Thursday, August 18, 2016

کشتاربزرگ تابستان سال ۶۷ کشتاری ديگرگونه و ويژه بود - تاريخ هيچ قتل عامی را به گور نسپرده و نخواهد سپرد

کشتاربزرگ تابستان سال ۶۷ کشتاری ديگرگونه و ويژه بود 

- تاريخ هيچ قتل عامی را به گور نسپرده و نخواهد سپرد 

 مسعود نقره کار

... از ميان کشتارها , کشتاربزرگ تابستان سال ۶۷ , کشتاری ديگرگونه و ويژه بود. آيت الله خمينی و ديگر دست اندکاران اين جنايت بزرگ قصد داشتند خلاف کشتار های سال ۵۸-۵۷ و کشتار سال ۶۰-۶۲ , بی سروصدا هزاران تن از دگرانديشان و ومخالفان خود را قتل عام کنند, قربانيانی که در بيدادگاه حکومت اسلامی محاکمه و به زندان محکوم شده بودند و دوران محکوميت خود را می گذراندند. به فرمان آيت الله خمينی هزاران تن از اين زندانيان در محاکمه هايی ۲تا ۳ دقيقه ای به مرگ محکوم شدند . قتل عام اين قربانيان , نه قفط در زندان های تهران , در سراسر ايران بی سرو صدا آغاز شد و پيکر قربانيان نيز شتابزده و شبانه در گورهای دسته جمعی به خاک سپرده شدند ." شمار دقيق قبرها و جنازه های مدفون شده در خاوران مشخص نيست، ولی برآورد می شود که اين تعداد از مرز حداقل پنج هزار قربانی می گذرد. البته اخيراً براساس گزارش های به دست آمده، رضا ملک، يکی از عوامل سابق وزارت اطلاعات که در زمان صدارت علی فلاحيان در اين وزارتخانه کار می کرده، در يک نوار ويديويی اظهار داشته که در آنجا بين ۱۷۰ تا ۱۹۰ گور جمعی برای زندانيان سياسی سال ۱۹۸۸ وجود دارد. به گفته او، تعداد ۳۳ هزار و ۷۰۰ زندانی، از جمله خردسالان ۱۱ و ۱۲ ساله و زنان باردار، در دل اين گورها مدفون شده اند."
ايت الله خمينی و ديگرقاتلان بر اين تصور بودند که کار چنين جنايت هولناکی را بی سرو صدا به پايان رساندند ,غافل از اينکه خانواده های قربانيان و بازماندگان کشتار در ايران اين بزرگترين جنايت حکومت اسلامی را فرياد کردند, و به ياری و همت مخالفان حکومت اسلامی در تبعيد و محافل بين المللی, پرده از روی جنايت بزرگ جباربرداشته شد و جهانی با خانواده قربانيان و بازماندگان آن جنايت همصدا شد. ...
-------------------------------------------------------

تاريخ هيچ قتل عامی را به گور نسپرده و نخواهد سپرد،

 مسعود نقره کار


جباران ترس خورده گمان نمی کردند که بردارشدگان، تيرباران شدگان و قتل عام شدگان اين گورستان پرت افتاده شاهدان زنده جباريت و جنايت بزرگ آنان شوند

اسلام، بويژه تشيع، " دين عدم تحمل" اجساد و گور دگرانديشان و مخالفان خود نيز هست! تاريخ نمونه های بسياری از اين نوع عدم تحمل اسلامی و "بی حرمتی" و ددمنشی نسبت به جنازه و گور مردگان دارد:
".....شاه اسماعيل دستور داد جسد شيبک خان را به حضور او آوردند. هنگامی که جسد بی سر امير ازبکان را به نزدش آوردند پادشاه کينه خواه سه ضربت از شمشير خونريز ذوالفقارآسا بر شکمش زدند و دو دست او را قطع نمودند و به لفظ گهر بار ادا فرمودند که هر که سر مرا دوست دارد از گوشت دشمن من طعمه سازد...به مجرد استماع اين فرمان کوشش و ازدحام جهت اکل گوشت ميته شيبک خان به مرتبه ای رسيد که صوفيان تيغها کشيده قصد يکديگر نمودند و آن گوشت متعفن با خاک و خون آغشته را به نحوی از يکديگر ربوده که جرغان (مرغان) شکاری در حال گرسنگی آهو را بدان رغبت از يکديگر بربايند.... شاه اسماعيل دستور داد سر شيبک خان را قدح سازند."استادان زرگر به موجب فرمان شاه والاگهر , سر شيبک خان را در طلای احمر گرفته به جواهر گرانمايه زينت دادند و قدح را ساغر زرين مجلس بهشت آيين نام نهادند. شاه اسماعيل مجلس بزم و عيش ترتيب فرمودند و با امرا و ارکان دولت به عيش و کامرانی مشغول شدند. در ان بزمگاه قدح را به گردش در آوردند و به باده نوشی پرداختند."
آقا محمد خان قاجارنيز"....... امر داد تا استخوان های کريم خان را از قبر بيرون آورده در آستانه قصر خويش در طهران دفن نمودند تا هر روز از روی آن ها عبور کرده و توهين وارد آورده باشد...."
حکومت اسلامی و گروه های فشارو کشتارش نيز همين نوع منش و روش را در سراسر ايران با اجساد و گور قرباينان خود داشته ودارند . برای نمونه: پيکر مثله شده ی برخی از قربانيان" گروه قنات" مخفيانه در خانه های قربانيان غسل داده شدند و در حياط خانه ها و يا باغ های جهرم دفن شدند، چرا که به خانواده قربانيان اجازه داده نشد تا پيکر عزيزان خود را در قبرستان شهر غسل بدهند و دفن کنند.
*************
حکومت اسلامی به دو دليل شرم آورترين و ابلهانه ترين رفتار را با گورها و مردگان غيرخودی روا داشته است:
۱- ارعاب , تحقيروتهديد دگرانديشی و مخالفت , ونيز رساندن اين پيام و هشدار به دگرانديشان و مخالفان که : وقتی با مردگان شما چنين کنيم با زندگان شما چه خواهيم کرد!
در اين عرصه حکومت اسلامی راه اسلاف اش را رفته است . اين حکومت پيروزی اش را با حمله ی آيت الله خلخالی و بيل و کلنگ بدستان اش به آرامگاه رضا شاه ويورش حزب الله به قطعه ۳۳ بهشت زهرا وشکستن سنگ قبرها و ريختن زباله و حتی مدفوع در اين قطعه , و تخريب گورستان بهايی ها جشن گرفت. ازهمان هنگام بر مبنای " سنت محمدی " و " شريعت شريفه " از يورش و حمله پاسداران اسلام به گورستان هايی که آرامگاه دگرانديشان و مخالفان سياسی , عقيدتی و فرهنگی شان بود , نوعی عبادت وکسب و کار ساختند, عبادتی که تحقير و تهديد دگرانديشی و مخالفت محتوی و اساس آن بوده و هست . آباد گران لعنت آباد ها و کفر آباد ها ,که قربانيان" لعنت "شده آن ها روشنفکران و روشنگران , ودگرانديشان بوده و هستند با رفتار ضد انسانی شان کاررا به جايی رساندند که برخی از خانواده ها اجساد عزيزان اعدام شده ی خود را در حيات و باغچه ی خانه ها شان دفن کردند ( زنده ياد دکتر روحانی در مازندران يک نمونه است ) ويا پيکر مثله شده ی فرزند را در حمام خانه غسل دادند و شبانه در گوشه ای به خاک سپردند( يکی از قربانيان گروه قنات در جهرم نمونه است).
۲- تخريب و تغيير چهره ی گورستان دگرانديشان و مخالفان , از بين بردن اجساد قربانيان و جابه جايی آنان برای محو آثار و اسناد جنايت :
حکومت اسلامی تا کنون در ۵ کشتار بزرگ , هزاران دگرانديش و مخالف خود را به قتل رسانده است . بر اين کشتارها , کشتار هايی که بی لياقتی, ندانم کاری و حماقت رهبران و مسؤلين اين حکومت سبب ساز آن بوده و هستند را نيز می توان افزود .( تدوام جنگ عراق و ايران ,فقر , بيماری , قوانين ارتجاعی و انسان کش اسلامی و...).
از ميان کشتارها , کشتاربزرگ تابستان سال ۶۷ , کشتاری ديگرگونه و ويژه بود. آيت الله خمينی و ديگر دست اندکاران اين جنايت بزرگ قصد داشتند خلاف کشتار های سال ۵۸-۵۷ و کشتار سال ۶۰-۶۲ , بی سروصدا هزاران تن از دگرانديشان و ومخالفان خود را قتل عام کنند, قربانيانی که در بيدادگاه حکومت اسلامی محاکمه و به زندان محکوم شده بودند و دوران محکوميت خود را می گذراندند. به فرمان آيت الله خمينی هزاران تن از اين زندانيان در محاکمه هايی ۲تا ۳ دقيقه ای به مرگ محکوم شدند . قتل عام اين قربانيان , نه قفط در زندان های تهران , در سراسر ايران بی سرو صدا آغاز شد و پيکر قربانيان نيز شتابزده و شبانه در گورهای دسته جمعی به خاک سپرده شدند ." شمار دقيق قبرها و جنازه های مدفون شده در خاوران مشخص نيست، ولی برآورد می شود که اين تعداد از مرز حداقل پنج هزار قربانی می گذرد. البته اخيراً براساس گزارش های به دست آمده، رضا ملک، يکی از عوامل سابق وزارت اطلاعات که در زمان صدارت علی فلاحيان در اين وزارتخانه کار می کرده، در يک نوار ويديويی اظهار داشته که در آنجا بين ۱۷۰ تا ۱۹۰ گور جمعی برای زندانيان سياسی سال ۱۹۸۸ وجود دارد. به گفته او، تعداد ۳۳ هزار و ۷۰۰ زندانی، از جمله خردسالان ۱۱ و ۱۲ ساله و زنان باردار، در دل اين گورها مدفون شده اند."
ايت الله خمينی و ديگرقاتلان بر اين تصور بودند که کار چنين جنايت هولناکی را بی سرو صدا به پايان رساندند ,غافل از اينکه خانواده های قربانيان و بازماندگان کشتار در ايران اين بزرگترين جنايت حکومت اسلامی را فرياد کردند, و به ياری و همت مخالفان حکومت اسلامی در تبعيد و محافل بين المللی, پرده از روی جنايت بزرگ جباربرداشته شد و جهانی با خانواده قربانيان و بازماندگان آن جنايت همصدا شد.
چندی ست که حکومت اسلامی دست به تخريب و محو کامل گورستان خاوران , به عنوان يکی از اسناد بزرگ جنايت اش برده است , چرا که جباران ترس خورده گمان نمی کردند که بردارشدگان, تيرباران شدگان وقتل عام شدگان اين گورستان پرت افتاده و بی نام و نشان شاهدان زنده ی جباريت و جنايت بزرگ آنان شوند.
." تخريب اين گورستان و عدم پاسخ به درخواست های انجام شده مبنی بر انجام تحقيقات جامع پيرامون اعدام ها يک نقض آشکار نسبت به حقوق خانواده قربانيان است. آنان اين حق را دارند که اطلاعاتی در مورد واقعيت کشتار زندانيان دريافت و به مانند سال های قبل بر سر قبر عزيزانشان عزاداری کنند. تخريب اين مکان و از بين بردن آثار علمی که در اين گورها وجود دارد باعث خواهد شد عدالت در مورد خانواده قربانيان اجرا نشود."
برای رهايی از چنين کابوس هولناک و عذاب "وجدان"ی - البته اگر وجدانی در کار باشد شان - حکومت اسلامی راهی جز پذيرش مسؤليت اين جنايت و جنايت های ديگری که مرتکب شده است , ندارد.آمرين و عاملين کشتاربزرگ سال ۶۷ , و کشتار های ديگر, می بايد به طور رسمی معرفی شوند و جانيانی که هنوز زنده اند و به جنايت مشغول, دستگير و در دادگاهی بين المللی محاکمه و مجازات شوند. تاريخ هيچ قتل عامی را به گور نسپرده است و نخواهد سپرد.

منابع:
۱- منوچهر پارسا دوست: شاه اسماعيل اول , شرکت سهامی انتشار , ۱۳۷۵
۲- تاريخ کامل ايران , دکتر عبدالله رازی , چاپخانه اقبال
۳- مسعود نقره کار , مقدمه ای بر کشتار دگرانديشان در ايران , نشر پيام , ۲۰۰۸, آلمان
۴ – اطلاعيه های"فدراسيون بين المللی جامعه های حقوق بشر" (FIDH) و "جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران" (LDDHI)

http://behnazar.blogspot.com/2016/08/blog-post_18.html




No comments:

Post a Comment