Bahram Shamshiri
-----------------------------
از: علیمراد داوودی
الوهیت و مظهریت
امروز روزى است که لم يلد و لم يولد در آن متولّد شد!
مفهوم این مطلب چیست ؟
حضرت بهاءالله در يکى از الواح نازله به مناسبت يوم تولّد خودشان فرمودهاند:
«فيه ولد من لم يلد و لم يولد» يعنى امروز روزى است که «لم يلد و لم يولد» در آن متولّد شد. و بلافاصله چنين آوردهاند: «طوبى لمن تغمّس فى بحر المعانى من هذاالبيان» (٢٩). خوشا بحال کسى که در بحر معانى اين بيان فرورود و گوهرهاى معانى را از اين دريا بيرون آورد. يعنى تعمّق در معنى آن بکند.
حقّ لم يلد و لم يولد است. مظهر امر الهى هم لم يلد و لم يولد است. شما تصوّر نفرمائيد که حقيقت بهاءالله در شب دوم محرّم سال ١٢٣٣ هجرى قمرى متولّد شد. آنکه در آن شب تولّد يافت ميرزا حسينعلی، پسر ميرزا بزرگ نورى بود. حقيقت بهاءالله لم يولد است. قبل از آن روز وجود داشته براى اينکه محمّد مصطفى هم بهاءالله بودهاست. قبل از آن نيز وجود داشته براى اينکه عيسى مسيح هم بهاءالله بوده، قبل از آن نيز وجود داشته براى انکه نوح نجى هم بهاءالله بودهاست.
بيان حضرت نقطه اولی است که فرمودهاند: «ظهورالله که مراد از مشيّت اوّليه باشد، در هر ظهورى بهاءالله بوده و هست» (٢٠)
حتّى اگر ظاهر نشود. در ايّام فترت که مظهر امر الهى در عالم شهادت ظاهر نيست، به حقيقت خودش وجود دارد و حتّى تأثير وجود او شديدتر است.
بيان حضرت عبدالبهاء را در تبيين آيات کتاب مستطاب «ايقانّ» به ياد بياوريد (٣١). آفتابى که ابر رويش را پوشانده باشد، نورش و حرارتش خفيفتر است. وقتى که ابر کنار مىرود، شديدتر مىتابد. وقتى مظهر امر الهى بدن ظاهرى عنصرى را ترک مىکند، حرارتش، نورش، ضياءاش شديدتر مىشود، يعنى باز حقيقت واحده در جاى خود باقى و برقرار است.
لم يلد است، براى اينکه خارج از زمان است، اوّل صادر از خداست و اوّليت او هم از لحاظ زمان نيست. به صريح کلام حضرت عبدالبهاء در تبيين آثار قلم اعلی، انسان کامل قديم زمانى است و همواره بوده وهست و خواهد بود (٣٢). از لحاظ اوّل و آخر جهان آفرينش است، بنابراين نزديکترين خلق به خالق و واسطه صدور ساير مخلوقات است. به همين جهت است که در همچون مقامى تولّد معنى ندارد.
به حسب ظاهر ما مىگوئيم که حضرت بهاءالله متولّد شد، وليکن حقيقت امر اين است که در ليله دوم محرّم در هيکل جسمانى عنصرى يکى از افراد نوع انسان تجلّى کرد والاّ تولّد يافتن براى او که قبل از آن زمان بودهاست و بعد از آن هم خواهد بود، معنى ندارد. و اين حقيقتى است که به تأييد همه آيات و الواح رسيدهاست.
پس تصوّر نرود که بهائيان خدا را هابط و نازل مى کنند و در عالم جسدى فرو مىآورند واو را به نام حضرت بهاءالله مىنامند و در شأن او مىگويند لم يلد است.
امّا لم يلد بدين معنى است که شخصى او تولّد نمىيابد، نهتنها خودش زاده نمىشود، بلکه کسى را هم نمىزايد. و اين اشاره به مقام عصمت کبرى است. در عصمت کبرى شريکى براى مظهر امر وجود ندارد. از حضرت بهاءالله ديگرى تولّد نمىيابد. به همين سبب است که اگر براى مظهر امر در هر دورى در مقام عصمت کبرى شريکى قائل شويم، باز به راهى مخالف توحيد رفتهايم.
و يکى از معانى توحيد در اين دور مبارک همين است که مظهر امر را فرداً وحيداً بدانيم و هيچ مقامى را به مقام او نزديک نکنيم. همانطور که لم يولد است، لم يلد هم هست، يعنى حقيقت ديگرى که از او زاده شود، وجود ندارد و او در مقام خود محفوظ مىماند. و اين در شأن همه مظاهرالهيّه صادق است
و اينکه همه مظاهر الهيّه مىگوئيم، باز نسبت به اين جهان و ظهور آن حقيقت واحده در زمان و مکان مىگوئيم، والاّ تعدّد در حقيقت مظهر امر راه ندارد، کثرت با مشيّت اوّليّه متناسب نيست. به مناسبت ظهور او در مکانها و زمانهاى مختلف است که کثرت حاصل مىشود، تعدّد پديد مىآيد و عالم تحديد جلوه مىکند.
(الوهیت و مظهریت) علیمراد_داودی
۰۰۰۰۰۰۰
مختصر اینست که روح قدسی الهی در شب تولد حسین علی نوری به ان جسم مبارک تعلق گرفت ، روح الهی لم یلد و لم یولد است ، ولی زمان تعلق گرفتن به جسم تعبیر به تولد در ان جسم شده

No comments:
Post a Comment