Tuesday, October 1, 2024

اتهامات بی اساس به دیانت بهائی « آش نخورده و دهان سوخته »

  Bahar Moghadam

With Katayoon Taghizadeh & ...


«آش نخورده و دهان سوخته»


از جمله اتهامات بی اساسی که بعضاً از سوی معاندین و مخالفین دیانت بهائی، در رسانه‌ها و فضای مجازی مطرح می‌گردد، ارتباط و همسویی جامعه‌ی بهائی با حکومت اسرائیل است! مخالفین، از جامعه‌ی بهائی به عنوان حیاط خلوت اسرائیل نام می‌برند، و وجود اماکن متبرکه و مرکز جهانی و اداری بهائی در اسرائیل و همچنین حضور اعضای بیت العدل و رهبری جامعه‌ی بهائی در آنجا را نشانه‌ی اشتراک اهداف و منافع و سیاست‌های دیانت بهائی با صهیونیزم معرفی می‌نمایند. متأسفانه القای این تصور نادرست در افکار عمومی دستمایه‌ی افزایش تضییقات مختلف برعلیه جامعه‌ی مظلوم بهائی ایران گردیده است. 


در این مختصر، قصد دارم برای روشن شدن موضوع و اثبات عدم وابستگی جامعه‌ی بهائی با دولت اسرائیل و صهیونیزم، توضیحات مختصری ارائه نمایم. 


تاریخ، گواهی می‌دهد که استقرار اماکن مذهبی بهائی در اسرائیل، بر حسب یک ضرورت تاریخی صورت گرفته و علت آن تصمیمی بوده است که سالیان قبل توسط دو دولت ایران و عثمانی برای تبعید حضرت بهاء الله و خاندان مبارکشان به فلسطین و زندانی نمودن ایشان درعکا گرفته شده است. و چون به طور طبیعی صعود آن ذوات مقدسه در آن سامان اتفاق افتاده است، به ناچار آن اماکن شریفه، زیارتگاه بهائیان جهان نیز گردیده است. 


توضیح اینکه، آغاز مسجونیت حضرت بهاءالله وهمراهان در آن سرزمین، از سال ۱۸۶۸ میلادی، یعنی هشتاد سال قبل از تشکیل دولت اسرائیل و ۵۰ سال قبل از ورود قشون انگلیس به آن سرزمین اتفاق افتاده است. بنابراین، این شبهه که وجود اماکن مقدسه‌ی بهائی در اسرائیل به دلیل علاقه و خواست و رضایت دولت اسرائیل می‌باشد، کاملاً بی اساس و عاری از حقیقت است! در مورد استقرار مرکز اداری و روحانی بهائی در جبل کرمل نیز باید گفت که این تصمیم بر اساس وعود الهیه و بخاطر تقدس این مکان‌ها از نظر مذهبی گرفته شده است. 


متأسفانه اسرائیل بعد از استقرار در سال ۱۹۴۸، بتدریج از حالت یک جامعۀ مذهبی و روحانی خارج شد و جنبۀ سیاسی بخود گرفت، و معتقد به برتری نژادی و تلاش برای ایجاد حکومت یهودی در جهان گردید. و راه خود را از مسیر ادیان الهی از جمله دیانت بهائی جدا نمود، زیرا دیانت بهائی با هر نوع نژاد پرستی و ملیت گرایی مخالف است، و معتقد به لزوم اتحاد و اتفاق بین عموم مردم و تحقق تعلیم وحدت عالم انسانی در جهان است. 


ملاحظه می‌فرمائید که از این منظر، هیچگونه سنخیت و هم نوایی بین دیانت بهائی و ایدئولوژی حاکم بر اسرائیل وجود ندارد. در طول مدت حاکمیت دولت اسرائیل که بیشتر با جنگ و خونریزی همراه بوده است، هیچگاه شاهد همسوئی و یا مشارکت دیانت بهائی با اهداف دولت اسرائیل نبوده‌ایم. 


مرکز جهانی بهائی بعنوان یک میهمان، درهیچ زمانی اهداف و روش‌های سیاسی خاص اسرائیل را تأیید نکرده است. درجنگ‌ها ومنازعات آن رژیم مشارکت نداشته و همواره بر اهداف انسان دوستانه‌ی دیانت بهائی تاکید نموده است. 


برخلاف تصور عموم، دیانت بهائی در اسرائیل، نه تنها از آزادی عمل لازم برخوردار نیست، بلکه زیر ذره بین دقیق دولت آن کشور قرار دارد، و با محدودیت‌های فراوانی مواجه می‌باشد. 

دولت اسرائیل روی نقل و انتقالات مالی مرکز جهانی امر و کمک‌های تبلیغی مذهبی، ارتباطات مرکز جهانی با ایران و کشورهای عربی، اظهار نظر در مورد عدم رعایت حقوق شهروندی و اقدامات جنگ طلبانه، هر گونه انتقاد و یا گزارش از اقدامات دولت اسرائیل، و مواردی مانند آن بسیار حساس است و در صورت مشاهده ممکن است جامعه‌ی جهانی بهائی را با مشکل روبرو سازد. 


تا آنجا كه می‌دانم، مرکز جهانی بهائی زیر نظر وزارت امور دینی اسرائیل قرار دارد و این وزارت روابط بین مقامات دولت اسرائیل و مرکز جهانی بهائی را مدیریت می‌کند. 


پس از دورۀ قیمومیت انگلستان، برای اولین بار در زمان زعامت شوقی ربانی و تاسیس کشور اسرائیل توافق نامه‌ای بین دو طرف امضا شد، که حاکم بر نحوه‌ی رفتار بهائیان و عدم تبلیغ دیانت بهائی در اسرائیل بود. به موجب توافق‌نامه‌ی یاد شده و سیاست گزاری‌های معهد اعلی، محدودیت‌هایی برای جامعۀ بهائی در نظر گرفته شده است. 


امروز جامعه‌ی بهائی در اسرائیل بعنوان یک جامعه‌ی دینی و اقلیت مذهبی شناخته نمی‌شود، و بر خلاف دیگر کشورهای جهان، در اسرائیل، جامعه‌ی بهائی دارای تشکیلات مذهبی معمول نیست. انتخابات محافل ملی و محلی برگزار نمی‌گردد. از ضیافات نوزده روزه و کلاس‌های روحی و طرح‌های نوجوانان و کودکان و فعالیت‌های توسعه‌ی اقتصادی و اجتماعی و خلاصه اهداف نقشۀ ۲۰ ساله خبری نیست. 


هیچ فرد بهائی اسرائیلی در اسرائیل زندگی نمی‌کند، و بهائیان از هرگونه فعالیت تبلیغی در اسرائیل ممنوع شده‌اند. برای ۷۰۰ تا ۸۰۰ نفر بهائی که در اسرائیل حضور داشته و حفظ اماکن مذهبی و ادارۀ خدمات مرکز جهانی بهائی را بعهده دارند، ویزای کار صادر نمی‌گردد. 

آنها حق اقامت طولانی مدت در اسرائیل را ندارند. بهائیان ساکن اسرائیل، اجازه‌ی انتخاب شغل و دریافت حقوق و کسب درآمد در آن کشور را ندارند. بنابراین، افرادی که برای خدمت در مرکز جهانی بهائی مشغول کار هستند به ناچار با کمک هزینه‌ای که از مرکز جهانی دریافت می‌دارند به زندگی ساده و متوسط خود ادامه می‌دهند. 


شهروندان محلی اسرائیلی و کارکنان مرکز جهانی بهائی روابط بسیار اندکی با یکدیگر دارند. اكثر بهائیانی که سال‌های طولانی در حیفا سکونت دارند، به زبان عربی و یا عبری صحبت نمی‌کنند. آنها نیازی به یادگیری زبان ندارند، زیرا بصورت تمام وقت در مرکز جهانی بهائی حضور دارند، و حتی برای تأمین مایحتاج ضروری خود نیز از مرکز خارج نمی‌گردند. 


بر طبق گزارش خانم مارگیت واربرگ در کتاب شهروند جهانی آنها در حدود ۳۰۰ آپارتمان که از سوی مرکز جهانی بهائی خریداری شده است زندگی می‌کنند، و از سوپر مارکت و کافه تریای واقع در زیر زمین معهد اعلی بصورت رایگان استفاده می‌نمایند. معمولاً با جامعۀ خارج ارتباطی ندارند، نسبت به تحولات سیاسی واجتماعی موجود در اسرائیل بی تفاوت هستند. 


اجازه‌ی برقراری دوستی و اخوت و روابط صمیمی با شهروندان اسرائیل به آنها داده نشده است. برای مثال یک جوان بهائی که عاشق یک دختر اسرائیلی شده بود و به خانۀ او رفت و آمد داشت، با عکس‌العمل مرکز جهانی بهائی مواجه گردید و به کشورش باز گردانیده شد. 


احبائی که بصورت دسته جمعی جهت تشرف ۹ روزه و زیارت اماکن مقدسه‌ی بهائی به اسرائیل سفر می‌کنند، اجازه ندارند بیش از ۳۸ روز در اسرائیل بمانند و یا افراد و فامیل غیر بهائی را بهمراه خود جهت زیارت ببرند. زائران اجازه ندارند در این سفر نسبت به تبلیغ نفوس در اسرائیل اقدام نمایند. بیشتر شهروندان اسرائیلی از عقاید و باورهای دیانت بهائی بی‌اطلاع هستند و تصور درستی از آن ندارند. آنها به بهائیان بعنوان افرادی متمایز از دیگران نگاه می‌کنند و آنان را ثروتمند و با نفوذ معرفی می‌کند. 


برخی از شهروندان اسرائیلی از اینکه گنبد طلائی مقام اعلی سمبل حیفا شده است اظهار نارضایتی داشته و آنرا سمبل فرهنگ یهود نمی‌دانند. برخی نیز بهائیان را خداپرست نمی‌دانند و معتقدند بهائیان، زیبایی در وجود گل را ستایش می‌نمایند. 


کارکنان مرکز جهانی و اعضای بیت العدل اعظم مطلقاً در امور سیاسی و حکومتی و دولتی آن کشور دخالتی نداشته و ندارند و تا کنون به عملکرد دولت اسرائیل انتقادی نداشته‌اند و مورد مشورت دولت اسرائیل نیز قرار ندارند. به نظر می‌رسد علاوه بر جو شدید امنیتی حکومت و نظارت آنان بر نحوه‌ی عملکرد جامعه‌ی جهانی، معهد اعلی نیز برای احتیاط محدودیت‌هایی را برای بهائیان ساکن اسرائیل و افرادی که برای زیارت به آن کشور می‌روند اعمال نموده است. 


به موجب آمارهای سال ۲۰۰۰ میلادی سالانه حدوداً ۰۰۰.۷۶۰ توریست و ۷۵۰۰ نفر بهائی از باغات و مرکز جهانی بهائی بازدید کرده‌اند، و از این رهگذر درآمد خوبی برای دولت اسرائیل حاصل شده است. در مقابل گاهی از اوقات مسئولان دولت اسرائیل ضمن بازدید از مرکز جهانی، حضور بهائیان در حیفا را مثبت تلقی کرده و از حضور بی ضرر احباء در اسرائیل اظهار خشنودی نموده‌اند و در مقابل درآمد‌های فراوانی که بخاطر وجود اماکن مقدسه بدست می‌آورند برخی معافیت‌های مالیاتی را نیز به جامعه‌ی بهائی داده‌اند. 


دولت اسرائیل و شهروندان آن به دیانت یهود تعصب خاص دارند، و به ادیان دیگر و پیروانشان به دیده‌ی تحقیر می‌نگرند. به اهداف صلح طلبانه‌ی دیانت بهائی علاقه‌ای ندارند و جز به تأمین منافع مادی و برتری جویی بر سایرین، خط مشی دیگری ندارند. 


دوستان من، بنابراین، سخن گفتن از همسوئی دیانت بهائی با اسرائیل بیشتر به یک شوخی نزدیک است تا واقعیت.


بهائیان طرفدار صهیونیزم نیستند و به اندیشه‌های نژاد پرستانه توجهی ندارند. از شهر‌های حیفا و عکا، بدلیل سابقه‌ی تاریخی و اذیت و آزاری که در آن دو شهر به طلعات مقدسه‌ی بهائی وارد شده خاطره‌ی خوشی ندارند. به تعبیر من بهائیان، شهروندان محترمی هستند که در زندانی بزرگ بنام اسرائیل با مسالمت زندگی می‌کنند. 


آنها بدون اینکه از امکانات دولت اسرائیل کوچکترین استفاده‌ای کرده باشند، متهم به وابستگی به آن شده‌اند و مصداق بارز مثل معروف «آش نخورده و دهان سوخته» گردیده‌اند. 


از وقت شما سپاسگزارم - بهاره



No comments:

Post a Comment