیچ محکمه قضائی برای آنها تشکیل یا قاتل شناسایی شود.

سایت رادیو زمانه

------------------------------------------------------------------------------------------------------------

http://behnazar.blogspot.com/2015/09/blog-post.html
http://behnazar.blogspot.com/2014/03/blog-post_12.html