«موضعِ اهل بهاء نسبت به اسراييل»
عین پاسخ حضرت شوقی ربّانی را در جواب نامۀ رئیس كمیسیون مخصوص سازمان ملل متّحد در قضیۀ فلسطین، در زیر میآید تا هموطنان عزیزمتوجّه شوند كه ردّیّه نویسان عمداً حقایق را تحریف و مستور میدارند و اگر نقل قولی هم كنند، ناقص و حتّی مُحَرَّف نقل میكنند تا اذهان را نسبت به امر بهائی و جامعه آن مخدوش كنند و بهائیان را دشمن مسلمین بنمایانند؛ حال آنكه نصوص صریحه این متن، اعظمِ دلیلِ بطلانِ تُرَّهاتِ مُكذِّبین است؛ و اینان علی رغم داشتن منابع بهائی عمداً عین تمام نصوص دربارۀ یك قضیّه را ارائه نمیكنند تا آنطور كه نقشه دارند و توهّم نموده اند، عمل كنند.
و اینك عین نامه ولیّ محبوب امر بهائی:
رئیس كمیسیون مخصوص سازمان ملل متّحد از ساحت امنع حضرت ولیّ امرالله اَرواحُنا فِداهُ تقاضا نمود كه منافعِ دیانتی بهاییان در فلسطین برای ایشان شرح و بیان گردد. در جوابِ تقاضای مذكور، توقیع مبارك ذیل صادرشده است. مورخ سپتمبر 1947:
«آقای امیل سندراستوم رئیس كمیسیون مخصوص سازمان ملل متّحد در قضیۀ فلسطین، جناب رئیس، مرقومۀ شریفۀ شما مورَّخ 9 جولای، واصل و خوشوقتم از اینكه فرصتی دست داده تا مختصری در خصوص ارتباط دیانت بهائی با فلسطین و نظریّۀ ما نسبت به تغییراتی كه ممكن است در اوضاع آینده این اراضی مقدسه و مُتَنازعٌ فیه روی دهد، به اطّلاع شما و همكاران محترمتان برسانم. برای استحضار شما، به ضمیمه این نامه شرح مختصری دربارۀ تاریخ و مقاصد و اهمّیّت دیانت بهائی و همچُنین جزوۀ وَجیزهای مشتمل برعقائد و نظریّات آن نسبت به وضع فعلی دنیا و تحوّلاتی كه ما امیدوار و عقیدهمندیم در آن روی خواهد داد، ارسال می دارم.
موقعیّت بهائیان در این كشور تا حدّی منحصر به فرد است؛ زیرا در حالی كه اورشلیم مركز روحانی عالم مسیحیت است، ولی مركز اداری كلیسای روم یا هیچ یك از مذاهب دیگر دیانت عیسوی نمیباشد و نیز هر چند اورشلیم در نظر مسلمانان نقطهای است كه یكی از مقدّسترینِ مقامات اسلامی در آن قرار دارد، مع ذلك اَعتاب متبرّكۀ دیانت محمّدی و مركزی كه برای اَدای فریضهٔ حجّ بدانجا میروند، در سرزمین عربستان است نه در فلسطین. تنها یهودیان هستند كه علاقه آنها نسبت به فلسطین تا اندازه ای قابل قیاس با علاقه بهائیان به این كشور است؛ زیرا كه در اورشلیم بقایای معبد مقدّسشان قرار داشته و در تاریخ قدیم، آن شهر مركز مؤسَّسات مذهبی و سیاسی آنان بوده است. با وصف این، مَوقفِ آنها نیز از یك جهت با بهائیان متفاوت است؛ زیرا خاك فلسطین محلّ استقرار عرش سه طلعت اعظم دیانت بهایی[باب، بهاءُالله و عبدالبهاء] بوده و نه تنها محلّ توجّه و زیارت بهائیان دنیاست؛ بلكه در عین حال مقرِّ دائمی نظم اداری بهائی است كه افتخار ریاست آن را به عهده دارم.
دیانت بهائی دیانتی است به كلّی غیر سیاسی و ما در كشمكش و منازعۀ سخت كنونی كه درباره سرنوشت آیندۀ ارض مقدّس و مردم آن جریان دارد، از طرفی هیچ گونه مداخله و جانبداری نداشته و از طرف دیگر در نوع و چگونگی سیاست آیندهٔ این كشور نظر خاصّ و توصیهای نداریم. مقصد و مَرام ما استقرارِ صلح عمومی در عالم و میل و مراد ما مشاهدۀ بَسطِ عَدالت در جمیعِ شوون جامعۀ انسانی و از جمله در امور سیاسی است؛ چُنانكه عدّهٔ زیادی از پیروان آئین ما از اَعقاب یهودیان و مسلمین بوده و دیانت بهایی نسبت به هیچ یك از این دو گروه تعصّبی نداشته و ما بهائیان بسیار مشتاق و مایلیم به نفع مشترك خودِ آنها و به صرفه و صلاح كشور، میانِ آنها صلح و آشتی برقرار سازیم.
امّا در تصمیماتی كه نسبت به آیندۀ فلسطین اتخاذ می شود مطلبی كه برای ما اهمّیّت دارد این است كه هر كس كه حكومت حیفا و عكاء را بدست می گیرد به این نكته واقف باشد كه در این منطقه مركز اداری و روحانی یك آئین جهان آرا قرار دارد و باید استقلال آن آئین و اختیار ادارۀ امور بینَالمللی آن بوسیله این مركز و همچُنین حقّ بهائیانِ عموم كشورها در مسافرت به منطقۀ مزبوره برای زیارت (با همان امتیازاتی كه در این خصوص یهودیان و مسلمین و عیسویان برای زیارت بیت المَقدِس دارند) رسماً شناخته و برای همیشه محفوظ و رعایت گردد.
كانال تلگرام انديشه
https://t.me/Andishebahai
No comments:
Post a Comment