Bahram Shamshiri
زندگی نامه قرن بدیع جلد ۱
ملا باقر تبریزي
دیگر از حروفات بيانيّه جناب ملا باقر تبریزي است . این نفس نفيس در تبریز چشم بر عالم گشود و در اوائل سن شباب
به محضر سيدكاظم رشتي در كربلا وارد و از مشكات كاظمي مستفيض و برخوردار شد. بعد از صعود استاد بزرگوار همراه سایر طالبان جمال موعود آهنگ شيراز نمود و به زیارت محبوب آفاق مشرف و از حروف حي مقرر گشت . پس از ایمان چون نسيم در اكثر شهرهاي عراق و ایران بر گمگشتگان مرور نمود و از نفحات یوم جدید مردمان را به خلعت بدیع ایقان و عرفان مخلع و آراسته ميساخت . در كربلا و عتبات عاليات امر حق را منتشر نمود و در سفر حضرت طاهره از كربلا به قزوین در جميع مراحل ملازم و همراه بود . بعد از قتل ملاتقي از قزوین به طهران آمد و با مومنين محشور و در اكثر احيان به زیارت حضرت بهاءالله مشرف و در تحت انوار مكرمتش ميزیست . با ورود جناب طاهره به بيــت مبارک اغلب ا ّیام به ملاقات او نائل ميگشت و حسب الامر حضرت بهاءالله به جناب طاهره و خادمه او در باغ جنت ملحق و پس از چندي به بدشت توجه نمودند . در خاتمه احتفال بدشت همراه حضرت بهاءالله به صفحات نور و مازندران توجه نمود. در هنگام توجه حضرت بهاءالله جل ثنائه به قلعه طبرسي جهت معاضـــدت جناب قدوس و باب الباب وي از جمله همراهان جمال اقدس ابهي بود . در اثناي طریق گرفتار ماموران شده، اخذ و دستگير و به مسجد آمل منتقل و به حكم نایب الحكومه محكوم به چوب و فلك شدند. اما حضرت بهاءالله قدم پيش نهاده و وساطت فرمودند و موفق گشتند كه ملا باقر و دیگر همراهان را از عذاب مجازات رهایي بخشيده ، خود را سپر بلاي ایشان سازند و به جاي جميع
دوستان مجازات و چوب كاري شوند . پس از آن چندي محبوس و بعد به طهران مراجعت نمودند.
ملا باقر از طهران به آذربایجان رفت و در قلعه چهریق به زیارت مولاي شفيق رسيد و از آن بحـر زخار علم و حكمت
الهي سيراب شــد . پس از زیـارت كتاب مستطاب بيان و اطلاع به اهمـيت ذكر من یظهره الله از حضرت رب اعلي در آن خصوص استفسار و به نزول توقيع مفصلي در پاسخ مسئلتش سرافراز گردید. در قسمتي از آن توقيع خطاب ميفرمایند
لعلك في رمانيه سنه يوم ظهوره تـدرك لقاء الله و ان لـم تـدرك اولـه تـدرك آخـره ااا
علاوه بر آن بيان شفاهاً نيز وي را
مطمئن فرمودند كه یوم ظهور حضرتش را ادراک و به زیارت طلعت بي مثالش نائل خواهد گشت .
ملا باقر در چهریق كرارا حامل مكاتيب و توقيعات نازله از كلك طلعت بيان ميگردید . از جمله دو ماه پيش از شهادت
كبري، حضرت باب كليه الواح و توقيعات نازله و انگشتريهاي عقيق و قلمدان و مُهرهاي خویش را در صندوقي نهاده و به ضميمه مكتوبي به او تحویل فرمودند تا به مـيرزا احمد كاتب برساند و به وي تاكيد فرمودند كه در حفظ آن امانت الهي جهد بليغ مبذول دارد و جز ميرزا احمد احدي نباید از محتویات جعبه اطلاع حاصل نماید . او نيز بلافاصله از چهریق حركت نمود و پس از هيجده روز به قزوین رسيد و دریافت كه ميرزا احمد در قم ساكن گشته ، لذا به قم روي نهاد و در اواسط شعبان 1266 هـ. ق (تير ماه 1229 خورشيدي) به آن شهر وارد و در حضور جمعي از اصحاب بسته امانت حضرت باب را به وي تحویل داد . پس از شهادت
حضرت رب اعلي طول حيات یافت و متاخّر از كل حروفات بيان درگذشت و از این جهت به ملا باقر حرف حي مشهور گردید.
در ایّام اقامت حضرت بهاءالله در بغداد به حضور مالك ادیّان مشرف و آتش محبت و حبّ رحمن در سينهاش اشتعالي
بدیع گرفت و پس از مراجعت به آذربایجان به تبليغ سایر نفوس مأنوس گردید . در زمان اعلان امر جمال قدم موفق به ایمان و ایقان گشت و نبوت و بشارات طلعت احدیت در حق او ظاهر و در مقام دفاع از آیين نباض حضرت بهاءالله بر كلمات یحيي ازل رد نوشت و انفـاس حيـات را به ذكر صاحب آیات و تبليغ مردمان و تشویق احباب در شهـرهاي مختلف ایـــران ميگذراند. در اواخر ایّام بار دیگر شوق زیارت حضرت منان در جانش فتاد .از ایران به عكاء شتافت و به زیارت جمال الهي و رب اعز ابهائي مفتخر
گردید . ایّامي از كأس طهور لقاء سرمست و از بادیه مصاحبت و مجالست مخمور و ميپرست بود . پس از انقضاي ایّام وصال عزم معاودت به دیار جانان نمود . اما در حين مراجعت ، در استانبول اجل محتوم سررسيد و به ملك جانان پرواز نمود و در جهان الهي نزد عرش حق ساجد و در محفل انس و لقاء تا ابد جالس گردید.
No comments:
Post a Comment