– ۱۲ –
مقایسه بین حضرت مسیح و جمال مبارک
بعضی از اشخاص ذکر نموده اند که هرچند آثار عظیمه از جمال مبارک ظاهر شده و اعمال غریبه صادر گشته که بزرگواری از آن مثل آفتاب ظاهر است ولی ظهور حضرت مسیح اعظمست به آن قیاس نمی شود.
بلی آثار عظمت در حضرت مسیح فوق تصوّر عالم انسانی و ادراک عقل بشریست و ما نسبت به حضرت مسیح صبیح ملیح در نهایت خضوع و خشوع هستیم و به جان و دل آن حضرت را دوست داریم بلکه اگر اقتضا کند و توفیق رفیق شود جان را فدای حضرت مسیح می نمائیم زیرا او را به نظر عظیم می نگریم و معتقد به او هستیم.
امّا اگر بنای این ذکر باشد با کمال صدق و محبّت در جواب این اعتراض می گوئیم که حضرت مسیح در میان ملّت اسرائیل پرورش یافت و در تحت حکومت رومان بودند و در آن زمان رومان در جمیع کمالات مدنیّت مشهور آفاق بود، اگر بیانی بلیغ و تعلیمی بدیع از حضرت مسیح صادر شود چندان استغراب ندارد. امّا جمال مبارک در ایران ظاهر شدند که بکلّی در آنجا علوم مفیده مفقود بود مگر علوم اعتقادیّه و احکام شرعیّه. لهذا از چنین شخصی در چنین ملکتی صدور این تعالیم الهیّه و آثار عظیمهٴ مهمّه محلّ استغراب است.
و حضرت مسیح وقتی که صعود فرمودند دوازده نفر تربیت فرموده بودند از رجال و چهار زن از نساء. بلی چند نفر دیگر بودند لکن در مقام یقین نبودند. و از این دوازده نفر نیز یکی اعدا عدوّ حضرت مسیح شد و آن یهوذای اسخریوطی بود و بر قتل مسیح قیام کرد با وجود آنکه رئیس حواریّون بود. و آن یازده دیگر اعظمشان پطرس بود و او نیز در مقام امتحان ثابت نماند چنانچه حین شهادت حضرت مسیح بنصّ انجیل پطرس سه مرتبه انکار نمود حتّی در مرتبۀ اخیر تبرّی جست. بعد از صوت خروس منتبه و نادم و پشیمان گشت. ولی از بدایت این امر تا یومنا هذا یمکن قریب بیست هزار نفر از رجال و نساء و اطفال در سبیل حقّ شهید شدند و اکثر از این شهدا در زیر شمشیر نعرۀ یابهآءالأبهی بلند کردند. و بسیاری را تکلیف کردند که همین قدر در مجلس بگو که من بهائی نیستم جانت مالت جمیع محفوظ ماند. در جواب این تکلیف یابهآءالأبهی گفت. و وقت صعود مبارک بیش از دویست هزار نفر در ظلّ مبارک در مقام یقین بودند. و صیت حضرت مسیح در ایّامش به آشور و کلدن و آسیاء وسطی و اطراف سوریّا نرسید امّا صیت جمال مبارک در ایّامش شرق و غرب را گرفت.
حضرت مسیح نزد کل مشهور نبود، اکثر او را نمی شناخت و از دهی بدهی و صحرائی به صحرائی حرکت می فرمود. حتّی وقتی که خواستند حضرت مسیح را بگیرند نمی دانستند که کجاست و نمی شناختند. یهوذای اسخریوطی رفت و گفت من شما را نشان میدهم. گفتند در آن محلّی که داخل می شویم از کجا بفهمیم که کدام مسیح است؟ گفت هر کدام را که من ببوسم او مسیح است. و جمال مبارک مقابل اعدا واضح و مشهود ایستاده بودند و جمیع می شناختند و مقاومت ملّت عظیمهٴ عالم می فرمود. و همچنین حضرت مسیح را دشمن معارض ملّت ضعیفۀ یهود بود که در تحت حکومت رومان بود و ملّت محکومه بودند مثل یهود طبریّه و صفد الآن. لکن معارض و معاند جمال مبارک یک ملّت از ملل عظیمهٴ عالم بود. حضرت مسیح را وقتی که در محضر حاضر کردند سؤال نمودند که تو ملک یهودی در نهایت مظلومیّت در جواب فرمودند تو چنین میگوئی. امّا در مجلس عظیم طهران در حین خطاب صدای مبارک بعنان آسمان می رسید.
اینست حقیقت حال. ملاحظه فرمائید و به معترضین بگوئید که انصاف دهند و از تعصّب جاهلی بگذرند و بر حقائق امور از قرائن کتب مقدّس پی برند. مثلاً حال اگر به قسّیسان گفته شود که حضرت مسیح در ایّام خویش معروف بین ناس نبود نهایت استغراب را می نمایند و انکار کنند و حال آنکه در نصّ انجیل است که یهوذای اسخریوطی مبلغی برشوه گرفت و آن مبلغ بسیار جزئی بود که محلّ حضرت مسیح را نشان دهد و چون آن جمع هیچیک حضرت مسیح را نمی شناختند لهذا گفت هر کس را ببوسم او حضرت مسیح است او را بگیرید و چنین شد.
حضرت عبدالبهاء, " مجموعه خطابات حضرت عبدالبهاء", 12
No comments:
Post a Comment