ترجمه غیر رسمی : *
by Moojan Momen
published in Encyclopaedia Iranica, Volume 3
* New York: Columbia University, 1989
توسط موژان مومن
چاپ شده در دایره المعارف ایرانیکا، جلد 3
نیویورک: دانشگاه کلمبیا، 1989
َبدَشت، روستای کوچکی با حدود 1000 سکنه، در 7 کیلومتری شرق شهر شاهرود، خراسان، محل کنفرانس بابیان در اواخر رجب - اوایل شعبان، 1264 / اواخر ژوئن - اوایل ژوئیه 1848،
به دستور باب. تمهیدات فیزیکی توسط میرزا حسینعلی نوری انجام شد که در جریان کنفرانس لقب بهاء را به خود گرفت و در سالهای بعد بیشتر به بهاءالله شهرت یافت. همچنین در خلال کنفرانس لقب قُدّوس به ملا محمدعلی بارفروش و طاهره به قرة العین داده شد که هر دو از اولین گروه حواریون باب، حُروف حی بودند. بهاءالله دو باغ در حوالی بدشت برای استفاده و باغ سوم برای خود اجاره کرد.
این کنفرانس نقطه عطفی مهم در توسعه جنبش بابی است. تا این زمان، اگرچه باب تلویحاً ادعای مقام فرستاده خدا را داشت، به پیروان خود دستور داده بود که شریعت اسلام را رعایت کنند. سپس، در اواخر 1847- اوایل 1848، باب بیان فارسی را نوشت که در آن مبانی شریعت بابی را بیان کرد و در بهار 1264/1848 از پیروان خود دعوت کرد که در خراسان گرد هم آیند.
هدف اولیه کنفرانس حاصل، اعلام لغو شریعت اسلامی و افتتاح شریعت جدید بابی بود. هدف فرعی کنفرانس بحث در مورد راههای آزادی باب از زندان ماکو بود.
گزارش های جلسات کنفرانس کاملاً مطابقت ندارد. درگیری بین بارفروش و طاهره رخ داد که اولی در رابطه با گسست از گذشته اسلامی موضعی محافظه کارانه اتخاذ کرد و دومی موضعی رادیکال گرفت. در پایان، طاهره برنده مناظره شد، اما دو قهرمان، کنفرانس را دوستانه به پایان رساندند. در واقع یک منبع بیان می کند که این رویارویی از قبل در ارتباط با حضرت بهاءالله تنظیم شده بود تا بابیان را برای آمادگی و کاهش تأثیر گسست از شریعت اسلامی آماده کند (رجوع کنید به نبیل، ص 294). اما، با وجود این، حیرت زیادی در میان حاضران وجود داشت، بهویژه زمانی که طاهره با حضور در انظار عمومی بر این وقفه تأکید کرد.
عده ای بعد از کنفرانس، نهضت بابیه را ترک کردند. تفسیر بابی و بهائی، کل حادثه را القیامه «قیامت» (قرآن 75) و واقعه «حادثه» (قرآن 65) معرفی می کند.
ادامه این مقاله را به انگلیسی و به صورت آنلاین در
www.iranicaonline.org/articles/badast-small-village بخوانید.
-------------------------------------------------------------------
*
The conference marks a critical turning point in the development of the Babi movement. Up to this time, although the Bāb had implicitly claimed the station of a Messenger (rasūl) of God, he had instructed his followers to keep to the Islamic Šarīʿa. Then, in late 1847-early 1848, the Bāb wrote the Bayān-e fārsī in which he laid out the fundamentals of the Babi Šarīʿa and, in Spring, 1264/1848, he issued a call for his followers to gather in Khorasan. The primary purpose of the resulting conference was to announce the abrogation of the Islamic Šarīʿa and the inauguration of a new Babi Šarīʿa. A subsidiary purpose of the conference was to discuss ways of releasing the Bāb from his imprisonment at Mākū.
Accounts of the proceedings of the conference are not completely in agreement. There was a clash between Bārforūšī and Ṭāhera, with the former adopting a conservative position with regard to the break with the Islamic past and the latter taking up a radical position. In the end, Ṭāhera won the debate but the two protagonists ended the conference amicably. Indeed one source states that this confrontation was pre-arranged in conjunction with Bahāʾ-Allāh so as to prepare the Babis for and mitigate the impact of the break with the Islamic Šarīʿa (see Nabīl, p. 294 n.). But, despite this, there was a great deal of consternation among those attending, particularly when Ṭāhera underlined this break by appearing in public unveiled. Some left the Babi movement after the conference. Babi and Bahai exegesis identifies the whole episode as al-Qīāma “the Resurrection” (Koran 75) and al-Wāqeʿa “the Event” (Koran 65).
Read the rest of this article online at www.iranicaonline.org/articles/badast-small-village.
No comments:
Post a Comment