Wednesday, September 19, 2018

محاکمه ۲۴ تن از بهائی‌های یمن، از جمله چند زن و نوجوان، توسط دادگاه شورشیان حوثی - بهایی ستیزی؛ صدور ایدئولوژی جمهوری اسلامی به یمن - مصاحبه با پدیده‌ ثابتی، سخنگوی جامعه‌ی بهائیان

محاکمه ۲۴ تن از بهائی‌های یمن، از جمله چند زن و نوجوان، توسط دادگاه شورشیان حوثی - بهائی ستیزی؛ صدور ایدئولوژی جمهوری اسلامی به یمن - مصاحبه با پدیده‌ ثابتی، سخنگوی جامعه‌ء بهائیان

بهائی ستیزی؛ صدور ایدئولوژی جمهوری اسلامی به یمن
مصاحبه با پدیده‌ ثابتی، سخنگوی جامعه‌ء بهائیان را ببینید


 ۲۸/شهریور/۱۳۹۷

سازمان عفو بین‌الملل روز سه‌شنبه، ۲۷ شهریور، محاکمه ۲۴ تن از بهائی‌های یمن، از جمله چند زن و نوجوان، توسط دادگاه شورشیان حوثی به اتهام جاسوسی را تقبیح و محکوم کرد.

به نوشته خبرگزاری آسوشیتدپرس، لین مألوف، مدیر تحقیقات سازمان عفو بین‌الملل در خاورمیانه، گفت که بعید نیست این بهائیان در پی محاکمه‌های «بشدت ناعادلانه» مجازات اعدام دریافت کنند.

محاکمه شهروندان بهائی در یمن روز شنبه آغاز شد و ادامه آن به ۲۹ سپتامبر موکول شده‌ است.

یک وکیل این پرونده که به نوشته عفو بین‌الملل از ترس اذیت و آزار نخواسته نامش فاش شود، گفته است که این روند دادرسی با سرعت انجام شده و اکثر متهمان به‌ طور غیابی محاکمه شده‌اند، زیرا تنها پنج نفر آنها در بازداشت هستند.

دین بهائی در سال ۱۸۴۴ توسط یک ایرانی به نام میرزا حسین‌علی نوری ملقب به بهاءالله پایه‌گذاری شد و پیروان این دین وی را پیامبر می‌دانند. پیروان دین بهائی از زمان برقراری جمهوری اسلامی در ایران با فشار و آزار و اذیت روبه‌رو شده‌اند.

حوثی‌های شیعه مورد حمایت جمهوری اسلامی از سال ۲۰۱۴ با پس راندن دولت آن کشور کنترل بخش بزرگی از کشور را در دست گرفته و با اعلام یک مبارزه تمام‌عیار علیه تمام مخالفان سیاسی و مذهبی، اقدام به بازداشت هزاران نفر کرده‌اند و بنا بر برخی گزارش‌ها شکنجه در بازداشتگاه‌های حوثی‌ها رایج است.

رهبر حوثی‌ها، در سخنرانی‌های خود به بهائیان تاخته و آنان را «شیطانی» توصیف کرده است. به گفته هیئت نمایندگی بهائیان در سازمان ملل، چندین بهائی از سوی حوثی‌ها بازداشت و شکنجه شده و ضمن حبس غیرقانونی ارتباط آنها نیز با بیرون قطع شده است.

یک شخصیت برجسته بهائی یمن نیز به اتهام همکاری با اسرائیل به اعدام محکوم شده است. در سال ۲۰۱۶ بیش از ۶۰ زن، مرد و کودک شرکت‌کننده در یک جلسه آموزشی برگزار شده توسط بهائیان در یمن دستگیر شدند.

بانی دوگال، نماینده اصلی جامعه بین‌المللی بهائی در سازمان ملل متحد، در بیانیه‌ای ابراز نگرانی کرده و گفته است که اتهاماتی که اکنون متوجه بازداشت‌شدگان توسط حوثی‌ها شده نشان‌دهنده «تشدید شدید» فشارها بر این اقلیت دینی است.

وی همچنین گفته است که هدف قرار دادن بهائیان توسط حوثی‌ها «به طرز هراسناکی یادآور آزار و شکنجه بهائیان در ایران در دهه ۱۹۸۰ است که طی آن رهبران جامعه بهائی را جمع کرده و کشتند.»

در همین زمینه، دیان علائی، نمایندهٔ جامعهٔ جهانی بهائی در ژنو گفته است: «این که مقامات ایرانی با روشی هدفمند شهروندان خود را به دلیل اعتقاد دینی مورد آزار قرار می‌دهند امری ناگوار است؛ اما این که همان مقامات، شهروندان کشورهای دیگر را نیز در خارج از ایران به ویژه در کشوری که با بحران مشکلات بشری رو به رو است مورد آزار قرار دهند امری کاملاً ناگوار و زشت می‌باشد.»


https://www.facebook.com/groups/258836744565600/permalink/546548402461098/












Sunday, September 9, 2018

احسان یارشاطر - زندگی

  
کودکی
احسان یارشاطر در ۱۲ فروردین ۱۲۹۹ برابر با ۱ آوریل ۱۹۲۰ میلادی در یک خانوادهٔ بهایی اهل کاشان در همدان متولد شد. پدرش هاشم، بازرگانی بود که به امور دنیوی توجه نداشت و حواسش مشغول مذهب بود. مادرش روحانیه میثاقیه در زمان خود مترقی بود، انگلیسی می‌آموخت و با صدایی گیرا مناجات می‌خواند به‌همین دلیل به گردهمایی‌های بهایی دعوت می‌شد. در همدان او ابتدا به مدرسهٔ آلیانس همدان یهودیان فرانسوی و بعداً به مدرسه تأیید بهائیان رفت و تا کلاس دوم تحصیل کرد. در سال ۱۳۰۵ یا ۱۳۰۶ به دلیل شغل پدرش به کرمانشاه رفتند. بعد از دو سال و نیم به تهران رفتند. وضع مالی پدر او خوب نبود و اجاره‌نشین بودند. پدر او که از طرفداران زبان اسپرانتو بود کمی اسپرانتو به احسان آموخت چنان‌که وقتی مادرش برای زیارت به حیفا سفر کرده‌بود، به فارسی و اسپرانتو برایش نامه نوشت. در کلاس هفتم بود که مادرش به دلیل مرض کلیه و یک سال بعد پدرش به دلیل سینه ‌پهلو درگذشتند. پس از مرگ پدر و مادر، احسان نزد دایی‌اش می‌رود تا نزد وی زندگی کند. در همین زمان، به‌ گفتهٔ خودش دوبار سعی کرد با خوردن تریاک خودکشی کند که اطرافیانش به موضوع پی برده و مانع این کار شدند. احسان یک خواهر و دو برادر داشت. خواهر او نورانیه در ۱۳۶۰ در تهران کشته شد.

جوانی 
یارشاطر در پانزده سالگی خانهٔ دائی را ترک کرد، و با پشتوانهٔ مالی اندکی که برادر بزرگ‌ترش در اختیار او نهاده‌بود، به وزارت معارف رفت و از رئیس بازرسی آن‌جا درخواست مساعدت جهت ادامهٔ تحصیل کرد: «گفتم که می‌خواهم تحصیل کنم، ولی امکانات و وسایلش را ندارم، پدر و مادرم فوت کرده‌اند و کسی مسئول زندگی من نیست». در نتیجه، به ادامهٔ تحصیل پرداخت و در نهایت، تحصیلات متوسطه را در دبیرستان‌های تربیت و شرف و سپس، دانشسرای مقدماتی تهران به پایان رسانید. پس از آن با بورسی که در نتیجهٔ امتیاز در امتحانات دانشسرای مقدماتی به او تعلق گرفته‌بود، به دانشگاه تهران وارد شد.

تحصیلات یار شاطر

یارشاطر در رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی دانشکدهٔ ادبیات ثبت نام کرد و در سال ۱۳۲۱ ش/ ۱۹۴۲ م به دریافت درجهٔ لیسانس نائل گشت. سپس، در دبیرستان علمیهٔ تهران به دبیری پرداخت و یک سال بعد به دعوت حسین گونیلی به معاونت دانشسرای مقدماتی تهران منصوب شد. در همان سال (۱۳۲۱ ش/ ۱۹۴۲ م) در رشتهٔ دکتری ادبیات زبان فارسی نام‌نویسی کرد و رسالهٔ دکتری خود را با عنوان «شعر فارسی در نیمهٔ دوم قرن نهم» در سال ۱۳۲۶ ش/ ۱۹۴۷ م با راهنمایی علی‌اصغر حکمت به پایان بر. پس از گرفتن درجهٔ دکتری، در سال ۱۳۲۶ ش/ ۱۹۴۷ م به دانشیاری زبان و ادبیات فارسی در دانشکدهٔ الهیات برگزیده شد؛ ولی در همان سال بورس یک ساله‌ای از شورای فرهنگی بریتانیا برای ادامهٔ مطالعه در رشتهٔ تعلیم و تربیت دریافت کرد و عازم انگلستان گردید. پس از آشنایی با والتر هنینگ، به‌جای رشتهٔ تعلیم و تربیت، به پژوهش در زمینهٔ زبان‌های باستانی ایران پرداخت. ابراهیم پورداوود از استادان و از مشوقین وی برای مطالعهٔ ادبیات و زبان باستانی ایران بود. یارشاطر در لندن، نزد هنینگ و مری بویس زبان‌های باستانی ایران را فراگرفت. در سال ۱۳۳۱ ش / ۱۹۵۲ م از دانشگاه لندن درجهٔ کارشناسی ارشد و در سال ۱۳۳۹ ش/ ۱۹۶۰ م درجهٔ دکتری گرفت. موضوع رسالهٔ وی تحت عنوان «زبان تاتی جنوبی» دربارهٔ این بود که زبان مردم آذربایجان زبان تاتی بوده‌است. دفاعیهٔ دکتری وی طبق قرار قبلی، در مسکو، و همزمان با تشکیل کنگرهٔ خاورشناسی ۱۹۶۰ با شرکت هنینگ، بنوِنیست و گرشویچ برگزار شد.
در سال ۱۳۳۲ ش/ ۱۹۵۳ م، پس از بازگشت به ایران به سمت دانشیاری زبان و ادبیات فارسی و سپس به سمت دانشیاری پورداوود در رشتهٔ زبان‌های باستانی ایران منصوب شد و از سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۵۸ م در این سمت باقی ماند. پس از بازنشسته‌شدن پورداوود، کرسی وی، «فرهنگ ایران باستان» به وی واگذار شد. ضمناً به دعوت پرویز خانلری، به همکاری با مجلهٔ سخن پرداخت و مدت کوتاهی در غیاب خانلری ادارهٔ قسمتی از سال پنجم آن را به عهده داشت.

 
ایرانیکا
نوشتار اصلی: دانشنامه ایرانیکا
در سال ۱۳۴۷ به پیشنهاد یارشاطر و با بودجه ۲ میلیون دلاری سازمان برنامه و بودجه ایران کار تدوین دانشنامه ایرانیکا آغاز شد. پس از انقلاب ۱۳۵۷ بودجه ایرانیکا قطع شد و با تلاش‌های یارشاطر بنیاد ملی علوم انسانی آمریکا عهده‌دار هزینه‌های ایرانیکا شد. احسان یارشاطر برای تأمین هزینه‌های ایرانیکا بخشی از مجموعه آثار تاریخی خود را به ارزش ۳ میلیون دلار بفروش رساند که بعضی از این آثار اکنون در موزه متروپولیتن نیویورک هستند.

مرکز ایران‌شناسی

در نیویورک مرکز ایران‌شناسی را بنیاد نهاد. او کتابخانهٔ سعید نفیسی را خرید و همراه با کتابخانهٔ خودش به این مرکز بخشید. یارشاطر در آمریکا تلاش کرد تا آثار کلاسیک ادبیات ایران به زبان‌های غربی و ژاپنی ترجمه شود.

مرگ

یارشاطر شنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۷ در کالیفرنیا درگذشت.