❤️ قلب ❤️
به قلم : روحى ارباب
در بيانات و آثار الهيّه اغلب به قلب اشاره شده و از اين لطيفهٴ ربّانى سخن به ميان آمده است. در کلمات مکنونهٴ عربى مىفرمايد:
ٰٰيابن الّروح فى اوّل القول فاملک قلباً جيّداً حسناً منيرا لتملک ملکاً دائماً باقياً ازلاً قديماٰٰ. پس هرکس قلب روشن و پاکى داشته باشد برطبق اين بيان احلاى روحافزا مىتواند ملک دائم باقى ازلی و قديم را مالک شود.
در کلمات مبارکهٴ مکنونهٴ فارسى مىفرمايد:
ٰٰاى دوست در روضهٴ قلب جز گل عشق مکار ...ٰٰ پس قلب روضهاى است که قابل انبات گل عشق و محبّت الهى است. در همان کلمات مکنونهٴ فارسى مىفرمايد: ٰٰاى پسران ارض براستى بدانيد قلبى که در آن شائبهٴ حسد باقى باشد البتّه بجبروت باقى من در نيايد و از ملکوت تقديس من روائح قدس نشنودٰٰ.
در مناجاتى که از سماء مشيّت حضرت بهاءالله جلّ اسمه الاعلی عزّ نزول يافته مىفرمايد: ٰٰقلباً طاهراً فاخلق فىّ يا الهى... حضرت عبدالبهاء در مناجاتى کوتاه و مختصر که حاوى معانى بيشمار است مىفرمايد:
ٰٰپر وردگارا قلب صافى چون در عطا فرماٰٰحضرت ولىّامرالله ارواحنا لتربته الفداء مىفرمايد:
قبل از هرچيز بايد قلب را پاک و نيت را خالص نمود...اگر در بيانات مبارکه غور و تعمق کنيم يقيناً هزاران موضع از اين قبيل بيانات الهيّه را زيارت خواهيم کرد.
در موقع زيارت اين آثار يک سؤال پيش مىآيد که چگونه در آثار انبياى الهيّه در گذشتهٴ ايّام و در اين ظهور امنع اقدس به قلب توجّه و عنايت خاصّى شده است و چرا افکار و عقول ادباء و شعراء و نويسندگان و متفکّرين همواره معطوف قلب بودها ا. تاةممست. گمان مىرود جواب باين سؤال چندان دشوار نيست. همانطور که قلب حسّاسترين و مؤثرترين عضو بدن است. در عالم روح و معنى نيز محور جميع عواطف و احساسات انسانى بشمار آمدهاست چنانچه در مکالمه مکرّر مىگوئيم قلبم متأثّر شد و يا قلباً مشعوف شدم قلباً فلان چيز را دوست دارم و يا قلباً از فلانچيز متنفرم. فلانکس قلبى رؤوف دارد و يا بالعکس فلانکس قسىّالقلب است.
ٰٰترديدى نيست مايه و وسيلهٴ ترقيات روحانيّه و وصول به مقامات عاليهٴ الهيّه داشتن قلب پاک و طاهر است. قلبى که در اثر شنيدن يک آهنگ خوش روح بخش منبسط نمى شود، دلی که در اثر ديدن مناظر زشت و نازيبا متألّم نمىگردد، قلب نيست. وجه تمايز انسان از حيوان همان عواطف و احساسات لطيف انسانى است انسان خوشقلب از بدبختى و بيچارگى همنوعان خود متألّم مىشود. انسان خوشقلب راضى نمىشود که ذيروحى را از خود برنجاند و براى جلب منافع خويش وسائل تکدّر و ناراحتى ديگران را فراهم سازد، قلب پاک از زيارت آثار الهيّه لذّت مىبرد. دل بىآلايش از اصغاء کلمات ربّانيّه مهتزّ مىشود کسانىکه قساوت قلب دارند و از زحمت و مشقّت ديگران شاد و مشعوف مىشوند، افرادىکه نار حسد و بغض همواره در دلشان زبانه مىکشد، نفوسيکه راحت و آسايش خود را در رنج و زحمت ديگران مىپندارند، آن گروه مردمى که همواره در صدد صدمه و ايذاء همنوعان خويش هستند يقيناً قلبشان مغبّر و مکدّر است. اينان از سرچشمهٴ حيات روحانى ننوشيدهاند و از باران نيسانى بهره و نصيب نبردهاند. مقام و رتبهٴ انسانى که بوظائف و تکاليف خود در برابر اين تاج وهّاج انسانى که باو عطا شده واقف و آگاه است بسيار بلند و رفيع است.
پس اگر اين بيان مبارک را زيارت مىکنيم که مى فرمايد اگر مالک قلب روشن و پاکى شوى مالک ملک ابدى هستى بايد يقين حاصل کنيم که قلب پاک چنين مقام بزرگى را در بردارد.
اگر در مناجات بدرگاه قاضىالحاجات از خدا مىخواهيم که قلب پاک و طاهرى بما عنايت فرمايد
و يا قلبى چون درّ صاف عطا نمايد بايد از صميم قلب معتقد باشيم که با اين هديه و ارمغان الهى در دنيا و عقبى شاد و رستگار خواهيم شد. بيائيد بکوشيم تا باين موهبت الهى فائز گرديم قلوبمان را از زنگ ضغينه و بغضاء پاک و منزّه کنيم حسد را که بفرمودهٴ مبارک يأکل الجسد است بقلب خود راه ندهيم و از خود برانيم از غم ديگران ما هم متألّم شويم و با سرور و شادى همنوعان شريک و سهيم باشيم از گريهٴ بينوايان و درماندگان ما هم بگرييم و درد آنها را چاره سازيم در سحرگاه و شبانگاه بدرگاه پروردگار با تضرع و ابتهال مناجاتکنيم و از صميم قلب بگوئيم "پروردگارا قلب صافى چون در عطا فرما".
آهنگ بدیع سال ١٩ شمارهٴ ٩
https://t.me/tolo_e_carmel
No comments:
Post a Comment